نگین فتوت
دیدن جاذبههای تاریخی یکی از انگیزههای سفر جهانگردان به شهرها و کشورهای
مختلف است. بیشتر ما دوست داریم از گذشته تمدن بشری باخبر شویم و بدانیم
انسان چه مسیری را طی کرده تا به وضعیت کنونی رسیده است. مشکل عمده این است
که بیشتر این جاذبههای تاریخی به مرور زمان دستخوش تغییر شدهاند و حالا
نمیشود به طور خالص گذشته این شهرها و تمدنها را دید. مثلاً میدانیم که
شهر ری یکی از قدیمیترین شهرهای ایران و جهان است. اما شهر ری کنونی
شباهتی به شهر باستانی ری ندارد و جز چند اثر حفظ شده از گذشته، ردی از
مردم رازی باقی نمانده است.
گاهی آرزو میکنیم ایکاش امکان سفر به گذشته وجود داشت تا میشد یک شهر
را به طور کامل در وضعیت باستانی اش دید. اگر شما هم چنین آرزویی در سر
دارید، باید بگویم میتوانید به آن دست پیدا کنید. خرانق شهری است باستانی
که حالا کاملاً متروک شده و به همین دلیل شکل سنتی خود را به طور کامل حفظ
کرده است.
شهرت خارقالعاده
خرانق روستایی است در شهرستان اردکان این روستا در برنامههای گردشگری
خارجی به شهرتی خارقالعاده دست پیدا کرده است. هر سال علاقهمندان زیادی
از سراسر دنیا از روستای خرانق دیدن میکنند. در باب معنای واژه خرانق
گمانههای گوناگونی زده شده است. معقولترین نظریه آن است که نام اصلی
«خَرانَق» به شکل «خورَنِق» بوده که معنای سرزمین خورشید دارد. این شهر
حدود 4 هزار سال پیش بنا شده است. قدمت این شهر گاهی باعث سوءتعبیر میشود و
برخی راهنماهای گردشگری خرانق را شهری متروک با بناهای 4 هزارساله
میدانند که به وضوح اشتباه است. قدیمیترین آثاری که در خرانق به چشم
میخورد به دوران ساسانی باز میگردد. لایههایی از دوران سلجوقی و تیموری و
نیز دورانهای جدیدتر در این روستا وجود دارد. این لایههای گوناگون نه
تنها از شکوه خرانق کم نمیکنند، بلکه فرصت تطبیقی بینظیری را در اختیار
بازدیدکنندگان قرار میدهند. پس معرفی درست و صادقانه این لایههای تاریخی
میتواند به شهرت هرچه بیشتر خرانق در جهان کمک کند. زبان مردم این خطه
فارسی با گویش یزدی است. در گذشته کار بافت کرباس و قالی در کنار کشاورزی و
دامداری در این روستا رونق داشته است.
قلعه خرانق
استان یزد حالا به دلیل بادگیرهایش معروف شده است. اما اگر بخواهیم
شاخصهای دیگر برای معرفی استان بیابیم، به غیر از سقفهای گنبدی و زیبای
آن میتوانیم به قلعههای تاریخی یزد هم اشاره کنیم. در سراسر استان یزد
میشود این قطعههای تاریخی را پیدا کرد. قلعه خرانق با مساحت حدود 1/1
هکتار بزرگترین و ویژهترین آنهاست. این قلعه در دوران آغازین ساسانی در
حدود قرن دوم میلادی بنا گذاشته شده است و لایههایی از آن دوران تا دوران
معاصر را شامل میشود. کوچههای قلعه تنگ و پیچدرپیچ هستند. به اعتقاد
کارشناسان این طراحی تعمدی است و میتوانسته دشمنان، راهزنان و مهاجمان را
سردرگم کند. خود را در این کوچههای باریک به عنوان یک غریبه تصور کنید که
قصد حمله به دژ را دارد. به احتمال زیاد نمیتوانید با دیگر همراهانتان
متحد باشید و جای مانور کمی دارید. اگر بخواهید سواره وارد دژ بشوید کار
برایتان سختتر میشود و با پای پیاده نیز به شدت آسیبپذیر خواهید بود. به
خصوص که مدافعان قلعه در جایگاه مرتفعتری هستند و به شما تسلط خواهند
داشت. گذر گرگ یکی از همین دامهاست که برای غریبهها پهن شده بود. برجهای
دیدهبانی امکان حمله مخفی و نیز کمین را از بین میبردند. به این ترتیب
قطعه خرانق به شکل اعجابآوری امن بود.
متروک شدن قلعه
برخلاف تبلیغات نادرست گردشگری، ترک روستا حدود 25 سال پیش آغاز شد و نه در
4 هزار سال پیش. مسنترها میگویند در آن زمان مردم روستا از زندگی در
بیرون قلعه میترسیدند و اولین کسی را که بیرون از قلعه خانه ساخت سرزنش
میکردند. اما کمکم دیگران هم برای بهره مندی از امکانات شهری قلعه را ترک
کردند و در دنیای خارج قلعه ساکن شدند. محلیها میگویند قلعه حالا تنها
یک ساکن بهنام محمود باقریان دارد که متأسفانه نتوانستیم او را پیدا کنیم و
امیدواریم در سلامت کامل باشد.
