سه استان گلستان، گیلان و مازندران که در شمال ایران قرار دارند در مجموع 53/3 درصد از مساحت 1648195 کیلومتر مربع مساحت جمهوری اسلامی ایران را تشکیل می دهند. مطابق اطلاعات منتشره، در سال 1392 جمعیت ایران 76942000نفر اعلام شده است که 7331831نفر که حدود 10 درصد از کل جمعیت ایران است، در این سه استان سکونت دارند.
در شمال این سه استان دریاچه مازندران قرار دارد که دارای ویژگی جغرافیایی خاصی است. نخست این که بزرگترین دریاچه جهان است و به همین دلیل به آن دریا اطلاق می کنند. این دریای بسته "محل تلاقي خاورميانه، اروپا و آسيا است که در منطقهاي بسيار پراهميت و استراتژيك قرار دارد و بهوسيله كشورهاي آذربايجان، ايران، قزاقستان، روسيه و تركمنستان احاطه شده است. این دریا با طول متوسط 1200 كيلومتر و عرض متوسط 310 كيلومتر با امتداد شمالي ـ جنوبي بين مدارهاي 37 تا 47 درجه شمالي، داراي وسعتي بالغ بر 393000 كيلومتر مربع است. مجموع خط ساحلي اين دريا بالغ بر 6525 كيلومتر است كه 995 كيلومتر آن به ايران تعلق دارد.
حجم آب درياي مازندران معادل 77860 كيلومتر مكعب است. اين دريا را ميتوان از حيث عمق، وضعيت ناهمواريها و برخي صفات آبشناختي به سه حوضه شمالي، مركزي و جنوبي تقسيم كرد. حوضه آبريز اين دريا بالغ بر 3700000 كيلومتر مربع است كه 256000 كيلومتر مربع آن به ايران تعلق دارد. آب وارد شده به درياي مازندران معادل 260 تا 340 كيلومترمكعب در سال برآورد شده كه تنها 5 درصد آن از رودخانههاي ايران تأمين ميشود. عمده آب ورودي آن بين 80 تا 85 درصد به ولگا تعلق دارد. ميزان شوري آب درياي مازندران 7/12 گرم در ليتر است؛ ولي در خليج قرهبغاز تراكم املاح، گاه به 150 گرم در ليتر نيز ميرسد. حال آنكه در مصب ولگا، شوري تنها 10 گرم در ليتر تعيين شده است."
در سال 92 سهم استان مازندران در ارزش افزوده بخش ماهيگيري کل کشور 08/10 سهم استان گیلان در ارزش افزوده بخش ماهيگيري کل کشور 43/7 درصد و سهم استان گلستان در ارزش افزوده بخش ماهيگيري کل کشور 54/2 درصد برآورد شده است.
در اخبار و آمارهها هر ساله می شنویم که در تعطیلات نوروز و فصول بهار و تابستان سال تعداد زیادی گردشگر به سه استان ساحلی مازندران، گیلان و گلستان سفر می کنند و این وضعیت در آمار زیر ارائه شده است. استان گیلان به دلیل برخورداری از طبیعت غنی و میراث فرهنگی و تاریخی از قطبهای گردشگری ایران به شمار میرود که سالانه بیش از ۵ میلیون گردشگر را از سراسر کشور جذب خود میکند. در نوروز سال 1392 استان مازندران در ایام نوروز میزبان 14 میلیون نفر مسافر بود. با این میزان از گردشگر در هر یک از استانها بد نیست که بدانیم سهم این سه استان از ارزش افزوده بخش هتل و رستوران کل کشور 68/11 درصد در سال 1392 اعلام شده است. استان گیلان سهم 18/5 درصد، استان مازندران سهم 84/4 درصد و استان گلستان سهم 66/1 درصدی را به خود اختصاص دادند.
نکته بسیار مهم این است که این سه استان از منابع دریای مازندران فقط از آبزیان استفاده می کنند و از منابع نفت و گاز آن هیچ بهره ای نبرده اند. کشورهای همسایه در حال بهره برداری از منابع نفت و گاز موجود در این پهنه آبی مشترک هستند ولی ایران هنوز نتوانسته است اکتشاف در این بخش از آبهای مشترک را به نتیجه مشخص برساند.
مطالعات نشان می¬دهد که وضعیت زیست محیطی در این سه استان شمالی چندان مناسب نیست و در این میان وضعیت دریای مازندران نیز به لحاظ آلودگی با استانداردهای جهانی فاصله دارد.
آلايندههاي موجود در حوضه آبريز درياي مازندران نهايتاً به اين دريا ميرسند، لذا درياي مازندران، امروزه تبديل به محل دفن و تجمع بسياري از آلايندههاي ناشي از فعاليتهاي انساني جوامع پيرامون و اطراف آن شده است. نيترات و فسفات از رايجترين آلايندههاي منابع آب هستند كه عمدتاً از پسابهاي كشاورزي و فاضلابهاي شهري منشأ ميگيرند.
