هنوز جامعه در شوک ناآرامیهای خیابانی و تحت تأثیر ضرب و شتم یک شهروند از سوی مأمور سد معبر یکی از شهرهای کشور بود که چند نیروی واحد اجرائیات شهرداری یاسوج روز گذشته برخوردی با یک کسبه جوان، بیکار و روستایی میوهفروش داشتند که قلب هر آدم آزادهای را به درد میآورد.
به گزارش ریواس جنوب از یاسوج، شکایت علیه مأموران شهرداری یاسوج بسیار زیاد است اما آنچه شخصا در خیابانهای این شهر مشاهده کردم، نه تنها حقانیت مردم را ثابت میکند بلکه این رفتارها که انسانی هم نیستند، قابل پیگیری و برخورد با این مأموران خاطی هستند.
شکی وجود ندارد که همه شهروندان باید تابع قانون باشند، و فعالیت وانتهای میوهفروش در معابر غیرقانونی است اما این موضوع هرگز رفتارهای وحشیانه و ناشایست با مردم، کسبه و جوانان بیکاری که تنها امیدشان به فروش این میوهها در وانتهای خود هستند، نیست.
این کار به مراتب از کار کسبههای میوهفروش بدتر و زنندهتر است و نیازمند تدبیر مسئولان برای رفع آن است نه زور و باتوم و کتککاری مردم!
مردم به شدت از این وانتهای میوهفروش استقبال میکنند و اگر مردم و این وانتها را به گلوله هم ببندیم باز هم با این وضعیت امکان جلوگیری از فعالیت اینها نیست.
بیش از یک دهه است که شهرداری یاسوج به دنبال طرحی است که بتواند بازار میوه در این شهر را سامان دهد اما عاجز از این کار است و حتی میدان میوه و ترهبار شهرداری یک هفته هم دوام نداشت و تعطیل شد.
با این وضعیت چگونه انتظار دارد، وانتهای میوهفروش فعالیت نکنند؟ وقتی مردم تقاضا میکنند، جوان بیکاری که نانآور یک خانواده است با چه توجیهی قانع شود که این کار را نکند و برود در کنار دیگر اعضای خانواده بیکار بنشیند و گرسنگی بکشند؟
شهرداری یاسوج هر ماه یک برنامه برای این وانتهای میوهفروش دارد و هر روز در یک نقطه شهر آنها را مستقر میکند و خودش هم تکلیف خودش را نمیداند.
همه اینها یک طرف، برخورد تبعیضآمیز مأموران شهرداری با وانتهای میوهفروش هم یک طرف!
خودروی ریواس جنوب به طور اتفاقی، خودروی مأموران شهرداری یاسوج را از میدان جانبازان تعقیب و زیرنظر داشت؛ گوشی تلفن مرتب پای گوش یکی از این مأموران بود و سرعت این خودرو بسیار کم؛ وانتهای میوهفروش خیابانهای اطراف یکی پس از دیگری خبردار میشدند و جابجا میشدند؛ صحنهای بسیار زننده که گویا در شهر زلزله آمده هر کس به گوشهای فرار میکند.
وانت میوه فروش
برخی وانتهای میوهفروش با تماس آشنایان خود از این مأموریت شهرداری آگاه میشوند و از چنگال آنها در امان هستند اما آنهایی که آشنا ندارند باید این رفتارهای وحشیانه را در کنار فقر و بیکاری خود تحمل کنند.
مأموران شهرداری یکی از وانتهای میوهفروش را که یک جوان روستایی بیکار و ساده بود را گیر میآورند؛ او که نه آشنایی داشت که خبردار میشد و نه راه فرار را خوب بلد بود، به دام این مأموران میافتد و در حالی که وانتش در حال حرکت بود، پایش در دست مأموران شهرداری بود و آویزان خودرو! و یک نفر هم میوههایش را از پشت خوردو به خیابان میریخت!
صدها نفر از مردم عادی این صحنه را در بلوار شلوغ و پرتردد قرنی، را نظاره میکردند.
متأسفانه در این صحنه زننده خودروی پلیس راهنمایی و رانندگی نیز مأموران شهرداری را پشتیبانی میکرد! کاری که نیروی محبوب پلیس را بین مردم بدنام میکند.
مأموران شهرداری یاسوج همه میوههای این جوان بیکار روستایی را در حالی که عقب خودرویش در حرکت بود، بیرون ریختند و خیابان پر از گوجه و کلم و سیبزمینی شد! مأموران شهرداری سعی میکردند خود جوان را هم به زیر بکشند اما او خود را محکم به میلههای وانت گرفته بود!
واقعا این سؤال مطرح است که آیا راهحل بهتری نیست؟ اگر نیست چرا در ضرب و شتم و همین برخوردهای غیرانسانی هم تبعیض قائل میشوید و سنگها را پیش پای افراد لنگ میگذارید؟
چگونه است که برخی وانتها به محضی که گشت شهرداری استارت میزند، فورا مطلع هستند و آرام صحنه را ترک میکنند اما از این همه وانت میوهفروش که شهر پر از آنها است، فقط یک یا دو مورد باید اعمال قانون شوند؟
اگر شهرداری یاسوج واقعا دنبال کار نمایشی نیست، چرا گشت شهرداری فقط ایام و ساعت خاصی اقدام به کنترل معابر و گشتزنی در هر میکند؟
چرا قادر نیستید یک میدان میوه و ترهبار بزنید؟
چرا وقتی مردم استقبال میکنند، قادر نیستید مکان مشخص و دائمی برای استقرار این وانتها در نظر بگیرید؟
مگر شما وضیعت مردم را نمیبینید و نمیدانید که این برخوردهای شما نتیجهای جز نارضایتی جامعه و اعتراض آنان ندارد؟
آیا این همه میوهای که شما در خیابان آن هم از یک انسان فقیر و بیکار ریختید، به شما آرامش میدهد؟
چرا به فکر برخورد قاطع اما با دیدن واقعیات و همراهی مردم و فروشندگان نیستید؟
حیف است اشتباهات و ناپختگی یک مأمور، حتی یک نفر را از این نظام و این کشور دلسرد کند.
ریواس جنوب، تصاویر این حرکت زننده را منتشر نمیکند و انتظار دارد که مأموران شهرداری به کمک عوامل متخصص شهرداری راهحلی معقول و انسانی پیدا کنند و شهر را با این همه درد و مشکل، ملتهب نکنند و جوانان را به این نظام و این دولت بدبین نکنند.