کاسبی های میلیونی در خرابه ها؛
تابناک: خودرو را کنار باغ پارک کردم که تذکر گرفتم باید با خودرو وارد شوم به داخل باغ که رفتم گویا به دنیای دیگری رفته بودم دنیایی که بیشتر در فیلم‌ها آدم‌ربایان از آن استفاده می‌کردند. ترس تمام وجودم را فرا گرفته بود اما خیالم راحت بود که با آشنا رفته‌ام انشا ا... اتفاقی نمی‌افتد.
کد خبر: ۳۲۳۲۵۶
تاریخ انتشار: ۱۴ آبان ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۲ 04 November 2016

تابناک اصفهان: پس از گذشت حداقل ۲۰ دقیقه رانندگی به باغی رسیدم که مجوز باز شدن در آن تماس با تلفن همراه و شنیدن صدای آشنایی بود که باید چایخانه‌دار برایش محرز و مشخص می‌شد تا در را باز کند، باغی که این روزها با یک اسباب کشی رونق گرفته بود در حالی که مشخص بود پیش از این، خشکسالی‌های اخیر اصفهان از آن خرابه‌ای ساخته بود که کمتر کسی جرات ورود به آن جا را داشت.

خودرو را کنار  باغ پارک کردم که تذکر گرفتم باید با خودرو وارد شوم به داخل باغ که رفتم گویا به دنیای دیگری رفته بودم دنیایی که بیشتر در فیلم‌ها آدم‌ربایان از آن استفاده می‌کردند. ترس تمام وجودم را فرا گرفته بود اما خیالم راحت بود که با آشنا رفته‌ام انشا ا... اتفاقی نمی‌افتد.

انگار که اولین مشتری چایخانه بودم چون نه ذغالی روشن شده بود و نه چایی آماده .از چایخانه‌دار پرسیدم «حسین آقا چند وقتی است که به اینجا کوچ کرده‌ای»؟، در جوابم می‌گوید: یک هفته ای است که پس از تعطیل شدن مغازه و پلمب آن وسایلم را اینجا آورده‌ام و در حال تجهیز اینجا هستم البته باید ببخشید هنوز اینجا درست سامان نگرفته است. پرسیدم روزی چند نفر مشتری داری؟ گفت: در حال حاضر روزانه بطور متوسط ۵۰ نفر مشتری دارم که البته اینها همان مشتریان چایخانه هستند و غریبه راه نمی‌دهم.

حسین آقا که دل پری از پلمب مغازه‌اش دارد، ادامه می‌دهد: من ماهانه نزدیک به سه میلیون اجاره جواز چایخانه را می‌دهم و دومیلیون هم اجاره مغازه که رقم بالایی است در هر صورت باید تا زمانی که دستور رفع پلمب چایخانه‌ام صادر می‌شود بخشی از این هزینه را در آورم.

در خصوص درآمد مغازه اش سوال کردم که در پاسخ اظهار می‌کند: من روزانه نزدیک به یک میلیون تومان درآمد مغازه‌ام بود که در ماه نزدیک به ۳۰ میلیون تومان می‌شود از این میزان ۱۵ میلیون هزینه مغازه می‌شد و بقیه باقی مانده سود بود.

وقتی از سود بالای مغازه سوال کردم، اضافه می‌کند: سود باقی مانده برای من ماهیانه نزدیک به ۱۵ میلیون تومان بود البته پول دود برکت ندارد و چیزی از آن برای من باقی نمانده است.

حسین آقا لحظاتی برای آماده کردن قلیان ما را تنها گذاشت. سرم را بالا کردم و به اطرافم نگاهی انداختم کابل‌های رها شده از سقف، تار عنکبوت‌هایی که جای آنها را گرفته بودند، شیشه‌های نیمه شکسته پنجره‌های اتاق و در نهایت صدای سگ‌ها از لابلای درختانی با برگ‌های پاییزی ترسم را دو چندان کرده بود و در این حین با به صدا آمدن زنگ تلفن صاحب چایخانه و حضور تعدادی دیگر از مشتریان این چایخانه کمی آرامش گرفتم.

اما پس از مدتی نشستن در اتاق نیم نگاهی به بیرون انداختم. نوع آرایش فضای بیرون بیانگر راه‌اندازی مکانی مختلط برای حضور دختران و پسران در این چایخانه بود.

در واقع می‌توان اینطور برآورد کرد که با بسته شدن چایخانه‌ها و برخورد قهری با این اماکن مشتریان این فضاها را به مکانی سوق داده‌ایم که بر اساس قانون نه مجوزی می‌خواهد و نه قانون. حالا دیگر قلیان کش‌ها به مکانی می‌روند که فضای خصوصی تلقی می شود.

همچنین باید توجه داشته باشیم که این روزها بازار اجاره باغ و خانه‌های تاریخی اطراف شهر اصفهان برای تبدیل شدن به چایخانه داغ شده و دلالان در این میان جولان می‌دهند.

اما در این میان عبدالرضا آقاخانی،‌ فرمانده انتظامی استان اصفهان با اظهار بی اطلاعی از بازگشایی این چایخانه‌ها می‌گوید: هنوز در این خصوص گزارشی به ما ارائه نشده است و در صورت ارائه هر گونه گزارش و دستور قضایی برخوردهای لازم را انجام می‌دهیم.

او که معتقد است بسته شدن چایخانه‌ها کار نیروی انتظامی نبوده است، اضافه می‌کند: بسته شدن این اماکن به درخواست بهداشت و درمان بود و در این راستا می‌توان گفت که اقدام ویژه‌ای صورت گرفت.

منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار