به گزارش تابناک قم، سالهاست که استفاده از جذابیتهای زنانه به جزء لاینفکی از شیوه تبلیغات برندها و کالاهای تجاری مختلف در سراسر دنیا تبدیل شده است تا آنجا که برخی شرکتها ادامه حیات خود را وابسته به این موضوع میدانند! یک زن آرایش کرده را در نظر بگیرید که در یک کلیپ آموزشی یا تبلیغاتی که در فضای مجازی منتشر شده است حضور دارد و نکاتی را مثلا درخصوص شیوههای بازیافت پسماندها آموزش میدهد. به نظر شما چه تعداد از کاربران ممکن است فارغ از جذابیتهای زنانه، مجذوب نکات آموزشی و تبلیغاتی این گونه محتواها شوند و به آن عمل کنند!؟
ماجرای استفاده از جذابیتهای زنانه در تبلیغات مجازی دو سر دارد. یکسر آن شرکتهایی هستند که گویا در خلاقیتهای تبلیغاتی به ته خط رسیدهاند. پس چه بهتر که در بستر فضای مجازی که نظارت خاصی روی آن وجود ندارد؛ محصول خود را پشت چهره و اندام زنان پنهان کرده تا در سایه این جذابیتهای زنانه، سود بیشتری عایدشان شود. سمت دیگران زنانی هستند که حاضر میشوند سوژه تبلیغات باشند و اجازه میدهند آن چیزی که آنها را به بقیه معرفی میکند صرفا صورت آرایشکرده و اطوارشان باشد.
البته کسی مخالف اشتغال زنان و حضور آنان در اجتماع نیست و اگر با نگاه واقع بینانه در منابع دینی نگریسته شود و سیره و روش زنان اسوه در اندیشه اسلامی مورد مطالعه قرار گیرد؛ متوجه خواهیم شد که زنان در فرهنگ اسلامی دارای جایگاه فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خاصی بودهاند و به تعبیر رهبر انقلاب اگر زنان در حركت اجتماعی یك ملتی حضور نداشته باشند، آن حركت به جایی نخواهد رسید. اما این حضور نباید صرفا ابزاری و استثماری باشد و خلاف حفظ کرامت انسانی و پاسداشت جایگاه مقدس و والای زن باشد.
استفاده از جذابیتهای زنانه در تبلیغات چه پیامدهای شومی دارد؟
از آنجایی که سوژه تبلیغها، معمولا افرادی با خصوصیت ویژه هستند؛ حضور مستمر و همیشگی چنین افرادی در زمینه تبلیغ میتواند موجب به وجود آمدن انتظارات غیرواقعی مخاطبان از ظاهر و رفتار خود یا شریک زندگیشان شود. این انتظارات ممکن است با «افزایش سطح توقع» در افراد و خانوادهها ظهور و بروز پیدا کند و زمینهساز مشکلات بسیاری از جمله، افسردگی، خیانت به شریک زندگی، طلاق و ... شود.
پژوهش های صورت گرفته نشان می دهد استفاده بیش از حد از جذابیتهای زنانه در تبلیغات و رسانه ها ،ممکن است سبب بروز سندرمی به نام «خودزشتپنداری» یا «BDD» در برخی زنان و دختران شود. سندرم «خودزشتپنداری» یک بیماری روانی است که طی آن، فرد به شدت در مورد اشکالات جزئی موجود در صورت یا ظاهر خود حساس میشود و افسردگی و اقدام به عملهای زیبایی، از کمترین تبعات این بیماری است.
همچنین دامن زدن به کلیشههای جنسیتی زنان توسط رسانهها، فرصتهای شغلی و اجتماعی افراد متناسب با این كلیشهها را محدود میكند و باعث میشود که نگاه «شیء انگاری زنان» در جامعه غالب شود. از طرفی استفاده از جذابیتهای زنانه در امر تبلیغات معمولا مستمر بوده و هزینههای زیادی را میطلبد. این موضوع میتواند کسب و کارهایی کوچک را که هزینهای برای تبلیغات ندارند؛ از میدان به در کرده و آنها را با ورشکستی یا استثمار توسط شرکتهای بزرگ رو به رو کند.
