اجرای کنسرت موسیقی اخیر در آبدانان با سرنا نوازی یکی از هنرمندان برتر کشور مرا بر نگارش این مرقومه وادار کرد. عده ای از جوانان این خطه با درایت و خلاقیت خود هر از چندگاهی اقدام به برگزاری کنسرت با دعوت از خوانندگان شهیر کشور در این منطقه دور افتاده می کنند که در جای خود قابل تحسین و تقدیر بوده و برای تداوم آن نیازمند حمایت می باشند.
کد خبر: ۶۹۴۳۵۸
تاریخ انتشار: ۰۲ دی ۱۳۹۷ - ۲۳:۰۴ 23 December 2018

تابناک ایلام بهروز مردانی::موسیقی به مثابه زبان احساسات یکی از هنرهای زیباست که غذای روح بشریت به آن اطلاق می شود و همانطور که بدن نیاز به غذا و خوراک دارد تا دچار سوتغذیه نشود روح آدمی نیز نیاز به تامین نیازهای روحی داشته تا دچار افسردگی و ناراحتیهای روحی روانی مزمن نشود‌. این هنر اعجاب انگیز با در نوردیدن مرزهای فیزیکی متعلق به قشر و گروه خاصی نبوده و در برانگیختن احساسات بشریت تاثیر شگرفی دارد.

امروزه به این هنر به عنوان یک صنعت درآمدزا نگریسته و از طریق برگزاری و اجرای کنسرت و غیره تولید ثروت میکند لذا برای بهرمند شدن از آن بایستی سهمیه ای در سبد هزینه ای خانوار کنار گذاشته شود. و این در حالی است که بهای سنگین کنسرتها و شرایط سخت اقتصادی بویژه در مناطق کمتر توسعه یافته موجب شده گروههایی از دیدن و شنیدن این هنر محروم بمانند.

اجرای کنسرت موسیقی اخیر در آبدانان با سرنا نوازی یکی از هنرمندان برتر کشور مرا بر نگارش این مرقومه وادار کرد.
عده ای از جوانان این خطه با درایت و خلاقیت خود هر از چندگاهی اقدام به برگزاری کنسرت با دعوت از خوانندگان شهیر کشور در این منطقه دور افتاده می کنند که در جای خود قابل تحسین و تقدیر بوده و برای تداوم آن نیازمند حمایت می باشند.

لکن ایراداتی در کار هست که باید اصلاح گردد. یقینا این عزیزان در کنار کسب درآمد با نیت فراهم آورد لحظاتی ماندگار و خاطره انگیز فارغ از نگاههای قومیتی و جنسیتی برای شهروندان در کنار یکدیگر بدور از گرفتاریهای روزمره می باشد. فی لذا تعیین قیمتهای مختلف بلیط و تفکیک مردم جایز نبوده و ناخوداگاه تفاوت و تبعیضی بین اقشار ایجاد که با هدف اولیه منافات داشته و نابرابریهای اجتماعی را در پی دارد.

و اما نقش مسولان و سهم عموم مردم در برخورداری و دسترسی به اینگونه برنامه ها چقدر است؟ نهادهای مسئول تا چه حد از این برنامه ها استقبال و آیا نهادهای متولی حمایت از اقشار آسیب پذیر نسبت به شادمانیهای اجتماعی احساس مسئولیت می کنند و در این راستا چه میزان برای گروههای هدف خود هزینه و سرمایه گذاری می کنند؟آیا به همان اندازه که دغدغه معاش آنها دارند به تامین نیازهای روحی آنها توجه دارند؟

حال آنکه در کنسرتهای اخیر این امر مشاهده نشد بطوریکه معلولان و مددجویان بهزیستی و کمیته امداد سهمی در استفاده از این برنامه ها نداشتند.
و بلاخره اینکه نقش و کارکرد شهرداریها، دهیاران و بخشداران در مناسبتهای شاد و ایجاد شادمانی عمومی چقدر بوده؟اینها سوالاتی هستند که کمتر به آنها توجه شده است اما واقعیتهای پیرامون ما هستند.
امید است مسئولان امر با اتخاذ تصمیمات صحیح به مقوله شادیهای اجتماعی توجه داشته و به آن عمومیت ببخشند.چرا که تجربه ثابت کرده بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی ناشی از مغفول ماندن شادی در جامعه است.
جامعه ای پویا و بالنده است که شادی و برنامه های مهیج بر افسردگیها و اندوه غلبه کند.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار