کد خبر: ۱۳۰۳۸۸
تاریخ انتشار: ۲۶ آبان ۱۳۹۴ - ۰۸:۳۸ 17 November 2015
نه، همه چیز تمام نشد. کور خوانده بود یزید و همه آنانی که "هم باور" او بودند. اگر آنان را عقلی بود و فهمی، در می یافتند "هل من ناصرینصرنی" سید الشهدا(ع) جبهه ای به پهنه تاریخ به رویشان گشوده است که هرگز به پایان نمی‌رسد...
از اولین نشانه هایش هم این بود؛ پنجه ای که در کربلا بر گونه آفتاب کشید، یزید، پاسخش را با سیلی از سرداری سه ساله در شام خورد تا گونه اش برای همیشه بسوزد.
اویی که می خواست با سوزاندن خیمه ها برای همیشه نام حسین را نام  آزادی و آزادگی را، نام خدا را از اذهان بتاراند، اما نمی توانست تصور کند. نوری که فکر می کرد در کربلا خاموش کرده است در کاخ خودش چنان شعله کشد که همه سیاهی ها را بسوزاند، ظلمت ها را بتاراند و همه جا را چنان به نور کشد که او هیچ کجا نتواند خود را پنهان کند. آری حضرت رقیه سلام ا... علیها، از دامن امام حسین علیه السلام، برخاست تا وقتی حضرتش در قتلگاه فراتر از اسماعیل می رود، او در رکاب امام سجاد(ع) و در کنار حضرت زینب و حضرت ام کلثوم روی دیگر «سکه تکلیف» را نشان دهد. این درست که شاید او در راه، در کوفه، و حتی در شام زبان افشاگرانه نداشت. این قبول که کسی از سخنان آتشین او ننوشته است اما او با نگاه های غریبانه، با گونه سیلی خورده، با گریه هایش به افشاگری علیه باطل و بیان شفاف حق بر نیزه شده پرداخت و به راستی هیچ فکر کرده ایم برای گفتن از یتیمی حتی به بلیغ ترین بیان کجا و گریه یتیم کجا؟



سخن راندن از حق و مظلومیت اهل حق کجا و چشمان و اشک هایی که بین المللی ترین زبان است برای بیان مظلومیت و گونه سیلی خورده و جامه پاره شده کجا؟

آری حضرت رقیه(س) با جانش به جنگ جهان یزید رفت. با قامت کوچکش به بزرگی برخاست و سند آدمیت یزید و همه یزیدیان را باطل کرد و با نثار جان خود در کنار تشتی که سر پدر را در آن برایش آورده بودند هم تشت رسوایی آل امیه و همه باطل کرداران را به زمین انداخت تا همگان تا فراسوی تاریخ صدایش را بشنوند و هم به «خرابه شام» چنان شکوه و عظمتی بخشید که «کاخ یزید» در برابرش حقیر شد و هنوز نیز این گونه است و روایت ها و حکایت ها از بزرگی و بزرگواری بی بی سه ساله خوانده می شود که جسم ها را و جان ها را شفا می دهد و آدمیان را به زیارت خویش کرامت می بخشد.
کم نیستند کسانی که  حتی در عصر توحش داعش و دیگر شیطانک های تروریسم حاجت های خود را پس از دخیل بستن به  این «کوچک بزرگ» به دست آورده اند و فراوانند جماعتی که  اگر در "مرگباران" تکفیری فرصت زیارت "از قریب "دل خویش را با زیارت"ازبعید" به سوی او می فرستند و دیری است قلب خود را حرم یاد او کرده اند که یادش، یاد حسین(ع) است و یاد حسین علیه السلام یاد خدا و یاد خدا نیز آ رامش دهنده قلب هاست در روزگاری که بی قراری به اصل تبدیل و قرار و آرامش، فراتر از کیمیا شده است که خود فرموده است «الابذکرالله تطمئن القلوب» و سخن گفتن و نوشتن از امام حسین(ع) از عباس، از اکبر، از امام سجاد و حضرت زینب، از رقیه و فاطمه و علی اصغر، از کربلا و عاشورا هم ذکر خداست و آرامش آفرین....

غلامرضا بنی اسدی - تابناک خراسان رضوی


اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار