روز گذشته رئيس اداره سلامت روان وزارت بهداشت با ارائه آماري درباره اختلالهاي رواني در ميان ايرانيها عنوان كرد: موضوع سواد سلامت روان جزو برنامههاي وزارت بهداشت قرار دارد.
بر اساس آخرين آمار وزارت بهداشت، شيوع اختلالات روان در كشور حدود 23 درصد است؛ يعني 23 درصد افراد جامعه از يك نوع اختلالات رواني اعم از افسردگي، اضطراب، اعتياد و... رنج ميبرند. اين در حالي است كه شايعترين اختلالات روانپزشكي را اضطراب و افسردگي ميتوان برشمرد. افسردگي يكي از شايعترين اختلالهای رواني است كه در قرن حاضر در جوامع مختلف افزايش چشمگيري داشته است. بايد توجه داشت كه عوامل بروز اختلالهاي رواني شامل عوامل ژنتيكي و مادرزادي است. در عوامل ژنتيكي به اين صورت است كه اگر پدر يا مادري يك بيماري ژنتيكي داشته باشند، ممكن است كودكشان نيز به آن بيماري مبتلا شود يا زمينه ابتلا به آن در كودك فراهم باشد. اين درحالي است كه برخي بيماريها به ژن ارتباط ندارند بلكه در زمان شروع حاملگي مادر به دليل مواجهه با استرس، آلودگيها و... اتفاق ميافتند و همين زمينه مساعد را براي ابتلا به بيماريهاي رواني در نوزاد ايجاد ميكند. در ضمن يكي ديگر از عوامل بروز اختلالا ت روانپزشكي كه اخيرا به آن توجه بيشتري ميشود، آلودگي هوا و اثر آن در زنان حامله است كه باعث افزيش ابتلا به بيماري اوتيسم در نوزادان ميشود.
تلاش براي ارتقاي سواد سلامت روان
روز گذشته رئيس اداره سلامت روان وزارت بهداشت، گفت: بيش از ۱۸ ميليون ايراني دچار اختلال روان هستند كه شايعترين اختلال رواني در ميان آنها افسردگي است. احمد حاجبي با اشاره به موضوع حاشيه شهرها و ادغام خدمات سلامت روان، اظهار داشت: وزارت بهداشت به موضوع ارائه خدمات سلامت روان توجه داشته و در شهرهايي كه طرح تحول سلامت در حال اجراست، كارشناس سلامت روان نيز خدمات مربوطه را براساس بسته خدمتي كه براي آن تعريف شده است، ارائه ميدهد. او افزود: بهطور متوسط به ازاي هر 25 هزار نفر جمعيت، يك نفر كارشناس سلامت روان جذب كار ميشود و خدمات لازم را به مردم ارائه ميدهد. حاجبي با بيان اينكه 6/23 درصد مردم ايران (بيش از 18 ميليون نفر) دچار اختلالات رواني هستند، گفت: شايعترين اختلال رواني، افسردگي بوده كه آمار 7/12 درصدي را به خود اختصاص داده است. رئيس اداره سلامت روان وزارت بهداشت به موضوع سواد سلامت روان اشاره كرد و خاطرنشان ساخت: موضوع سواد سلامت روان جزو برنامههاي وزارت بهداشت قرار داشته و تأكيد داريم كه با آموزشهاي لازم ميتوان سطح سلامت روان مردم را افزايش داد. او تصريح كرد: سطح سواد سلامت روان جامعه كه ارتقا يابد، ميزان انگ اجتماعي مراجعه جهت درمان بيماريهاي رواني كاهش يافته و بهتر ميتوانيم برنامهها را در رسيدن به نقطه مطلوب پيش ببريم. به گزارش فارس، حاجبي گفت: زماني كه سطح سواد اجتماعي مربوط به سلامت روان در كشور افزايش يابد، جامعه بهتر متوجه نيازهاي خود شده و خانوادهها جهت مراجعه بهموقع به روانپزشك و روانشناس اقدام ميكنند.
