یک داستان واقعی در همین حوالی
سازمان کریستوفل به علاوه چند مرکز دیگر ویژه‌ی نابینایان در اصفهان پس از انقلاب کم کم تغییر کاربری دادند، هوشنگ مظاهری- نویسنده اصفهانی- و رمضان ژیانی- عضو انجمن نابینایان- در گفت‌وگو با انصاف نیوز ادعا می‌کنند این مراکز را بنیاد مستعضفان و سازمان بهزیستی مصادره کرده‌اند و نابینایان با وجود این مراکزی که به آنها پیش از انقلاب وقف شده است در حال حاضر وضعیت خوبی نداشته و در این ساختمان‌ها جایی ندارند.
کد خبر: ۹۰۱۱۱۹
تاریخ انتشار: ۲۹ شهريور ۱۳۹۹ - ۲۳:۰۷ 19 September 2020

به گزارش تابناک به نقل از انصاف نیوز، ارنست یاکوب کریستوفل -میسیونر آلمانی- در ۱۳۰۴ به ایران آمد و ابتدا در تبریز و سپس در اصفهان آموزشگاهی برای نابینایان تاسیس کرد. آموزشگاه کریستوفل، یا همان شهدای هفتم تیر اصفهان با بیش از ده هزار متر مربع مساحت، جایی بود که نابینایان در آن مهارت‌های زندگی مثل نجاری و کشاورزی می‌آموختند. اما این موسسه پس از انقلاب «تغییر کاربری» داد.

شبکه‌ی آفتاب گزارشی را در سال ۱۳۹۴ نوشته بود که در آن معینی، رئیس هیأت‌مدیره‌ی انجمن باور و مدیر عامل شبکه‌ی تشکل‌های نابینایان کشور گفته بود: «در حال حاضر بنیاد کریستوفل در آلمان همچنان فعالیت می‌کند. خیلی از قدیمی‌ها یادشان می‌آید که کریستوفل در زمان جنگ جهانی به ترکیه و ایران آمد و برای نابینایان و معلولان آموزشگاه راه‌اندازی کرد اما زمان انقلاب این آموزشگاه، به دلیل آنکه کریستوفل کشیش بود و احتمال اینکه آیین مسیحیت را تبلیغ می‌کرده، مدتی تعطیل شد.» متن کامل گفت‌وگو با هوشنگ مظاهری-نویسنده اصفهانی- و رمضان ژیانی- عضو انجمن نابینایان را در ادامه بخوانید:

هوشنگ مظاهری -نویسنده‌ و پزوهشگر ساکن اصفهان – درباره‌ی مصادره‌ی «مدرسه نابینایان کریستوفل» توسط امید نجف آبادی حاکم شرع اعدام شده‌ی  اصفهان به انصاف نیوز گفت: «سازمان جهانی نابینایان «کریستوفل» در ایران هم از ابتدا پایه‌گذاری گردید. این بنا و بقیه املاک در سال ۵۸ مصادره شد. اکنون در اختیار سازمان بهزیستی، استانداری و بنیاد مستعضفان است، این ساختمان‌ها در بهترین جاهای اصفهان هستند.

چهار موسسه‌ای که مربوط به قشر نابینایان در اصفهان است و به گفته‌ی مظاهری امروز وضعیت اسفباری دارد، حتی بخشی از آنها دیگر در اختیار هیچ نابینایی نیست و تغییر کاربری داده، او درباره‌ی این موسسه‌ها توضیحاتی می‌دهد: یکی از آنها مزرعه‌ی کوروش است که به صورت کلی از حضور نابینایان و هرگونه آموزشی عاری شده. در واقع اکنون فقط بخش کشاورزی آن دایر است و بناهای دیگر آن تعطیل شده، درگوشه‌ای از زمین مزرعه هفده سنگ قبر از افراد مشهور وجود دارد و می‌تواند به صورت سایت گردشگری مورد استفاده قرار گیرد. به غیر بخش‌های کشاورزی، بخشی از مزرعه قابلیت اضافه شدن به «شهرک‌ مسکونی منتظری» و یا «شهرک صنعتی برخوار» را دارد.