گردبادی که نسیمهای آن به قم رسیده است
اگرچه بهرهوری از جذابیتهای بانوان جهت تبلیغات کالاهای تجاری در ایران نسبت به دیگر کشورها از درجه ابتذال کمتری برخوردار است؛ با این حال فضای مجازی و شبکههای اجتماعی باعث شده است که بسیاری از کسب و کارهای خُرد و بعضا کلان، برای عرض اندام در بازار به تبلیغات حاوی مضامین مبتذل روی بیاورند. در این بین متاسفانه شهر قم نیز از این فضا بینصیب نمانده است و حسابهای فضای مجازی مشاغلی که در قم فعالیت میکنند نشان میدهد بسیاری از این حسابها با الگوگیری از برندهای معروف خارجی، از زنان و بعضا از جذابیتهای اروتیک آنان، جهت جذب مشتری استفاده میکنند.
این الگوگیری در مواردی همچون پوشش، حتی توانسته به تغییر ذائقه شهروندان بیانجامد تا جایی که لباسهای نامتعارف، ویترین مغازهها در محلههای نسبتا متمول شهر قم را به اشغال خود درآورده است. در مواردی حتی به دلیل حجم استفاده از جذابیتهای زنانه در تبلیغات، فروش کالاهای غیرمتعارف نیز به تبع آن افزایش یافته است! این تاسف آنجایی بیشتر میشود که برخی سازمانها و نهادهای قم فعال در فضای مجازی نیز، از زنان آرایش کرده با لباسهای جلف و بعضا چسبان، برای جذب مخاطب و انتقال محتوا استفاده میکنند. اقدامی که نه تنها توجیهی ندارد، حتی از نظر قانون نیز تخلف محسوب میشود.
قانون چه میگوید؟
در بند 10 الحاقی ماده 6 قانون مطبوعــات مصوب 1379 استفاده ابزاری از افراد (اعم از زن و مرد) در تصاویر و محتوا، تحقیر و توهین به جنس زن، تبلیغ تشریفات و تجملات نامشروع و غیرقانونی مصداقی از تجاوز به حریم خانواده و نادیده گرفتن منزلت زن دانسته و در قانون مطبوعــات ممنوع شده است! همچنین در دستورالعمل مطول تهیه آگهیهای تبلیغاتی در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران بندهای بسیاری به شیوه بازنمایی زنان در تبلیغات اختصاص پیدا کرده است. در اصل 58 این دستورالعمل آمده است: حضور خانمها در آگهیهایی که وضعیــت کالا و مصارف آن به نقش خانمها بستگی نداشــته باشد، مجاز نیست.
اصل 59 این دستورالعمل نیز اذعان داشته: آگهیهای رادیو تلویزیونی نباید تداعیکننده این امر باشد که اشتغال و تلاش زن ایرانی محدود به امور منزل است و در عرصههای علمی و فرهنگی حضـور ندارد و به طور کلی زن مسلمان ایرانی نباید تحقیـر شود. در اصل 60 نیز آمده است: آگهی نباید تداعیکننده ترجیح بین جنس مذکر و مؤنث باشد.
در اصل 62 نیز مطرح شده: آگهیها نباید تداعیکننده ایـن فکر باشـند کـه زنها از مردها ناتوانترند و نقـش هـر کـدام بایـد کامل و بینقص مشخص شـود. در بخـش مقررات خانواده در بند 3 نیز به مقوله مهمی اشاره شده و آمده اsت: بـرای حفظ کرامت زن، نمایش تصاویر او در آگهی نباید هدف تبلیغ قرار گیرد. همه اینها تنها بخشی از قواعد فراوان بازنمایی زن در تبلیغات است. اما امروزه فضای مجازی و پلتفرمهای نوین تحت اینترنت، بستری را فراهم کردهاند که شرکتهای برجسته یا نوپا بتوانند بدون هیچ نظارتی، تمام هنجارهای فرهنگی و ارزشهای زنانگی را نادیده گرفته و تبلیغات خود را با همان نگاه شیءانگارانه و اتکا به جذابیت جنسی زنان به دست مخاطبان برسانند.