این رمان ۴۵۰ صفحهای بر پایه واقعیت است که تاریخ را با زبان داستان بیان میکند. «آخرین ایلخانی» یک داستان تاریخی واقعی است که نویسنده به آن فرم داده و به صورت داستان نوشته است.
محمد محمودی در خصوص این کتاب می گوید: دوست داشتم کتابی نوشته شود که نقش مثبت خانها در مواجهه با شاهان پهلوی در آن لحاظ شود و هم نقش منفی آنها دیده شود. زیرا آنها اگر دم از مردم هم میزدند برای این نبوده که به فکر مردم باشند بلکه برای تثبیت قدرتهای محلی خود کاری کردهاند.
به این نیت این کتاب را نوشتم تا با تفکری که در حال رواج است مبنی بر اینکه خانها به دنبال دموکراسی بودهاند مقابله کرده باشم و بگویم که اینطور نبوده و اینها شاید اقداماتی علیه پهلویها کرده باشند و مخالفتی داشتهاند، اما در راستای مردم نبوده است آنها به دنبال مشروعیت بخشی به حاکمیتهای محلی خود بودهاند.