خانههای خرانق
نکته جالب دیگر در مورد خرانق خانههای 2 یا 3 طبقه آن است. این خانهها دو
ویژگی خارقالعاده دارند: اولین ویژگی سقفهای گنبدی و گهوارهای خانه
است. به سقفهایی که با تاق نیماستوانه درست شدهاند سقف گهوارهای
میگویند؛ چرا که به یک گهواره برعکس شباهت دارد. با وجود آب و هوای معتدل
خرانق، این سقفها میتوانستند هوای خانه را در ماههای گرم متعادل کنند.
مردم یزد به این تصویر عادت دارند اما برای جهانگردان خارجی تصویر خرانق
خارقالعاده و افسانهای است. دومین نکته جالب توجه در خانههای این منطقه
طبقاتی بودن آنهاست. ساختن این خانهها در گذشته به صورت چندطبقه بسیار
دشوار بوده است. این ابنیه شکل قدیمی آپارتمانهای امروزی هستند. با توجه
به چند طبقه ساخته شدن خانهها و افزایش امنیت تقاضا برای سکونت در این محل
نیز افزایش پیدا کرد. گسترش قلعه و افزایش مساحت آن میتوانست امنیت را
پایین بیاورد. هزینه تأمین امنیت دهکدهای با دو برابر مساحت دو برابر
بیشتر میشد. اما با چند طبقه کردن خانهها میشد از همان مساحت با همان
تعداد نیرو محافظت کرد. به همین دلیل است که ما امروز خانههای چندطبقه
میسازیم. با این شیوه تعداد مردم بیشتری میتوانند از خدمات شهر استفاده
کنند. امروزه یک سوپرمارکت میتواند به چندین خانه 5 طبقه خدمات بدهد. اگر
بنا بود تمام خانهها یک طبقه باشند به پنج سوپرمارکت نیاز بود. همین مساله
در مورد خانههای خرانق نیز صادق است: پایین آوردن مساحت با هدف بالابردن
امنیت.
منارجنبان
بیشتر مردم ایران منارجنبان را با اصفهان میشناسند. اما خرانق یکی از
شهرهای ایران است که منارجنبان دارد. منارجنبان خرانق یک مناره تکی است و
با مناره دیگری در ارتباط نیست. با این وجود بعد از منارجنبان اصفهان، این
مناره مشهورترین مناره متحرک ایران است. برخی ساخت این مناره را به دوره
ساسانیان نسبت دادهاند. البته با توجه به ویژگیهای ظاهری آن این ادعا
نمیتواند درست باشد و با اغراق همراه است. اگر واقعاً بنای اولیه در دوران
ساسانی گذاشته شده باشد دست کم بارها مورد مرمت قرار گرفته است. برخی نیز
در رویکردی کاملاً متفاوت مناره را 150 ساله خواندهاند که به نظر کم لطفی
میآید. ظاهر بنا، آجرکاریهای روی آن و نوع معماری مناره، آن را به آثار
دوران تیموریان به همراه بازسازی شبیه میکند. بیتردید این مناره
نمیتواند مربوط به دوران سلجوقی یا پیش از آن باشد. با این وجود منارجنبان
خرانق یکی از دیدنیترینهای ایران است.
پل خرانق
پل خرانق روی رودی ساخته شده بود که حالا وجود ندارد. خشک شدن این رود یکی
از کلیدهای حل معمای متروکه شدن قلعه خرانق است. به اعتقاد بسیاری کم آبی
باعث شد تا مردم خرانق را ترک کنند. برخی دیگر نیز میگویند بافت تودرتوی
خرانق کار تخریب و نوسازی خانهها را دشوار کرده بود. برای همین مردم به
جای تخریب روستا و ساختن خانههای جدید ترجیح دادند روی زمینهای صاف اطراف
خانه سازی کنند. دلیل جابهجا شدن خرانق هر چه باشد، پل خرانق هنوز استوار
است. قدیمیترین کاوشها خبر از وجود این پل در دوران اشکانی میدهد. اما
تاقهای خشتی پل به شدت به ابنیه ساسانی شباهت دارند. بیتردید پل بارها و
بارها مورد مرمت قرار گرفته است و حالا نمیشود آن را باقیمانده خالص از
دوران ساسانی دانست. به خصوص که مرمتهای اخیر با مصالح ساختمانی جدید صورت
گرفته و بازسازی از الگوی مرمت آثار باستانی پیروی نکرده است. با وجود خشک
شدن رودخانه هنوز هم مردم به جای عبور از بستر رود ترجیح میدهند از روی
این پل رفت و آمد کنند.