هر سال روز میلاد کریمه اهل بیت (س) بهانهای میشود تا وجود دختران تکریم و یا حتی تبریکی دلنشین به دختران سرزمینم گفته شود، اما گاهی دختر بودن به همین روز ختم شده و دفترش تا سال بعد بسته میشود.
سال هاست تا به روز دختر نزدیک میشویم همه دست به قلم میشوند و با پرسیدن حال دختران از والدین، مشاوران و مربیان تربیتی به زوایای پنهان و آشکار دنیای زیبای دختران و یا حتی مشکلات آنها میپردازند، اما برگهای زیبای روزنامهها و صفحات مجازی با پایان این روز ورق خورده و گرهای از رازها و حرفههای نهفته در دل دختران باز نمیکند.
این بار ترتیبی دادم تا به جای قلم زدن با طنین زیبا و کلیشهای جامعه شناسان و والدین صاحب فرزند دختر، پای حرفهای دخترانی بنشینم که هر کدام در شأن و جایگاه اجتماعی خاصی قرار دارند. میزگردی تشکیل دادیم با جمعی دخترانه، خندیدیم، شنیدیم و در نهایت جمع بندی صورت گرفت.
مهمانان ما پویا کارمند ۳۱ ساله، سحر معمار و هنرمند ۲۸ ساله، همتا دانشجوی خلاق ۲۲ ساله، مینا دخترک عشایر ۱۶ ساله و النا دختر بچه ۵ ساله بودند. با سوال اول میزبانی خود را شروع کردم.
* دختر که ...
ناگهان صدای خنده جمع بلند شد. النای ۵ ساله با صدای بلند گفت: «دختر که گریه نمیکنه» و در ادامه سحر با لحنی آرام گفت: «این کلمه از کودکی ممنوعیتها را گوشزد میکرد و یادآور رفتار زشت و اشتباهات بچگیمان است.»
پویا ادامه داد: «اغلب شنیدن این کلمه یعنی قرار است از کاری منع شویم و یا برای کار انجام شده سرزنشمان میکردند»، اما نظر همتا این بود که ««تو دختری» زیباترین کلمهای است که تا به حال شنیده ام و احساس زیباترین موجود زمین و خاصترین بنده خدا به من دست میدهد.»
دنیای متفاوت دخترانه همتا نظر همه را به خود جلب کرد و مینا با تعجب گفت: «هیچ گاه به خاطر دختر بودنت در تنگنا نبودی؟» پاسخ همتا منفی بود، اما سوال مینا حرفها داشت.
* آیا لذت بردن و طلب لذت در دنیای دخترانه جرم است؟
پویا که از همه بزرگتر بود مقدم شد تا پاسخ دهد و با آرامش در صدایش گفت: «نه لذت بردن جرم نیست، شاد بودن حق دختران است، اما نباید این موضوع را نادیده گرفت که خطراتی که در جامعه دختران را تهدید میکند افزایش یافته، ناامنی جامعه و ضعف در قانونگذاریها در حمایت از دختران لذت بردن را با خطر همراه کرده است.»
و دوباره رو به همه کرد و تأکید کرد: «امروز تفاوت فرهنگها بین نسل مادران و فرزندان یا حتی بین جنس مؤنث و مذکر کشش بسیاری از مشکلات را ندارند و دختران سرزمینم با ولع به ازدواج فکر میکنند.»
مینا ادامه داد: «در فرهنگ عشایر دختران تا از دنیای کودکی خارج میشوند باید ازدواج کنند یعنی مرحله پس از کودکی حس زنانگی است و لذت دنیای دخترانه معنی خاصی ندارد و برای دختران ایل انجام امور ایلیاتی نوعی لذت است.»
سحر با تعجب نگاه به سایرین کرد و افرود: «همه دختران دوست دارند از زندگی خود لذت ببرند، اما با ممنوعیت و بد شمردن این واژه زمینهای فراهم کردند تا دختران برای رسیدن به لذتها مبارزه کنند و در مبارزه چیزی جز آوار در شخصیت باقی نمیماند. این روزها دختران همه دارایی خود از قیافه، اخلاق و رفتار را از دست داده اند تا در نبرد دنیای امروز خود را ثابت کنند، اما پس از نبرد چیزی جز شکست وجود ندارد.»
او معتقد است: «آنقدر چندگانگی شخصیت بین خواستهها و اجبارات از سوی خانواده زیاد شده که دختران با شخصیتهای نامناسب در جامعه زیاد شده اند که به زودی در خود ویران میشوند، شک ندارم.».
اما برخلاف اینها همتا گفت: «لذت جویی بستگی به نوع آن دارد، در بعضیها که در محدودیت هستند و دست به هر کار ناشایست میزنند شاید با مزه لذت و مجرم بودن همراه شود، اما اگر محدودیتی از پیش در وجود دختران نباشد جرم معنی ندارد.»
* فانتزی رؤیای دختران با یکدیگر فرق دارد؟
بار دیگر همتا بحث را در دست گرفت و اعلام کرد: «دنیای دخترانه، دنیایی فانتزی است با کلی از آرزوهای بزرگ و نقشههای رمانتیک رنگی، باید بدانیم که دنیای ما دخترها، رنگ، شور و زندگی دارد، نمیتوان یک دختر را با هر سبک و سلیقهای از زندگی بدون فانتزی و آرزوهای بلندپروازانهاش درنظر گرفت.»
سحر گفت: «در نگاه این روزهای جامعه ما هیچ تصور درستی از فانتزیهای یک دختر نیست، به ویژه اگر مذهبی باشد، همه فکر میکنند که یک دختر مسلمان، دنیای دخترانه و فانتزیهای مدرن ندارد، اما باید بگویم فانتزیهای دختران مذهبی هم سرشار از سرمستی و سرزندگی است و رنگ آن هم همان صورتی معروف است.»
پویا هم نظرش این بود: «دختر، دختر است و روحیاتش لطیف و سرشار از عواطف است، فقط دغدغه هاست که تفاوت دارد.»
و، اما فانتزی رؤیای النا با دنیای دخترانه آبی، داشتن گوشی آیفون بود و تکنولوژی را برای جای دادن در دنیای کودکی اش ترجیح میداد.
* جای خالی این روزهای دختران چیست؟
پویا «جای خالی این روزهای زندگی دختران را جرعهای امنیت و آرامش در جوامع مختلف» دانست و گفت: «ما در خانوادههایی بزرگ شده ایم که کارهایمان را با شأن و منزلت خانوادههایمان انتخاب میکنیم و به خاطر علایق والدین شاید علاقهای به انجام بسیاری از کارها نداشته باشیم و محبت خانواده را جایگزین شرایط کرده، اما بعضی از دختران هستند دست به هر کار درست و نادرست میزنند و در نهایت برای پر کردن خلأهای خود و فرار از سرزنشها ولو از روی تربیت، از خانه متواری میشوند.»
همتا با دنیای رنگی اش افزود: «وقتی دختری نتواند با پدر و مادرش ارتباط برقرار کند، دلتنگی و فشار خانواده را بهانهای کرده برای پر کردن جاهای خالی دنیای دخترانه خود و به شیوه خود عقده گشایی میکند.»
* کجا در جستجوی آرامشی؟
مینا گفت: «آرامشم را در کنار پدر و مادرم جستجو میکنم، در شرایط سنی من با فشارهای اطرافیان مجبور به ازدواج هستم، اما برادرانم همه ازدواج کرده و سرگرم زندگی خود هستند، الان پدر و مادرم به من نیاز دارند و آرامش من همین انجام کارهای آنهاست.»
پویا «آرامشش در مرور دنیای دخترانه اش بود و حاضر نبود آن را با چیزی عوض کند»، اما سحر گفت: «در حال حاضر از تنها زندگی کردن خسته شده ام و به دنبال آرامش در کنار همسری از جنس خودم هستم.»
و، اما همتا فارغ از غوغای جهان و همیشه آرام، ثانیه به ثانیه زندگی خود را همراهی طنین آرامش بر لحظهها دانست.
در این میان النای کوچک آرامش را «بستن چشم هایش و فکر کردن به روزهای کودکی» دانست. او فقط با دیدن چند قطعه عکس از کودکی میتوانست داستانها بسازد، از وقتی کوچک بود انگار قوه تخیلش از تمام مهمانان بالاتر بود.
یک روانشناس پس از شنیدن تمام نظرات دختران به ایسنا گفت: «از نظر شخصی من دختران به علت تمام سرکوبهای متحمل شده دچار چندگانگی شخصیت شده اند. نسل قبل یک نسل سنتی و نسل امروز کاملاً مدرنیته هستند و تطابق این دو نسل بسیار کار دشواری است. در هر تغییری قبل از آن که به فواید برسیم معایب را تجربه میکنیم و تغییر نگرش بین نسلها در حال پوست اندازی است.»
هانیه حسنی تصریح کرد: «سرکوبهای گذشته به اندازهای روی هم انباشته شده که نسل امروز سعی دارد همه آن را باهم تجربه کند تا از جملاتی، چون «دختر که این کارها را نمیکند، دختر که آنجاها نمیرود و...» خلاص شود.»
وی ادامه داد: «تمام سرکوبها در سن نوجوانی بروز میکند، تبعیض دیدگاهها باعث شده تا نوجوان الان شورشی برخورد کرده و با پوشش لجبازی به مقابله برخیزد. امروز باید تفاوت جنسیتی در خودمراقبتی دختران آموزش داده شود تا منع شادی و تجربه هیجان و حتی نوع پوششها بنابراین دختران باید با خودمراقبتی و بیرون نریختن عواطف دنیای محدود دخترانه داشته باشند نه اینکه سرکوب رفتار را شاهد باشند.»
این روانشناس «ساختن دنیای شاد و دخترانه در جامعه امروز را خودباوری و شناخت دختران از تووانمندیهای خود» دانست و گفت: «چه بخواهیم بپذیریم و چه نخواهیم، جامعه ما تصویر درستی از یک دختر نمونه امروزی ندارد و هنوز که هنوز است معیارها برای قضاوت و سنجش دخترانمان معیارهایی است که سالها پیش مورد استفاده قرار میگرفته که این الگو باید تغییر کند.»
وی در پایان بیان کرد: «اگر بخواهیم جوانان و نوجوانان امروز شکل درستی از زندگی را تجربه کنند باید اجازه دهیم تا در کودکی وارد دنیای هم شده و تصورات کودکی یکدیگر را بیشتر بشناسند.»
دختر که باشی غرق احساسات و محبت میشوی، دختر که باشی به دیگران شور زندگی میبخشی، دختر که باشی میشوی عزیز دل بابا، دختر که باشی رنگ مورد علاقه ات صورتی است و عاشق تمام زیباییهای دنیا میشوی و در طلبش خواهی بود.