دومین مورد، ساختمان دخترانه‌ی نابینایان فاطمه زهرا با نام پیشین نور آیین است، استحکام خود را از دست داده و بخش شبانه‌روزی آن تعطیل شده و صرفا به ارائه‌ی خدمات روزانه می‌پردازد. این ساختمان قدیمی‌ترین بنا برای نابینایان است و در میراث فرهنگی ثبت شده. استعداد آن را دارد به موزه تبدیل شود. سومین مورد خوابگاه دخترانه‌ی نابینا با نام پیشین نسرین یاد است. اکنون کاربری این مکان تغییر کرده و کلا قشر نابینا از آن بهره‌ای نمی‌برد. زمین این مکان بسیار گران است و با پول آن می‌توان برای نابینایان در نقاط مختلف شهر خوابگاه ساخت. چهارمین و مهمترین مورد سازمان نابینایان کریستوفل با نام فعلی آن مجتمع توانبخشی هفت تیر است. ۲۸ هزار متر زمین دارد. در حال حاضر خدمات شبانه روزی آن قطع شده و خدمات روزانه ارائه می‌دهد. فقط دو اتاق و یک کتابخانه در اختیار نابینایان است. باقی آن توسط بهزیستی اجاره داده می‌شود.

مظاهری تاریخچه‌ی این ساختمان‌ها و زمین‌ها را اینگونه شرح داد: صاحب اصلی این ساختمان‌ها مسیحیان فارسی زبان هستند و آنها را به نابینایان وقف می‌کنند. در واقع این ساختمان‌ها را بنیاد مستعضفان به بهزیستی واگذار موقت کرده. سند مدرسه‌ی «نابینایان کریستوفل» به نام خود بهزیستی است. تعدادی از نابینایان اکنون پیگیر این املاک هستند و فتواهای ذکر شده، بیانگر این است که حالت فعلی بهره‌برداری از بناها مغایر با مبانی شرع است، بنابراین به استناد برخی از فتواها باید آن را به متولی برگردانند، الان ساختمان هفت‌تیر را اجاره داده‌اند. اکنون نابینایان حتی یک درصد هم در این بنا نقش ندارند. صاحبان اصلی بناها دایره اسقفی ایران است که هنوز هم پروانه‌ی فعالیت دارد و مسئولین وقت این موسسه از کشور خارج شدند.

مظاهری در جایی ادعا می‌کند رضا طیب نیا-برادر علی طیب نیا- وزیر سابق اقتصاد برای این گرفتن مزرعه درخواستی را می‌سازد و از نابینایان امضا گرفته که «سرنوشت این املاک را به دست کارشناس‌های کارآزموده‌ی سازمان ابابصیر اصفهان [مجتمع آموزشی ابابصیر (ویژه نابینایان) در سال ۱۳۴۸ تأسیس و با مشارکت مسئولان اصفهان و افراد خیر آن مجتمع از نظر ساختمان و تجهیزات تکمیل شد] بسپرید و  به همین سادگی. رضا طیب نیا با نام خانوادگی قبلی تلاتوف در سن ۳۱ سالگی پس از انقلاب بدون تجربه و تخصص بر کرسی ریاست مصادره‌ شده‌ی سازمان نابینایان کریستوفل  می‌نشیند و حتی می‌خواهد مزرعه‌ی بیست هکتاری را تصاحب کند. مظاهری در اینباره توضیح می‌دهد: «در تاریخ ۱۰ مهرماه ۵۸ نامه‌ای به کمیته مرکزی انقلاب می‌نویسد که ظاهرا مهدی اقارب پرست همان ایام یا مدتی قبل رئیس آن بوده. در نامه چند نکته‌ی بی‌اساس وجود دارد؛ اول اینکه مزرعه به نابینایان تعلق نداشت بلکه مالک دایره اسقفی یا به عبارتی عامیانه برای کلیسا بوده و صرفا برای آموزش نابینایان از آن بهره برداری می‌کردند. دوم اینکه نابینایان در آن مکان اصلا استخدام نبودند که اخراج شوند بلکه به سبب توقیف حساب‌های دایره اسقفی توسط دادگاه انقلاب اعتباری باقی نمانده بود که بخواهند برایشان هزینه کنند. سوم اینکه حتی اگر آنجا هم اجاره می‌دادند، مختار بودند. چون هنوز حکم تصرفی صادر نشده بود و نابینایان در آن مکان کارآموز بودند و نه استخدامی.

