پاندمی کرونا احتمالاً به این زودی سپری نخواهد شد و رکود اقتصادی نیز ادامه خواهد یافت. از همین حالا نظرات مختلفی در این باره مطرح میشوند که این بحران برای (نظام) جهانی و برای نقش و جایگاه قدرتهای مطرح چه معنایی خواهد داشت
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، دیتر فرانکنبرگر در یادداشتی برای فرانکفورتر آلگماینه تسایتونگ با عنوان «پایان برتری آمریکا؟» پساکرونایی آمریکایی را تحلیل کرده و معقتد است با وجود ریاست جمهوری ترامپ، آمریکا خواسته از امورات جهانی خود را کنار می کشد و چه کسی می خواهد نظم نوین جهان را در دست بگیرد؟
مشروح این یادداشت را در ادامه می خوانیم:
گرایش کلی بیشتر تفکرات بر این اساس است که نفوذ و اهمیت ایالات متحده (و اروپا) کماکان تضعیف خواهد شد. دلیل این مسأله در مورد آمریکا، از یک سو شدت و حدتی است که این کشور با آن درگیر بحران مضاعف شده و از سوی دیگر، ضعفی مضاعف است: رفتار عجیب مقامات در واشنگتن و تحت فشار قرار گرفتن بخش اعظم نظام سلامت. شمار مبتلایان و کسانی که جان خود را از دست دادهاند، وحشتناک است. افسانة برتری آمریکا و خاص بودن این کشور، دچار تزلزل شده است: بسیاری از آمریکاییها اعتقاد خود را به این مسأله از دست دادهاند و خیلیها که تاکنون با این توقع نگاه خود را به آمریکا دوخته بودند که این کشور رهبری پرقدرت است، با یأس از آن روی برمیگردانند.
خلاصه: ایالات متحدة آمریکا در حال رکود است. این چیزیست که هماکنون به کرات میتوان خواند.
زنجیرة تأمین، احتمالاً پس از «کرونا» از نو شکل خواهد گرفت
این در حالیست که چین کماکان به صعود خود به قلة سیاست جهانی و اقتصاد جهانی ادامه میدهد - این کشور در مبارزه با کوید-19 تواناییهای نظام خود را آشکارا به اثبات رسانده است. تبلیغات دولتی این گونه نشان میدهد و بسیاری از چینیها نیز همین عقیده را دارند. حتی بسیاری از ناظران، از جمله در غرب، به هر دلیل عقیده دارند که تعریف و تمجید مقامات چینی از خودشان، با وجود عدم شفافیت و پنهانکاری در آغاز اپیدمی، بجاست. گرچه چین نیز از ضرر و زیانهای شدید اقتصادی رنج میبرد؛ باید بنا را بر این گذاشت که «پس از کرونا» زنجیرة تأمین از نو تنظیم شود و ارتباط شبکهای جهان کاهش خواهد یافت. اما این احتمال وجود دارد که اگر چین بخواهد، بتواند خلائی را که به طور مثال، توقف حمایت مالی واشنگتن در سازمان بهداشت جهانی بر جای گذاشته، پر کند. با در نظر گرفتن این چشمانداز، صعود تاریخی-سکولار چین توسط پاندمی نیز متوقف نخواهد شد و شاید حتی به آن سرعت بخشد.
چین باید برای کرونا تقاص پس دهد
اما برای احتیاط در پیشگویی دربارة توازن (جدید) نیروها، نباید شوخ بود. در حال حاضر گفتن این مطلب دشوار است که چه کشوری و چه اقتصادی با کمترین آسیب بحران را پشت سر خواهد گذاشت و سریعتر از دیگران، سر پا خواهد ایستاد. هدف از بستههای امدادی عظیم که همه جا تصویب میشوند، باید این باشد که خسارات در پایینترین سطح نگه داشته شوند و امکان بهبود سریع وضعیت وجود داشته باشد.
تحولات توفانی اخیر در بازار مالی نیویورک این نتیجه را به دست میدهد که بسیاری از شرکتکنندگان در بازار، دقیقاً روی این مسأله حساب میکنند - با وجود رکود فجیع در بازار کار، با وجود کسری شدید بودجه و با وجود مقایسههای ناخوشایند با رکود اقتصادی دهة سی. افراد خوشبین، پس از رکود شدید، انتظار یک رشد سریع را دارند و نه یک رکود اقتصادی در آمریکا و یک «قتل عام» اجتماعی را که ترامپ در سخنرانی خود به هنگام آغاز کارش در سال 2017، از آن سخن گفته بود.
کسی که افول ایالات متحدة آمریکا را غیر قابل اجتناب تلقی میکند و این فرض بر ناسازگاریهای آشکار نظام سیاسی نیز مبتنی است، اغلب قدرت و پتانسیل ایالات متحدة آمریکا را به ویژه در برابر رقیبش، چین نادیده میگیرد. جوزف س. نای، کارشناس معروف علوم سیاسی در مقالهای (قبل از بحران کرونا) برای مجلة «واشنگتن کوارترلی» به مزایای درازمدت قدرت آمریکا اشاره کرده بود که سوای عملکرد چین، ادامه دارد. دامنه این مزایا از جغرافیا و ذخایر انرژی گرفته تا دلار به عنوان ارزی جهانی، جمعیتشناسی تا پویایی فناوری و خدمات تحقیقاتی و جذابیت دانشگاههای ممتاز این کشور میرسد. میتوان برتری نظامی-فناوری را نیز بدان افزود. چین میتواند در ارتباط با پتانسیل خلاقیت، جای خالی را تا حدی پر کند، اما نه به طور کامل.
آیا افول آمریکا غیر قابل اجتناب است؟
البته نای (کارشناس علوم سیاسی) هشدار نیز میدهد و میگوید، با وجود آن که آمریکا برگ برنده را در دست دارد، میتواند، خود، این بازی را خراب کند: به این شکل که دیگر به پیمانها و نهادها توجه نکند و آنها را نادیده بگیرد و از ورود استعدادهای جهان جلوگیری کند، یعنی خود را کنار بکشد. به آسانی میتوان تشخیص داد که این هشدار خطاب به دولت کنونی است. همچنین به سادگی میتوان دریافت که احتمالاً کسی به آن توجه نخواهد کرد.
پس از بحران، جهان دیگر، آن جهان قبل نخواهد بود - این بحران، منبع و منشاء تغییر و تحول است و نواقص نظام را همانند انعطافپذیری اجتماعی آشکار میکند، صلاحیتها و تواناییهای سیاسی را برای غلبه بر بحران و فقدان آن را نشان میدهد. اما در رقابت آمریکا و چین تغییری به وجود نخواهد آمد. این رقابت به قوت خود باقی خواهد ماند. این که آیا تاریخ صد و هشتاد درجه خواهد چرخید و چین، جایی که پاندمی از آن جا آغاز شده، مرز ابرقدرتی برابر را زیر پا خواهد نهاد، مشخص نیست. آیا نگهبان پست خود را به کس دیگری واگذار خواهد کرد؟ یا این که شاید هیچکس مایل نیست، نگهبان نظم جهانی باشد؟