این شهید والا مقام که خیلیها او را با شهید «حسین فهمیده» اشتباه میگیرند، خیلیها هم به او لقب «فهمیده» میدهند از همنسلهای شهید حسین فهمیده بود که تا آخرین نفس در راه دفاع و صیانت از ارزشهای انقلاب اسلامی از جان خود نیز گذشت.
وی در سال 1339 در یک خانواده مذهبی در تبریز به دنیا آمد و دوران شیرین کودکی را در محیط ساده خانواده سپری کرد و روز 29 بهمن 56 انقلاب اسلامی ایران فصل جدیدی در زندگی وی آغاز شد.
با آغاز جنگ تحمیلی او و چند تن از دوستان مسجدی عازم دزفول شدند و بعد از طی دوره آموزشی، مسؤولان مربوطه به علت کوچک بودن جثه و قد وی از اعزام او به خط مقدم جبهه خودداری کردند؛ ولی او این آتش اشتیاق را تاب نیاورد و حضور در خط مقدم را بر اقامت در تبریز ترجیح داد و دوباره با اصرار بسیار وارد گروه شهید چمران شد.
حسن در عملیات «فتح المبین» و«مسلم بن عقیل» شرکت فعال داشت و در عملیات «مسلم بن عقیل» از ناحیه صورت و در عملیات «والفجر 4 »از ناحیه پا و برخی قسمتهای بدن شدیدا زخمی شده بود و هنوز کاملا بهبود نیافته بود که دوباره عازم جبهه شد.
شهید جنگجو بعد از شهادت «مصطفی چمران» بیتاب شده بود، بیتاب شهادت و دیدار چمران؛ برای همین لحظهای از حضور در جبهه و نبرد با دشمن غافل نمیشد تا اینکه در عملیات خیبر آنگونه که خواسته بود با پای مجروح و برهنه به دیدار معبودش شتافت.