وجود مناطق جمعيتي متعدد در سواحل درياي مازندران كه منبع ورود مقادير قابل توجهي از انواع فاضلابهاي خانگي و صنعتياند، در كنار رشد و توسعه فعاليتهاي اكتشافي، استخراجي و انتقال نفت خام در سواحل غربي و مركزي دريا، همهساله ورود احجام بسيار بالا از انواع هيدروكربنهاي نفتي به اين درياچه را بهدنبال دارد. حفاريها و فعاليتهاي استخراجي نفت، انتقال و پالايش نفت خام، انفجار خطوط لوله و چاههاي نفت، سرريز چاهها، تصادفات محتمل نفتكشها، تخليه آب تعادل كشتيها، پسماندهاي تأسيسات ساحلي و فراساحلي در كنار تخليه مستقيم فاضلابهاي شهري و صنعتي به دريا يا رودخانههاي منتهي به آن، عمدهترين منابع ورود آلايندههاي نفتي به درياي مازندران محسوب ميشوند. اين منابع كه بيشتر در مناطق مركزي و شمالي اين درياچه تمركز يافتهاند آلودگي شديد بسياري از سواحل مركزي دريا در مجاورت كشور آذربايجان به آلايندههاي نفتي را به دنبال داشتهاند.
براساس نتايج بهدست آمده از مطالعات ميكروبي آبهاي ساحلي و شناگاههاي درياي خزر از نظر آلودگي به باكتريهاي شاخص بهداشتي آبهاي شناگاهي (كل كليفرمها، كليفرمهاي مدفوعي و آنتروكوكوس فكاليس) در وضعيت مطلوبي قرار ندارد. با وجود اين، اين وضعيت در همه نقاط مورد بررسي، يكسان نبوده و از نسبتاً مطلوب تا فوق بحراني متفاوت است. اين بررسي نشان ميدهد كه بهطور كلي آلودگي ميكروبي در تمام ايستگاههاي نمونهبرداري حداقل در برخي از دفعات نمونهبرداري و دستكم نسبت به يكي از سه شاخص مورد بررسي وجود داشته است.
نتايج آزمايشها نشان ميدهند كه آب رودخانهها به فاضلاب انساني يا فاضلاب ناشي از محلهاي پرورش دام و طيور آلوده بوده و در غالب موارد ميزان آلودگي آب ورودي به دريا بسيار بالاتر از آلودگي آب دريا است. اين امر مؤيد آن است كه رودخانهها سهم بزرگي در آلودگي آب شناگاهها دارند.
براساس مطالعات انجام گرفته كيفيت آبهاي ساحلي درياي خزر بهويژه در مناطق تفريحي و شنا و گردشگري عمدتاً تحت تأثير توسعه نامتوازن شهرها، تراكم بيش از حد جمعيت در اكثر نواحي ساحلي، ضعف مديريتي در رابطه با جانمايي درست و ساماندهي اين مناطق، توسعه روزافزون گردشگري و صنعت توريسم، عدم مديريت صحيح در رابطه با دفع فاضلابهاي شهري، صنعتي و كشاورزي و نيز دفع پسماندها و زبالهها در شهرهاي ساحلي و مناطق گردشگري است.
لذا مناسب و ضروری است که سه استان ساحلی گلستان، گیلان و مازندران در مورد اقدامات حفاظت از منابع و زیست بوم این دریاچه بسته جهان اقدامات لازم را بعمل آورند. پیگیری این هدف مهم و اساسی بدون همراهی و همدلی مردم و مسئولان امکان¬پذیر نخواهد بود. پیشنهاد مشخص این است که با توجه به تشکیل مجلس دهم در روزهای پیش رو نمایندگان متشکل از سه استان هر چه زودتر باید در یک جلسه ای حضور یابند و مکانیسم این همراهی را در مجلس پیگیری کنند و برای این موضوع دبیرخانه ای را تأسیس نمایند. در این جلسه علاوه بر نمایندگان منتخب مجلس دهم، مسئولان سه استان در سطوح استاندران، فرماندران، شهرداران، روسای دانشگاهها، روسای سازمان محیط زیست سه استان و ... باید حضور پیدا کنند. در قالب چنین روشی می بایست چند طرح ملی در سه استان مازندران، گیلان و گلستان برای حفاظت از دریای مازندران تعریف و برای آن ردیف بودجه تعیین شود. در گام بعدی باید کشورهای همجوار این دریا را از طریق مجامع بین المللی و در چارچوب کنوانسیونهای جهانی همراه کرد. یادمان باشد که طبیعت ارثیه ما نیست، بلکه میراث آیندگان است و نسلهای بعد از فرزندان ما این پرسش را می کنند که شما در حفظ سرمایه های طبیعی چه نقشی را ایفا کردید؟ آیا مجلس دهم می تواند پاسخ قابل قبولی را به این پرسش بدهد؟