برای حکام عرب لباس خواب ترامپ یا ادبیات خیابانی او مهم نیست مانند این گفته او که درباره دختر بزرگش گفت: "اگر دخترش نبود با او همبستر می شد" یا سخنش درباره عربستان سعودی که "گاو شیردهی" است یا توصیف مکزیکی ها به این که آن ها گله های گوسفند هستند و غیره.
کد خبر: ۳۳۱۳۸۹
تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۳۹۵ - ۱۴:۴۶ 19 November 2016
"سلمان طلال" در السفیر (لبنان) می نویسد: مدت زمان زیادی خواهد گذشت تا جهان از وحشت شوکی خارج شود که پیروزی غافلگیر کننده دونالد ترامپ بر رقیب خود هیلاری کلینتون، ایجاد کرد.
نظریه های فلسفی کهن فروپاشید و ارزیابی های محکم بی اعتبار شد، آمارها و نظر سنجی های گسترده شکست خوردند و صندوق های رأی به کارشناسان برجسته در زمینه گرایش افکار عمومی و تحولات، آن خیانت کردند و دایره شوک به خارج از آمریکا گسترش پیدا کرد و شاید در خارج بیشتر از داخل.
اما زمامداران کشورهای عرب با تفاوت نمایندگی و گرایش های خود با سرعت بی سابقه ای شوک را درک کردند و در تبریک گفتن به برنده انتخابات با یکدیگر به رقابت پرداختند کسی که نه او را می شناسند و نه او آنان را می شناسد، اعتراف می کنند که او "آقا" و "صاحب امر" است از این رو با وی بیعت کردند و اطاعت و وفاداری خود را تأیید کردند و روی جنازه دوستان قدیمی و در رأس آنها خانم هیلاری کلینتون پیش رفتند که همیشه آنان را با سختگیری و شدت عمل خود علیه شان شگفت زده کرد.
برای آنان عللی که منجر به این کودتای سیاسی فکری و اجتماعی در آمریکا شد مهم نیست، عللی که بشارت دهنده تحولات و نتایجی است که به احتمال در سطح عقیدتی و فکری و سپس حکومت ها در تمام جهان مهم تلقی می شود. آنان تنها برایشان مهم است که این آقای جدید بیعت آنان را قبول کند و گرایش و شیفتگی شان به "دختر با اصل و نصب" و "نماینده قانونی نظام رهبری جهان" و "همسر رئیس جمهور سابق" یعنی هیلاری کلینون را مورد عفو قرار دهد همسری که به وی خیانت کرد اما او به وی خیانت نکرد" مردی که در پشت وی در حالی که توبه کرده در لباس مبلغ، ترویج دهنده و ستایش کننده و نخستین رأی دهنده حرکت کرد، بیل کیلینتون.

اما برخی نتایج جانبی دلالت های پیروزی ریاست جمهوری آمریکا از سوی ترامپ به آنان مربوط است برجسته ترین آن ها چیزی است که تأکید می کند سرمایه در نهایت باورها و اندیشه های مربوط به ایجاد تغییر و رقم زدن آینده ای بهتر برای انسان را شکست داده است. این یعنی رئیس جمهور جدید آمریکا قهرمان و حامی فردای آنان در برابر طبقه فقیر یا پرولتاریا است که با ادبیات عوام فریبی و حرکات نمایشی خود توانست دل آن ها را به دست آورد و بر آنان علیه منافعشان مسلط شود.

برایشان لباس خواب ترامپ یا ادبیات خیابانی او مهم نیست مانند این گفته او که درباره دختر بزرگش گفت: "اگر دخترش نبود با او همبستر می شد" یا سخنش درباره عربستان سعودی که "گاو شیردهی" است یا توصیف مکزیکی ها به این که آن ها گله های گوسفند هستند و غیره.

تمام این ها حرف هایی است که باد هوا است. از این رو زمامداران عرب در به فراموشی سپردن موضع گیری های علنی و احساسات گرم خود در قبال خانم هیلاری کلینتون و آرزوی پیروزی او مشکل چندانی نداشتند و نام و نشان کسی را که قرار بود به او تبریک بگویند به سرعت تغییر دادند تا این تأخیر به حساب نقص در دوستی یا سرکشی علیه دوران جدید و رئیس جمهورش نباشد کسی که به کارزار انتخاباتی همانند یک گاو باز هجوم برد: آنان با هر کسی هستند که در کاخ سفید بنشیند و مدیریت آن را برعهده گیرد و منبع تصمیم گیری و محل رجوع آخر باشد... آنان از ناتوانی خود در مداخله در "بازی دمکراسی" باخبرند که نه تنها با قواعد آن آشنایی ندارند بلکه اصولاً ان را به رسمیت نمی شناسند... زیرا آنان یا بیعت یا شمشیر دارند.

بلکه شاید برخی از این حاکمان ثروتمند پیوندی با این میلیاردر دیده اند که ثروت هنگفت خود را از دلالی املاک و مستغلات به دست آورد. آنان نیز مانند او از ملت های خود به صورت غیر قابل مقایسه ای ثروتمند تر هستند بلکه فراتر میان ثروتمندترین ثروتمندان جهان در قله قرار دارند و برایشان مهم نیست اتباع شان در پایین ترین پلکان جای دارند چرا که روزی را خدا می دهد و او بخشنده ترین بخشنده است و ولی نعمت و به هر کس بخواهد می دهد و به هر کس بخواهد از او دریغ می کند و کار در گذشته و آینده از آن خداست [آیه ٤ سوره رم ]


یکی از این ولیعهدها در گوش دوست خود زمزمه می کند: بلکه او به ثروت جادویی اش نسبت به ما شایسته تر است که آن را با به خطر انداختن خود و ریسک حساب شده به دست آورده در حالی که ما این ثروت را نه تنها بدون ریسک به دست آوردیم بلکه به تخت های شاهی تکیه زدیم به دور از مردم هستیم کسانی که آنان را تنها در مناسبت های تاریخی می بینیم مانند وفات، به قدرت رسیدن یک پادشاه یا شاهزاده یا حتی رئیس جمهور جدید از طریق شمشیر، توطئه یا وارثت.
به دور از روند انتخابا
ت ریاست جمهوری آمریکا که در آن از روش های تبلیغاتی که مخلوطی است از جدیت و امور ابداعی و ابتکاری استفاده می شود. نتایج تکان دهنده پیروزی این میلیاردر که بر نخبگان شورش کرد و به زنان، سیاه پوستان حمله کرد و طبقه روشنفکر او را تحریم کردند؛ پرسش های جدی درباره آینده در تمام جهان و نه فقط آمریکا بر می انگیزد.

از جمله این پرسش ها:
-آیا سرمایه داری برای آخرین بار و تا ابد باورها و به طور مشخص باورهای مارکسیستی و سوسیالیتی و تفکرات ایجاد تغییر برای [زندگی] بهتر را به طور کلی شکست داد؟ آیا دوباره راه در سطح جهانی به روی سرمایه داری ضد بشری باز شده است؟
- آیا آنچه در انتخابات آمریکا اتفاق افتاد جهان جدیدی را بشارت می دهد، جهانی کاملاً متفاوت از آنچه که می شناسیم؟
- آیا دورانی به سر آمده که سرشار از باورها و ایده های روشن فکری و دیدگاه های تغییر بود و سرمایه داری وحشی بر تمام آن و در کنار آن بروکراسی بدون هیچ تلاش فوق العاده ای پیروز شده است؟
- اگر نمادهای بورژوازی و سوسیالیتی میانه رو (مانند فرانسه) از نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا غافلگیر شدند و شروع کردند در محاسبات خود بازنگری کنند تا بتوانند با این رئیس جمهور ثروتمند هم زیستی کنند که بر خلاف ارزیابی ها پیش بینی ها و امیدواری ها به رهبری قدرتمندترین کشور جهان رسیده پس چه کسی می تواند نمودار این رئیس جمهور را ترسیم کند که ورای پیش بینی ها و انتظار به قدرت رسید و جهان را با مجموعه از موضع گیری های غیر عادی غافلگیر کرد.
- به عنوان مثال رویکرد باز او نسبت به رهبری پوتین چه معنایی دارد. پوتین که از نخستین کسانی بود که به وی تبریک گفت.
درست است که جنگ میان آمریکا به عنوان رهبر اردوگاه سرمایه داری علیه فدراسیون روسیه متوقف شده است که اتحادیه جماهیر شوروی سابق را منهای کمونیست و امپراطوری جهانی اش به ارث برد اما رقابت میان دو اردوگاه همچنان در شدیدترین حالت خود قرار دارد و کشورهای عربی (به صورت ویژه) برخی از شدیدترین مبارزات نظامی آن را شاهد هستند (سوریه، سپس عراق تا یمن)
نخستین کلمات رئیس جمهور جدید [آغاز] دوران جدید و روابط غیر خصمانه (اگر دوستانه نباشد) را میان مسکو و واشنگتن القا می کند که برجسته ترین نشانه های آن در سخنان او درباره سوریه و اسد بروز پیدا می کند که در آن موضع جدیدی را ابراز کرد که به احتمال به حل و فصل هایی هم سوریه و هم عراق و یمن منجر می شود اگر چه در موضع خود نسبت به ایران محتاط باقی ماند.
بیهوده است در مبارزات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا درباره عرب ها پرسش کنیم زیرا در بزرگ ترین مداخله در "جنگ ها علیه برادران" در اردوگاه دیگر ایستاده بودند. اما آنان همیشه با رئیس جمهور آمریکا و دولت آمریکا و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا بوده و خواهند بود.
اگر آنان استقلال بیشتری داشتند و احترام بیشتری برای ملت هایشان و خودشان قائل بودند برای تبریک گفتن به او مسابقه نمی دادند و منتظر می مانند تا رئیس جمهور کار خود را آغاز کند و بعدا از او حرف شنوی و پیروی می کردند و نه حرف هایی که در زمان نامزدی مطرح کرده و مملو از زد و بند در جریان رقابت است.
در هر صورت پیش روی ما دوران جدیدی قرار دارد و تغییر در واشنگتن مسئله ای معمولی نیست و در میان حکام عرب که از این تغییر ترس دارند بیشتر از آن است که به شمارش درآیند.
اما پرسش این است: جریانی که قادر و مناسب برای رهبری این تغییر نه تنها مورد نیاز بلکه مورد انتظار در مشرق و مغرب جهان عرب است، کیست؟/آریا

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :