هر چند ورود این هواپیما نه آن چنان ذوقزدگی داشت که دولتی ها حسابی برای ورودش سنگ تمام بگذارند و گزک دست دول غربی بدهند و نه آنقدر بی تاثیر است که بعضی ها از آمدنش هیچ تفاوتی نپذیرند.
آنچه مشخص است این که در حوزه ناوگان حمل و نقل هوائی ما نیاز به نوسازی این ناوگان داریم ولی شاید مهم تر از آن و اولویت اصلی تامین قطعات یدکی هواپیما باشد که راه مناسبی جهت افزایش ظرفیت این ناوگان حمل و نقل است.
به عنوان کسی که دستی از دور براین صنعت داشته ام این نوشتار را فارغ از هرگونه جناح بندی ها و نگاههای مرسوم می نویسم ضمن این که تحلیل و آنالیز راه تامین مالی خرید هواپیما و چگونگی عملکرد پر انتقاد دولت در این زمینه را از حوصله این متن خارج می دانم و معتقدم این نگاه خواهد توانست قضاوت خوبی در اختیار خوانندگان قراردهد.
نمی توان به صرف این که استفاده کنندگان از هواپیما فقط عده و درصد خاصی از دهک های آماری جامعه هستند اعلام داشت که باید به جای نوسازی این ناوگان به بقیه حوزه های حمل و نقلی پرداخته می شد که این نگرش هم ، نیازمند اصلاح است. چرا که با توجه به رکود اقتصادی حاکم بر جهان و ایران تمامی دست اندرکاران بخش حمل و نقل هوائی به این باور رسیده اند که باید خدمات این بخش از صنعت حمل و نقل هوائی را به دهک های پائین جامعه نیز تعمیم داد تا ضمن رفع محدودیت از این صنعت و بهره مندی از منافع و کسب درآمد بالا از این بخش عمده جامعه ، بتوان فرصت ارائه خدمات صنعت هوائی را به همه احاد جامعه فراهم کرد.
نتیجه چنین نگرشی در کشورمان باعث ورود سرمایه گذاران به چارتر سیت های پروازی شده و رقابت بین سرمایه گذاران و شرکتهای خصوصی هوائی را فراهم کرد و نتیجه چنین رقابتی پائین آمدن قیمتهای سیت های پروازی بود بهطوریکه قیمت بلیت ها در مسیر مشهد تا تهران و حتی مشهد تا نجف را تا سقف هر سیت به 300000 ریال معادل سی هزار تومان کاهش داد و این نبود
جز رقابت بین سرمایه گذاران جهت پر نمودن سیت های پروازی خود!
نتیجه اینکه این قیمت خواهد توانست جامعه را بیشتر از پیش متقاضی سفرهای هوائی کند.
راه پر رمز و راز چنین گامی، توسعه خطوط هوائی و استفاده دهکهای پایین اقتصادی جامعه از این ناوگان است که خود منجر به توسعه و تکمیل شبکه حمل و نقل هوایی در اقصی نقاط کشور می گردد.
حال درخواست ایجاد چنین توسعه ای از سوی جامعه منوط به نوسازی و بازسازی ناوگان است و در این میان ورود حتی یک فروند هواپیما خود معادل ایجاد تقاضا برای سفرهای جدید و توسعه ظرفیت سیت های پروازی است. به عنوان مثال مشاهده حجم رو به افزایش سفرهای هوائی به مشهد مقدس و تقاضا برای سفر به این شهر مهم زیارتی از سوی اقشار جامعه با توجه به تنوع قیمت سیت های پروازی باعث شده سرمایه گذاران متعددی سرمایه های خود را به این بخش از سفرهای هوائی هدایت کنند.
ضمن این که همانگونه که بیان شد تامین قطعات مورد نیاز هواپیماهای خریداری شده قبلی هم باید جزو اولویت های دولت باشد چرا که با عنایت به این که هم اکنون خطوط هوایی ایران دارای 245 فروند هواپیمای مختلف است که 100 فروند از آن به علت نبود قطعات یدکی زمینگیر شده و این به آن معناست که عملا 17 هزار صندلی از رده خارج شده که در صورت تامین قطعات مورد نیاز می توان حداقل 50 فروند از آن را بار دیگر در خطوط هوایی کشور بکار گرفت.
اکثر هواپیماهای ما در ناوگان هوائی زمینگیر شده اند که دلیل آن نبود قطعات لازم جهت پرواز می باشند، بعضی از این هواپیماها گاها" به دلیل کمبود برخی از بخش های ساده زمین گیر شده اند، این وضعیت بغرنج باعث شده علاوه بر هزینه های بالا به جهت نگهداری و همچنین پارک خود در رمپ های پروازی،شرکت ها هواپیمائی مجری پرواز را نیز در مضیقه عملیاتی قرار دهند، از این رو می توانیم با اولویت قراردادن خرید قطعات برای این نوع هواپیماها بسیاری از مشکلات مسافران و همچنین فرودگاه های کشور را کاهش دهیم و شاید بهتر بود در این بخش بیشتر وقت گذاشته می شد تا بتوان قطعات هواپیما را از دو شرکت غیر از ایرباس و بوئینگ خرید! ولی به ظن بعضی از کارشناسان این حوزه ، چون به گمان محصول چنین دستاوردی به چشم نمی آمده پس دست اندرکاران حوزه حمل و نقل از خیر آن گذشته اند و انرژی خود را معطوف به خرید هواپیمای نو نموده اند تا امکان بیشتر مانور خبری و پوشش رسانه ای آن فراهم گردد که امیدوارم اینگونه نباشد.
فارغ از هر گونه قضاوتی و به صرف این که اگر واقع بینانه به صنعت حمل و نقل هوایی ایران بنگریم، باید اشاره کنیم که باتوجه به تحریم ها و علیرغم رکود شدید ، اقتصاد در حوزه صنعت حمل و نقل هوایی در دنیا رشد داشته و این نشان از آن دارد که سرمایه گذاری جهت این صنعت به عنوان یک صنعت پیشران ، موجب تسریع توسعه در نقاط مختلف کشور و جذب بیش از پیش گردشگران توریستی و مذهبی و رونق اقتصادی خواهد شد.
امیر نورمحمدی/ دی ماه 1395
تابناک خراسان رضوی