او ادامه داد: در ادامه طیب نیا از زبان نابینایان نامه‌ای می‌‌نویسد و می‌گوید سرنوشت ما را به دست مسلمانان کار آزموده‌ی ابا بصیر بسپارید، سازمانی که ویژه‌ی نابینایان در اصفهان است.  اول اینکه مسلمانی آنها از نوع ویژه‌ی خودشان بود؛ ثانیا آن سازمان کوچک‌ترین تجربه‌ای در آموزش کشاورزی نداشت تا اینکه مربی کار آزموده داشته باشد. پایان نامه نشان می‌دهد از قبل از طریق استانداری و دادستانی هم برای به چنگ آوردن مزرعه اقداماتی صورت گرفته. نابینایانی که از آنان امضا گرفتند، هیچکدام در مزرعه نه ساکن بودند و نه کارآموز. تمامی آنها در ابابصیر و یا کریستوفل بودند و باید شهادت بدهند که این نامه برای آنها خوانده شده و امضا کردند حتی اگر با رضایت خودشان نامه را امضا کردند هم ارزشی ندارد چون در مزرعه حضوری نداشتند.

در تاریخ ۱۱ مهرماه ۵۸، یعنی روز بعد از درخواست‌های مغایر با قانون، مزرعه به تصرف در می‌آید. در حالیکه اگر متن نامه صحت داشته باشد، امروزه به اداره‌ی کار مراجعه می‌کنند و هیچ‌گاه ملک کارفرما هم به در خواست یک خیریه خصوصی و در ظرف مدت یک روز و بدون تشکیل محکمه تصرف نمی‌شود. در حقیقت «مهدی اقارب پرست» در پیش از انقلاب مبارزه بر علیه هرحکومتی هرچند ستمگر را تا ظهور امام زمان منع می‌کرد، اما به یکباره پس از انقلاب، انقلابی شد و خود را به سمت ریاست کمیته‌ی انقلاب مرکزی اصفهان و سپس معاونت استانداری چهار محال بختیاری رساند. تا به امروز نابینایان هم به هر دری زدند، نتیجه‌ای نگرفتند. برای نابینایان تفاوتی ندارد مالک آن بنیاد مستعضفان یا بهزیستی باشد، بلکه منافع آن نباید از دست نابینایان خارج می‌شد.

این نویسنده درباره‌ی چگونگی بودجه‌ی این موقوفات در آن زمان گفت: «بودجه‌ی آن را هم مسیحیان و مسلمانان تامین می‎کردند، خیریه‌ای بود و گاهی هم خود آنها  با بهره‌برداری از تولیدات کشاورزی و کارگاهی درآمدزایی می‌کردند.»

رمضان ژیانی-عضو انجمن نابینایان- بیش از یک سال است که با همکاری آقای حسینعلی موحدزاده پیگیر بازپس‌گیری مکان‌هایی است که از طرف خارجی‌ها برای نابینایان احداث و وقف شده، مدرسه‌ای که پیش از انقلاب از سوی یک میسیونر آلمانی به نام ارنست پاستور کریستوفل برای نابینایان ایرانی فارغ از هرگونه گرایش مذهبی راه اندازی شد و سال‌ها در خدمت نابینایان ایرانی در اصفهان بود. ژیانی درباره‌ی مصادره‌ی آن پس از انقلاب به انصاف نیوز اینگونه توضیح می‌دهد: ماجرا از جایی شروع شد که در تاریخ ۱۲ اسفندماه ۹۷ رئیس سازمان بهزیستی به اصفهان آمد، با او صحبت کردم و گفتم این زمینی که الان شما روی آن ایستاده‌اید، متری پنجاه میلیون قیمت دارد. اما اکنون نابینایان باید روی همین زمین بایستند و گدایی کنند.

او درباره‌ی سرگذشت این املاک گفت: حدودا ۹۰ سال پیش یک میسیونر آلمانی به نام -ارنست پاستور کریستوفل- به تبریز می‌آید و دو سال بعد راهی اصفهان می‌شود و مدرسه‌ای را برای نابینایان احداث می‌کند. جناب کریستوفل یک موسسه در آلمان دارد و در ۵۳ کشور فعال است. ایشان در ایران ماند و همین‌جا هم فوت شد. اولین مدرسه نابینایی را در ایران احداث کرد و تا سال ۵۷ بسیاری از نابینایان در آنجا تحصیل می‌کردند. اما در سال ۵۷ مدرسه در اختیار دادگاه انقلاب قرار گرفت و آن را به سازمان بهزیستی واگذار کرد. این زمین بسیار بزرگ است، به دو خیابان گران قیمت راه دارد و چشم انداز رودخانه زاینده‌رود هم دارد. نزدیک به سی هزار متر زمین است و سازمان بهزیستی هم در آنجا ساختمان‌سازی کرده. الان می‌خواهند تغییر کاربری بدهند و بخش نابینایان را کلا حذف کردند؛ می‌گویند اینها در تملک دولت است و هرجور بخواهند تغییرش می‌دهند. وقتی می‌گوییم  برای امور نابینایان وقف شده، می‌گویند آنها غیرمسلمان بودند و اموالشان مصادره شده.