بروز اختلالهاي رواني در همه افراد
بيماريهاي رواني بعد از بيماري قلب و عروق و تصادفات رانندگي جاده اي؛ بيشترين آمار را به خود اختصاص ميدهد و از هر چهار خانواده يك خانواده درگير بيماري روان است. بيماريهاي رواني خاموش و بيسر و صدا هستند و اضطراب و افسردگي جزو شايعترين بيماري رواني است كه در زنان به دليل تفاوتهاي فيزيولوژيك و نقش اجتماعي زنان در جامعه يك و نيم تا دو برابر بيشتر از مردان بروز ميكند و ممكن است تا پايان عمر بيمار به آن مبتلا باشد. با وجود خطر ابتلاي گسترده افراد در جامعه به اختلالهاي رواني اما باز بعد فرهنگي انگ زني اين قضيه بسيار داراي اهميت است زيرا ميتواند در معالجه افراد هم مشكل ايجاد كند. هر چند در ايران اختلالهاي رواني روال طبيعي خود را طي ميكند اما فرهنگ مراجعه به روانشناس وجود ندارد. يك روانشناس درباره شدت و حدت بروز اختلالات رواني در جامعه ميگويد: هماكنون نگرشها نسبت به اختلالهاي رواني در مقايسه با گذشته ارتقا پيدا كرده است، اما هنوز مساله انگ زني يكي از معضلهاي موجود در بين خانوادهها و خيلي از افراد در جامعه است. بهروز بيرشك ميافزايد: اين نوع افراد بروز كوچكترين مساله روحي و رواني را به معناي بيماري خاص و اختلال خاص ميدانند، اين در حالي است كه همه افراد با برخی اختلال رواني همچون اضطراب يا استرس مواجه ميشوند. به گفته او بايد توجه داشت كه بروز اضطراب يا استرس به معناي وجود اختلال در افراد نيست، اما در بين اكثر افراد مراجعه به روانشناس يا روانپزشك يك تابو محسوب ميشود. اين روانشناس تاكيد ميكند: براي نجات از اين برداشتهاي سطحي و نادرست نسبت به اختلالهاي رواني بايد فرهنگسازي كرد. در ضمن از سالهاي گذشته موضوع فرهنگسازي در زمينه درمان اختلالهاي رواني مطرح شده است و هماكنون نيز در جامعه بينشها نسبت به مراجعه به روانشناس و مشاوره تغيير يافته است، اما هنوز فرهنگ انگ زني و عدم مراجعه به روانشناس يا روانپزشك وجود دارد. هماكنون در جامعه افراد نسبت به درمان اختلالهاي رواني خود چندان حساس نيستند و براي تصحيح اين نگرش شايد نقش رسانه ملي با ارائه برنامههاي كارشناسي شده بتواند ثمربخش باشد. بيرشك با بيان اينكه در همه افراد برخي اختلالهاي رواني و شخصيتي وجود دارد، ميگويد: وجود اختلالهاي رواني به معناي بيماري رواني نيست و هر فردي در زندگي روزانه خود دچار اضطراب يا افسردگي ميشود اينكه به اينگونه اختلالهاي شايع رواني انگ زده شود چندان انصاف نيست. اين روانشناس تاكيد ميكند: براي تغيير باور و نگرش افراد در جامعه ميتوان از طريق رسانهها به ويژه رسانه ملي به فرهنگسازي پرداخت. آن هم به اين دليل كه ميزان افراد كتابخوان در كشور ما اندك است و اگر به زبان سادهتر موضوع براي افراد توضيح داده شود ميتوان چنين ذهنيتهايي را نسبت به اختلالهاي رواني برطرف كرد. بيرشك با بيان اينكه بنابر تحقيقات انجام شده افسردگي بالاترين ميزان اختلال رواني در كشور است، تصريح ميكند: به دليل زندگي مدرن و پيشرفت جوامع افسردگي و اضطراب در اغلب جوامع از فراواني بالايي برخوردار است. براي ابتلا به افسردگي علل متعددي وجود دارد و در اين زمينه ميتوان به مسائل بيولوژيكي و محيطي اشاره كرد و براي برطرفسازي اينگونه اختلالها ميتوان از دارو درماني استفاده كرد. در اين شرايط دارو ميتواند تعادل بيوشيميايي را در مغز ساماندهي كند.
آرمان