اگرچه حادثه تلخ آتنا، همه را به شدت متأثر کرد و ناراحتی حاصل از آن، فراموش شدنی نیست اما زمان که می گذرد توجه به رخدادهای دیگر، تمرکز همه ما را به سمت و سوی دیگری می کشاند؛ یادمان باشد که آتنا رفت ولی کودکان زیادی در معرض خطر هستند و روانشناسان و دیگر متخصصان حرفه های سلامت، به واسطه توان پیشگیرانه و مداخله ای مسئولیت هایی را بردوش دارند.
در سال های اخیر برخی مرزهای به ظاهر ممنوعه در مورد بسیاری از مسائل اجتماعی از جمله «مسائل جنسی» شکسته شده و افزایش آسیب های پنهان و حتی آشکار اجتماعی از جمله «سوء استفاده جنسی از کودکان» به هشداری تکرار پذیر بدل شده است. البته در نبود راهکارهای قانونی و نهادمند برای مقابله و کاهش آسیب های اجتماعی، ایجاد مصونیت برای افراد آسیب پذیر، برخورد حذفی با عوامل زمینه ساز، مجازات خاطیان و حمایت از قربانیان، شاید این گونه بررسی های مکرر موضوع، زنگ خطری برای آگاهی و هشدار به خانواده ها ومسؤلان جامعه باشد.
بی گمان بررسی علل و عوامل زمینه ساز بحران های اجتماعی و سخن گفتن از آن به جهت آسیب شناسی موضوع اهمیت دارد، اما آنچه بیشتر اهمیت دارد، این است که معضلات اجتماعی با گذشت زمان قربانیان بیشتری می گیرد و بر دامنه این مسائل و پیامدهای جبران ناپذیر فردی و اجتماعی آن می افزاید. بنابراین باید هر چه زودتر برای این چرخه معیوب فکری کرد.
سوءاستفاده جنسی چیست؟ سوءاستفاده جنسی از کودکان نوعی از سوءاستفاده است که از طریق آن یک فرد بالغ یا نوجوان با سوءاستفاده از یک کودک به ارضای جنسی میرسد. بهعبارتی، سوءاستفاده جنسی از کودک، سوءاستفاده از قدرت است که طیِ آن فرد بزرگتر، قویتر، و آگاهتر، از کودک برای ارضای جنسی، لذت بردن عاطفی، و گاه بدست آوردن پول، سوءاستفاده میکند.سوءاستفاده جنسی از کودکان معمولاً پوشیده میماند و شرمِ حاصل از آن سبب میشود تا بسیاری از قربانیان تا پایان عمرخاموش بمانند. هیچ تجربه ای به اندازه آزار دیدگی جنسی، زندگی فرد را به لحاظ روانی به مخاطره نمی اندازد.
نشانههای سوءاستفاده جنسی
صدمۀ روانی یا تراما: نشانههای سوءاستفاده جنسی میتوانند مستقیم، غیرمستقیم، مزمن، و پنهان باشند. سوءاستفاده جنسی میتواند سبب صدمۀ شدید روانی گردد که ذهن و روان کودک را خسته و فرسوده میسازد. کودکان آسیبدیده معمولاً صحنههای سوءاستفاده را به یاد میآورند و درد و رنج حاصل از آن را دوباره تجربه میکنند. بعضی از مکان ها یا وسایل نیز یادآور آن خاطرات دردناک اند. مثلاً قربانیای تعریف می کرد که بعد از سالها هنوز بوی مخصوص سبب میشود تا این موضوع برایش تداعی شود . قربانی دیگری گزارش داده که بعد از اینکه چندین سال از حادثه گذشته هنوز تمرکز کردن برایش مشکل است، نم یتواند درست درس بخواند، و شب تجاوزگر را در خواب میبیند.
تغییر در رفتار: میتوانید در خُلق و خوی کودک نیز تفاوت بیایید. کودک شاید گوشهگیر و ترسان شود. در زمان صحبت کردن مستقیم به طرف چشمان مخاطب نگاه نکند. رفتارش توأم با شرم باشد. با برادران و خواهرانش مجادله کند. بسرعت عصبانی شود.
تغییر در گفتار: کودک شاید بطور مستقیم یا غیرمستقیم به سوءاستفاده اشاره کند. مثلاً بگوید: او خود را روی من انداخت و بعد من چیز سختی را احساس کردم که در بین پاهایم فرو میرود. کودکان کمسنتر شاید بگویند: او به اینجایم دست زد (اشاره به آلت تناسلی). بعد بهم گفت که به هیچکس نگویم.
بعضی از کودکان شاید بطور مستقیم به این موضوع اشاره کنند. مثلاً: او کارهای میکند که من دوست ندارم.
تغییر در بازی: کودک شاید در هنگام بازی کردن با عروسک یا اسباببازی دیگر، به شکلی از اشکال رفتارهای جنسی را به نمایش بگذارد. یا در زمانی، به نوعی این موضوع را بیان کند. معمولاً بعضی از متخصصین از این روش برای ارتباط با کودک و تحقیق در بارۀ سوءاستفاده جنسی استفاده میکنند.