او می‌گوید: مدرسه‌ی نور آیین تعطیل شد، گفتند بودجه نداریم، دایره اسقفی ایران آن را ساخته بود. بعد از انقلاب هم چند سالی مدرسه‌ی دخترانه‌ی نابینایان بود و بعد تعطیل شد. یک ساختمان دیگر هم کلیسای دایره اسقفی برای دختران بی‌سرپرست ساخته بود. دختران بیکار یا کسانی که از شهرستان می‌آمدند، آنجا زندگی می‌کردند. در سال ۶۳ همین ساختمان را مصادره کردند و دختران بی‌سرپرست را از آنجا بیرون کردند. چند نفر از آن دختران بی‌سرپرست را دایره اسقفی نگهداری کرد. دو نفر از آنها هنوز زنده هستند و دایره اسقفی از آنها همچنان نگهداری می‌کنندو بقیه فوت شده‌اند. به قول خودشان مسلمان‌ها در خیابان ریختند و کافرها آنها را جمع کردند.

ژیانی درباره‌ی یک مزرعه ۲۰ هکتاری نزدیک به شهرک منتظری در پالایشگاه اصفهان می‌گوید که زیر نظر دایره اسقفی بوده و با سرمایه‌گذاری و کارشناس‌های هلندی، به نابینایان آموزش کشاورزی و دامپروری می‌دادند، نابینایان پس از یادگیری به روستاها می‌رفتند و کار کشاورزی و دامپروری می‌کردند، او از روند مصادره‌ی این مزرعه به انصاف نیوز گفت: «این مزرعه هم پس از انقلاب مصادره شد و در اختیار سازمان بهزیستی قرار گرفت. علاوه‌بر ارزش زمین یک‌سری ماشین آلات، تراکتور، گاو و گوسفند هم داشت و آنها را فروختند و باغ پسته‌‌ هم داشت که نابود شد. وقتی مصادره شد، خیال کردند چون در اختیار سازمان بهزیستی است، حتما به نفع نابینایان هم هست.

این عضو انجمن نابینایان از روند پیگیری‌های خود می‌گوید: سال گذشته یک طوماری نوشتم و نابینایان آن را امضا کردند، یک نامه هم از دایره اسقفی ایران گرفتم که این ساختمان و زمین‌ها وقف امور نابینایان است. همچنین از رهبر معظم انقلاب حضرت خامنه‌ای، آیت‌الله مکارم شیرازی، آیت‌الله سیستانی، آیت‌الله قربانی فتوا گرفتم. آنها هم تایید کردند هرچیزی برمبنای وقف باشد و از هر مذهبی هم باشد باید در همان راستا خرج شود. حق را به ما دادند. این فتواها و نامه‌ها را برای سازمان بهزیستی اصفهان، تهران و سازمان اوقاف فرستادم اما متاسفانه به من پاسخی ندادند. تا به حال نیز هر چقدر تلاش کردیم، نتوانستیم با استاندار اصفهان ارتباطی برقرار کنیم.چند بار هم تقاضای ملاقات با وزیر و رئیس سازمان بهزیستی کل کشور داشتیم که به ما وقت ملاقات ندادند. می‌خواستیم دیداری با دفتر رهبری داشته باشیم اما چون کرونا پیش آمد، گفتند فعلا نمی‌شود.

سازمان بهزیستی می‌خواهد این زمین‌ها را به بخش خصوصی بفروشد. در این مدت فقط توانستم فعلا نابینایان را آگاه کنم و بگویم این املاک برای نابینایان است. ۹۰ درصد از نسل جدید اصلا نمی‌دانند اینجا برای نابینایان است. الان هم می‌خواهیم به نماینده‌های مجلس مراجعه کنیم تا یک هیئتی تشکیل شود و این موارد بررسی شود. البته در ابتدا اینها برای بنیاد مستعضفان بوده و بعد آن را به دولت انتقال می‌دهد. گویا سند آنها در حال تغییر است. کسی به ما واضح چیزی را نمی‌گوید، نماینده حقوقی بهزیستی اصفهان هم به ما دروغ می‌گوید و می‌گویند سند به اسم دولت است اما آن را به ما نشان نمی‌دهند. گویا سازمان بهزیستی نامه‌ای را به رهبری نوشته که املاک قبل از انقلاب برای نابینایان بوده و بنیاد آن را مصادره کرده، الان برای بهزیستی است. ساختمان هفت تیر هم اصلا در دست بنیاد نبوده، دادگاه انقلاب آن را مصادره کرد و در همان زمان که بهزیستی تشکیل شد دادگاه آن را به  بهزیستی واگذار کرد. اولین کار ما آگاه‌سازی نابینایان است؛ چون اصلا خبر نداشتند.

