با
مشخص شدن نتیجه انتخابات تحلیلهای مختلفی در خصوص نتیجه انتخابات مطرح
میشود. یکی از این تحلیلها که امروز منتشر شده به بررسی نقش محمود
احمدینژاد در انتخابات مجلس پرداخته است. در بخشی از این تحلیل میخوانیم:
« باید به نقش محمود احمدینژاد در این فرآیند و فروپاشی توجه ویژهای
شود. مسئله از دو زاویه حائز اهمیت است؛ اول از زاویه خود احمدینژاد که
خوب میدانست حتی نامش میتواند برای قویترین نیروی سیاسی ویرانگر باشد و
از مدتها پیش تصمیم گرفت برای انتقام گرفتن از حامیان و مدافعان سابقش که
اورا رها کرده بودند در سایه به آنها نزدیک شود. مهم نبود آنان او را از
خود نمیدانند، احمدینژاد که خودرا از آنان میدانست و همین برای انتقام
گرفتن کافی بود. احمدینژاد نشان داده بیش از مخالفان برای نزدیکانش دردسر
سازو مخرب است. مشکل دیگر آن بود که محافظه کاران از دوره سیاسی، منطق
اجتماعی و فصل تجربی زمستان تکان دهنده ای که او برای ایران به ارمغان آورد
فاصله نگرفتند. نمیدانم، نخواستند یا نتوانستند اما سایه منطق احمدی
نژادی (نه به مثابه شخص که به معنای یک جریان فکری و کلامی) در ملأ عام
همواره بر سر آنان بودهاست. جامعه ای که از دو سال و نیم پیش تصمیم جدی
خود رابرای تغییر گرفت و اعلام کرد، چگونه از سوی آنان و تحلیلگرانشان
دیده نشد؟ البته این تنها دلیل شکست محافظه کاران نیست، اما از مهمترین
آنها محسوب میشود. آیا پاس نکردن این واحد مهم درسی؛ محافظه کاران را
بیدار خواهد کرد؟ نمیدانم. اما به طورحتم به بروز چند دستگی اساسی میان
آنان دامن خواهد زد.» بخشی از یادداشت مسلم متین را خواندید که در شماره
امروز روزنامه قانون منتشر شده بود.