نشانههای جسمی: معمولاً سوءاستفاده جنسی نشانۀ جسمی آشکار به جا نمیگذارد، مگر اینکه تجاوز به کودک کمسن صورت گرفته باشدو سبب وارد شدن صدمات جدی به بدن او شود.
نشانهها و عوارض درازمدت سوءاستفاده جنسی عبارت اند از: مشکلات رفتاری به مانند قانونگریزی و رفتار ضد اجتماعی؛ اعتیاد؛ افسردگی؛ اضطراب؛ کمجرأتی؛ دردهای مزمن؛ اختلالات شخصیتی؛ و در مواردی حتی افکار خودکشی و اقدام به خودکشی.
مروری بر آمار و واقعیت ها
در کل جهان، مشکل وسیع تر از آن چیزی هست که در گزارش های رسمی ذکر می شود و اغلب جرم ها کشف نشده و یا گزارش نمی شود.
در عین حال در برخی از کشورها، آمارهایی ذکر شده است که برخی از آنها عبارتند از:
-بیش از یک سوم کودکانِ تحت سوء استفاده جنسی، به دلیل ترس ها و نگرانی ها اتفاق را به هیچ کس بیان نمی کنند.
-حدود یک سوم از کودکان، توسط کودکان و افراد جوان مورد سوء استفاده جنسی قرار می گیرند.
-کودکان ناتوان، سه برابر بیشتر از کودکان عادی تحت آسیب جنسی قرار می گیرند.
-قریب 90 درصد کودکان، توسط کسی مورد سوء استفاده جنسی قرار می گیرند که وی را می شناسند.
باورهای نادرست
-داستان های نقل شده در تلویزیون، رادیو و روزنامه ها، گویای این است که کودکان عمدتا توسط افراد غریبه مورد سوء استفاده قرار می گیرند، اما مهم است بدانیم افرادی که کودکان را مورد آسیب جنسی قرار می دهند به احتمال زیاد (قریب 90درصد) افرادی هستند که ما می شناسیم و می توانند کسانی باشند که مورد توجه یا اعتماد ما هستند. آنها ممکن است اعضای خانواده یا دوستان، همسایگان یا مراقبان کودک باشند.
-یک باور نادرست اینکه، در کشور ما با توجه به زمینه مذهبی موجود چنین مواردی کمتر رخ می دهد.
واقعیت این است که سوء استفاده کنندگان می توانند به هر زمینه مذهبی تعلق داشته باشند.
-یک باور نادرست اینکه افراد سوء استفاده کننده، از جایگاه اجتماعی - اقتصادی پایینی برخوردارند.
واقعیت این است که سوء استفاده کنندگان می توانند به همه طبقات اجتماعی- اقتصادی، به همه نژادها و قومیت ها تعلق داشته باشند و گاهی مواقع برخی از آنها می توانند مسئولیت هایی در جامعه داشته باشند.
- مسئولیت های روانشناسان و مشاوران حوزه سلامت روان
-با توجه به آگاهی بسیار ضعیف جامعه نسبت به راههای پیشگیری و مداخله های زودهنگام با چنین آسیب هایی، و مهمتر از همه، با توجه به وجود باورهای نادرست در میان اقشار جامعه حتی در میان برخی از مسئولین، لازم است انجمن های علمی، گروه های دانشگاهی، سازمان های حرفه ای و افراد حقیقی در رشته روانشناسی و دیگر حرفه های سلامت اقدام های زیر را انجام دهند:
-اگرچه متاسفانه افراد بیمار، در همه جوامع و در همه طبقات اجتماعی – اقصادی وجود دارند، خبر خوب اینکه آموزش والدین و کودکان می تواند نقش بسیار موثری در پیشگیری از آسیب جنسی کودکان و آثار روانی بسیار منفی آن داشته باشد.
-شناسایی پروتکل های پیشگیرانه و مداخله ای، و نیز انطباق آن با فرهنگ خودمان
-مشارکت جدی در رسانه ها به منظور ایجاد تغییر نگرش، حساس سازی و آگاه سازی های لازم (البته با رعایت حساسیت های امر)
-افزایش تعامل با مسئولین به ویژه قوه مقننه برای اصلاح نگرش آنها به منظور تدوین قوانین برای حمایت از کودکان آسیب دیده توسط مراقبان
-ایجاد احساس نیاز در مسئولین برای وسعت بخشی به آموزش های مرتبط و صرف بودجه های لازم در این خصوص
-اختصاص وقت و زمان برای آموزش های لازم
-هدایت برخی از پژوهش ها و پایان نامه ها به این حوزه مهم
به امید اینکه برای کودکان ایران عزیزمان، بیش از پیش، شرایط لازم برای رشد سالم و به دور از آسیب فراهم شود و آتنای دیگری قربانی این موضوع نشود .
باقر حسنوند دانشجوی دکتری روانشناسی دانشگاه علامه طباطبائی تهران