مطالعه‌ی درسی خط بریل، ویژه‌ی نابینایان توسط کودک دبستانی

ژیانی درباره‌ی اینکه آیا در سند اولیه از واژه‌ی وقف استفاده شده یا خیر می‌گوید: «از سند اولیه خبر نداریم اما این مراکز ۵۰ سال در اختیار نابینایان بوده و همین کافی‌ست».

وی در مورد ارزش این مکان می‌گوید: «مکانی به این چشم انداز و موقعیت در اصفهان دیگر پیدا نمی‌شود. در حال حاضر سازمان بهزیستی از آنجا درآمدزایی می‌کند و آن را به قسمت‌های مختلفی مثل ورزشگاه و فروشگاه تقسیم کرده و اجاره می‌دهد. وقتی از دایره اسقفی پرس‌وجو کردیم، گفتند سیاست کلیسا این است تا زمانی که این مراکز کاربری عام المنفعه دارد با آن کاری نداریم وقتی تغییر کاربری داد، می‌توان اعتراض کرد.

او درباره‌ی وضعیت نابینایان گفت: «من نابینا بودم و از روستای دور آمدم، در اصفهان درس خواندم و کار کردم اما هیچ وقت دستم را پیش کسی دراز نکردم. اما سیاست دولت به گونه‌ای است که نابینایان را به سمت گدایی می‌برد. در آن زمان فقط گفتند اینجابرای کافران است و مصادره کردند. از این مکان تنها جایی که هنوز در اختیار نابینایان است، کتابخانه بریل و گویایی است که نود سال پیش تاسیس شده که همین هم سازمان بهزیستی در صدد تعطیل کردن آن هستند که با مقاومت نابینایان روبرو شده. امروزه بسیاری از نابینایان ما تحصیل‌کرده، فقیر، بیکار و نیازمند هستند. بچه‌ها از کل ایران به این مدرسه می‌آمدند و بچه‌های اینجا با کسانی که امروز در مدارس دولتی درس می‌خوانند، بسیار متفاوت هستند، من در سن ۶۰ سالگی با عصا از این طرف ایران به آن طرف می‌روم اما نابینایان امروزی آموزش درست ندیده‌اند.

او  ارزش این اموال مصادره شده  را دو تریلیون تومان خواند و گفت: این اموال مصادره شده برای یک طبقه‌ای از جامعه است که واقعا نیازمند هستند. ارزش کنونی آن حدود دو تریلیون تومان است. به رییس سازمان بهزیستی گفتم اگر این املاک را بفروشید با سود آن ۸۰۰۰ نابینای استان اصفهان می‌توانند ماهیانه ۵ میلیون حقوق بگیرند. این را برای مثال گفتم. زمین‌های اینجا بسیار ارزشمند است و می‌توان در آن سرمایه‌گذاری کرد. در همین زمین در خیابان آبشار که چشم‌انداز رودخانه دارد می‌توان  هتل، سیتی سنتر و مدرسه‌ی نابینایی ساخت. ماهیانه میلیاردها تومان سود خالص می‌دهد. همچنین مدرسه و خوابگاهی که در خیابان شمس آبادی اصفهان قرار دارد و توسط سازمان بهزیستی در اموری غیر از امور نابینایان استفاده می‌شود بسیار ارزشمند هستند و می‌توان از آنها برای احداث آموزشگاه و امکانات برای نابینایان استفاده کرد و همچنین از مزرعه‌ای که در کنار شهرک منتظری قرار دارد می‌توان مرکزی برای اشتغال زایی نابینایان استفاده کرد. برای مثال دامپروری و احداث سالن‌های تولید قارچ که نابینایان می‌توانند در آن کار انجام دهند.»

رمضان ژیانی در پایان تاکید کرد: «در پایان از خیراندیشانی که این مطالب را می‌خوانند تقاضا دارم که در راستای احقاق حقوق نابینایان مارا یاری دهند.»

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار