معلم؛ می سوزد، تا بسازد

حدیث جمشیدی
کد خبر: ۴۱۸۵۴۲
تاریخ انتشار: ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۶:۵۹ 04 May 2017

معلم؛ همان پیامبریست، که در امتداد مسیر پیام آوران، بشریت را از تاریکی جهل به نور فرا می خواند و او می خواند در گوش بشر که بخوان و بالابرو تا انسانیت،  آری بخوان به نام پروردگارت که تو را آفرید و سپس هدایتت کرد.

معلمی؛ سراسر عشق است و انسانیت، چه رسالت والایی است معلمی ؛  و معلمی کم از پیامبری نیست تا آنجا که حضرت امیر (ع) در ستایش مقام والایش  او را چنین توصیف می کند: (( هرکس کلمه ای رابه من بیاموزد بحق که مرا بنده ی خود کرده است)) و معلم می سازد، از بشریت؛ انسانیت را .

معلم همان پیامبریست، که از سر عشق به بشریت، نه تنها با آموزش  علم های زمینی بلکه با تربیت روح ، انسان  را به سمت تعالی و‌کمال هدایت می کند،  و آنچنان مقام والایی دارد که تنها عظمت و پیشرفت جوامع بشری به دست او  ساخته می شود، و شغلش آنچنان شریف و والاست که در کشورهایی که عظمت  معلم را از عمق جان فهمیده اندو به مقام  والایش ایمان آورده اند، می بالند به خود از زیستن در جوار معلم ؛ و مفتخرند از همسایگی با پیام آوران نور؛ 

معلمی؛ ایثاراست و سراسر عشق، آنگاه که شعله ای آتش جان دانش آموزانش را نشانه می گیرد او فرشته ی نجات می شود و جانشان را از چنگ شعله های مرگ می رهاند و آنگاه خودش برای همیشه جاودانه می شود، و او اولین قهرمان زندگی دانش آموزش می شود، و نه در سخن بلکه در عمل درس انسانیت را به بشریت می آموزد.

معلمی ؛ عشق است آنگاه که دلش تاب نمی آورد از دردی که جان دانش آموزش را به درد آورده و برای همدردی با او مویهایش را می تراشد، وسپس  با او همراه می شود، دلش را با دلش یکی می کند تا حتی با دستان خالی که شده  لبخندی برلبش  نشاند،  و با او می ماند، تا تنها نماند در این درد جانسوز.

معلم؛ همان پیام آور رحمت است که در راه پرپیچ و خم زندگی؛  دوست نابیست که دستان دانش آموزش را گرفته تا او را  به کمال برساند و  بدون چشم داشتی  او را می سازد برای  ساختن و زیستن در  آینده ی روشن ، و آنگاه از سرانجام روشن شاگردش خستگی اش را از تن به درمی کند و نفسی راحت می کشد.

 او شریف است، که با تمام ناملایمت ها، برای زدودن جهل و بی خردی از لایه های جامعه، از جانش مایه می گذارد، او می سوزد تا بسازد؛ او بی شک عاشق است، عاشق است که ذره ذره ی عمرش را برای ساختن آب و خاکش،  برای بودن و ماندن، می دهد. 

او حتی با سخنش هم عشق بازی می کند و جان آدمی را صیقل می دهد، تا ارزش های انسانی و انسانیت در او متبلور شود؛ و معلمی شغل نیست، عشق است وقتی که از خود می گذرد  تا نهال های سرزمینش بارور شوند تامیوه های شیرینش، کام بشریت را شیرین کنند.

آری به دستان معلم است که انسانیت شکل می گیرد، عشق متولد می شود و این معلم است که اولین مشق ایثار و از خود گذشتن را به شاگردش می آموزد تا برای حفظ آب و خاک و حریم انسانیت، از جان خویش بگذرد و تا خدا پروازش؛ می دهد.

این معلم است، که رسم  جانبازی را برای شاگردش ترسیم می کند تا در عمل  برای حفظ حرمت بشریت با جانش بازی کند و جانباز می شود و آنگاه برای همیشه درس معلمش را بیست می شود و کارنامه به دست؛  در دست راست  سرمعلمش را بلند می کند به پاس  آموختن الفبای درس انسانیت.
به قلم حدیث جمشیدی
اشتراک گذاری
نظر شما
Chaptcha
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
آخرین اخبار