تابناک آذربایجان غربی : این روزها جشنواره انگور در شهر ارومیه در حال برگزاری است؛ جشنوارهای که دستکم عنوان آن میتواند آیینی از ریشه داشتن یک محصول کشاورزی را روایت کند، اما همهچیز به همان انگور خلاصه نمیشود. کافی است نام ارومیه را بشنویم تا نخستین واژهای را که به یاد بیاوریم، «دریاچه» باشد. حالا دیگر نمیشود دریاچه ارومیه را تنها به اقلیمی در گوشه شمال غرب کشور محدود دانست. در تمام این سالها که آب از آن دریغ شده بود، روایتهای غمانگیز مرگ یک دریاچه به گوش میرسید. هر چند مرگ یک دریاچه برای اولین بار نبود که اتفاق میافتاد؛
خشکیهای این سرزمین شاهد مرگ دریاچههای زیادی از جنوب و مرکز و جنوب شرقی بوده و هنوز هم هراس خشکیهای بیشتر وجود دارد، اما دریاچه ارومیه روایتی فراگیر را در گذرگاه اقلیمی رقم زد، چراکه شاید سالها پیش کسی نمیتوانست باور کند که بزرگترین دریاچه داخل کشور با آن همه عظمت، روزی به زانو درآید. کسی مرگ دریاچه را باور نکرد تا روزی که دیگر نفسی از او بلند نشد. نمیشود در مرگ دریاچه تنها یکی را مقصر دانست. همه ما مقصر بودیم؛ چه سوءمدیریتهایی که در گذشته کمر به نابودی آن بسته بود، چه سرسختی آسمان برای باریدن و چه بیتوجهی ما مردم که هزار و یک دلیل برای خود میتراشیدیم تا مرگ دریاچه را نبینیم. هر چند تقصیرها به یک اندازه نبود و یکی بیش و یکی کم، دریاچه را در سراشیبی انداخته بودیم. حالا زمان مرثیهخوانیها گذشته است، دریاچه دوباره نفس میکشد، هر چند نفسهایی کوتاه و در هراس مرگ دوباره.
نجات محیطزیست و گردشگری با یک محصول کشاورزی
اما از دریاچه که بگذریم در کنار ساحل آن، جشنوارهای برپاست که بدون شک میتواند نگاهها را دوباره به شمالغرب کشور معطوف کند. جشنواره انگور که از هفته گذشته آغاز شده بود، چند روز دیگر هم ادامه دارد تا یکی از مهمترین محصولات آن سرزمین را برای ما در ایران و حتی برای دیگر کشورها، معرفی کند.