به گزارش تابناک مازندران، ساعت 1 بعد از ظهر مریم با کیف پشتی مدرسه به خانه آمد، هنوز کیف و کفش خود را در نیاورده بود که با صدای کودکانه اش فریاد زد مامان! مامااان! مادر لبخندی بر لبانش نشست و در حالی که منتظر باز شدن درب پذیرایی و دیدن فرزند بود صدایی نازک کرد و گفت بله! سلام دخترم خسته نباشی! مریم معطل نکرد و قبل از اینکه وارد پذیرایی شود کلماتی را بر زبان آورد که مادر لبخند از لبانش گریخت... مامان مدرسه نامه ایی دادن که باید 100هزار تومن کمک به مدرسه ببریم و گرنه شاید خانوم عصبانی بشه! مادر در یک لحظه کرایه عقب افتاده منزل، بیکاری پدر خانواده، نداشتن پول برای کشیدن دندان معیوب مریم و ده ها مشکل مالی را کنار این نامه تصور کرد و با عصبانیت گفت..... مگر ما چقدر درآمد داریم که موقع ثبت نام 50 هزار تومان و حالا هم هنوز دو ماه از مدرسه ها نرفته باید 100 هزار تومان پول بدیم.
مادر اینها را گفت و بدون منتظر ماندن برای دیدن و بوسیدن فرزند مثل همه روزها که این کار را انجام میداد از شدت عصبانیت به آشپزخانه رفت... یک لیوان آب خورد و لحظه ای بعد دوباره بازگشت، مریم همانجا ایستاده بود بدون اینکه کفش هایش را در آورده باشد در حالی که چهره معصومانه اش در هم بود و ابروها را به طرز معصومانه ای درهم کشیده بود ادامه داد من فردا بدون پول مدرسه نمی رم آخه خانوم ما با بچه هایی که پول نیاورند برخورد عصبانی میکند هنوز هم یادم نرفته خانوم محمدی پارسال که کلاس سوم بودم به من کارنامه نمینداد.
مادر که حالا متوجه برخورد تند خودش با مریم شده بود با خود گفت این طفلی که گناهی نداره با این رفتار من مریم از اینجا مانده و از آنجا رانده میشه... گفت بیا دخترم بزار بینم بابات غروب میاد امروز کار گیرش آمده یا نه....
موضوع یک بام و دو هوای آموزش و پرورش در دریافت اجباری مبالغ کمک به مدرسه در حالی به یک دغدغه برای خانواده ها بدل شده است که چه بسا نزاعهای خانوادگی که به دلیل کم بضاعتی خانواده ها آنهم در این شرایط بغرنج اقتصادی معلول نامه های درآمدزای مدارس هستند.
بر اساس اصل 30 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دولت موظف است وسايل آموزش و پروش رايگان را برای همه ملت تا پايان دوره متوسطه فراهم سازد و وسايل تحصيلات عالی را تا سرحد خودكفايی كشور به طور رايگانگسترش دهد اما گویی این سالها وقعی به این بخش از قانون اساسی در کشور و مازندران گذاشته نمی شود...
مادری که برای گلایه از صدور قبضهای کمک اجباری به مدرسه رفته بود نقل میکند: مدیر مدرسه حرفهایی میزد که حتی یک کودک 5ساله به خنده میافتد... از طرفی اجباری نبودن این کمکها را مورد تاکید قرار میداد اما باز از مشروط بودن تحویل کارنامه حرف به میان میآورد، با هزار خواهش و التماس که به خدا ما نداریم و مستاجر هستیم و ..... عاقبت نصف این کمک اصطلاحا غیر اجباری را گرفتند اما ما دو فرزند محصل داریم که واقعا در مخارج تحصیل آنها درمانده ایم، چرا یک مرتبه به صورت شفاف نمی گویید که مدرسه شهریه دارد تا ما فکر خودمان را بکنیم... موقع ثبت نام از ما 50هزار تومان پول گرفتند به اداره کل اموزش و پرورش زنگ زدم و مشخصات مدرسه را دادم اما هیچ اقدامی نشد فقط گفتند بررسی می کنیم...
مدیران مدارس بهدلیل کمبود اعتبار و نیازهای آموزشی مختلف دریافت این وجه را درست میدانند حتی برخی از معلمان تلویحا معتقدند که مسئولان آموزش و پرورش برای خودشان این حرفها را میگویند ما کمبود اعتبارات داریم و با درخواست و خواهش کار درست نمیشود باید با این روش غیر اجباری! پول جمع کنیم.
این شرایط در حالیست که سیدعلی قاسمی مدیرکل آموزش و پرورش مازندران گفته دریافت وجه از دانشآموزان غیرقانونی است، هرگونه دریافت وجوهی در قالب سرانه از دانشآموزان مورد تأیید ما نیست؛ بلکه سرانه سهمی است که از سوی دولت بهازای هر دانشآموز به حساب مدارس واریز میشود اما امسال بالغ بر یکمیلیارد تومان به حساب مدارس واریز شد که این مبالغ برای تأمین هزینههای مدارس کافی نیست در حال حاضر بحث مشارکت مدنظر است و درخواست ما از مردم این است که در تأمین هزینهها با مدارس مشارکت کنند.
کمک به مدرسه باید در قالب مشارکت باشد و مشارکت بدون رضایت نیست، به لحاظ مشکلات و تنگناهای مالی موجود طبیعی است که عمده اعتبارات دولتی صرف پرداخت حقوق و دستمزد کارکنان آموزش و پرورش شود، در بخش سرانه آموزشی اعتبار استان بسیار پایین است که تقاضای ما از اولیا و خیران و کسانی که به ارتقای تعلیم و تربیت استان علاقهمند هستند، این است مشارکت کنند تا آموزش و پرورش بتواند بهتر به وظایف خود عمل کند.
اما افراد در صورتیکه مشاهده کردند در مدارس مبالغی به اجبار از دانشآموزان دریافت میشود، حتماً مراتب را اعلام کنند که در اسرع وقت با این موضوع برخورد میشود.
مادر مریم اما یک خانه دار است و شاید اطلاعی از اصطلاحاتی مانند سرانه یا تصوری از اعتبارات یک میلیاردی نداشته باشد، او تفکر خود را عوض میکند... بدو توجه به اینکه یک کار اجباری را انجام می دهد، تنها پس انداز خانواده را در پوشش نامه ای که روی آن نوشته "کمک داوطلبانه به مدرسه" به مدرسه میفرستد چون نمی خواهد خاطره ترشرویی یک سال خانوم مدرسه به دلیل مراجعه پارسالش به اموزش و پرورش را مجددا تکرار کند...
انتهای پیام/