به گزارش «تابناک البرز» مردانیمهرآبادی بیشترین سرریز مهاجرت را از سمت مناطق کمتر توسعهیافته عنوان و تصریح میکند: مهاجرت در تمام دنیا وجود دارد و ناشی از فرآیند توسعه صنعتی، فرهنگی و اجتماعی و البته امری اجتنابناپذیر است؛ مهم آن است که رشد مهاجرت با یک آهنگ مناسب و شیب قابل قبول پیش برود که در بیشتر کشورهای توسعهیافته این امر برنامهریزی و زیرساختهای لازم نیز پیشبینی شده اما متأسفانه در این استان شرایط آن فراهم نشده است.
وی ادامه میدهد: سرعت مهاجرت از نظر کمی بسیار بالاست، تا جایی که میتوان گفت این مسئله که امکان کاهش عوارض آن با روشهای مدیریت متعارفی قابل کنترل بود، به شکل تدریجی به بحران در سطح استان تبدیل شده است.
مدیران شهری تحت مدیریت پدیده مهاجرت قرار دارند
مردانی با بیان اینکه مهاجرت در استان البرز تحت مدیریت مدیران شهری نیست بلکه مدیران شهری خود تحت مدیریت پدیده مهاجرت قرارگرفتهاند، ابراز میکند: اگر مهاجرت را به عنوان یک پدیده اجتماعی با توجه به شرایط جهانی و ملی بپذیریم، قطعاً با رویکرد پیشگیرانه امکان کنترل و مدیریت آن وجود خواهد داشت و امکان پیشبینی زیرساختهای لازم وجود دارد که لازمه آن استفاده از تمام ظرفیتها و همکاری بین بخشی و استفاده از الگوهای کارآمد و هدفمند توسعه است.
رئیس انجمن مددکاری اجتماعی استان البرز بیان میکند: آثار فرهنگی و اجتماعی ناشی از مهاجرت در استان البرز بحث بسیار عمیق و قابل تأمل است و بدون مشارکت همه بخشها از جمله رسانهها، نظام آموزشی و سایر نهادها و سازمانهای درگیر، امکانپذیر نیست؛ در حال حاضر بخشی عمل کردن و عدم اعتقاد به همافزایی آفت بزرگی است که دامنگیر استان شده و قطعاً از اجرای برنامههای یکپارچه استانی جلوگیری میکند.
وی اضافه میکند: ضمن اینکه نظارت سیستمهای امنیتی هم در این مناطق نمیتواند تابع یک برنامه منظم باشد، محدودیت گشتهای محلی، ناکافی بودن ایستگاههای انتظامی، نامتناسب بودن امکانات کلانتری با حجم و وسعت مناطق جرم خیز مشکلی است که به راحتی قابل مشاهده است.
رئیس انجمن مددکاری استان البرز با اشاره به تأثیر مهاجرت بر ابعاد سیاسی استان، تشریح میکند: اکثر مدیران شهری و استانی غیربومی هستند و این بزرگترین آسیبی است که به نهادها و سازمانها در این استان وارد میشود؛ ایران کوچک دانستن این استان باعث شده که شناسایی نیروهای بومی و حداقل کسانی که اقامت دائم را در این استان انتخاب کردهاند تا حدود زیادی سخت شود، یعنی شاهد این هستیم که در انتخاب مدیران استانی ضمن عدم حساسیت نسبت به مورد فوق صرفاً تأکید بر توانمند بودن مدیران به لحاظ اداره کردن سیستم مطرح است و پویا نگهداشتن و عمق دادن به برنامههای متناسب با مصالح استان که قاعدتاً نیازمند برنامههای بلندمدت است کمتر مورد توجه قرار میگیرد و شایستهسالاری از این رویکرد متأثر میشود.