علی علی پور نیاول - مدیرمسئول و صاحب امتیاز پایگاه خبری تحلیلی همای خبر وهفته نامه ی همای گیلان
کد خبر: ۶۸۱۳۸۹
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۹۷ - ۱۵:۴۷ 18 November 2018

 

تابناک / ایران اسلامی ما، به جهت داشتن کتاب زندگی به نام معظم “قران مجید” و البته به جهت تابعیت از ائمه معصوم و بزرگان دین باید در دینداری و قرار گیری در صراط مستقیم سرآمد کشورهای جهان شود . ما مسلمانان را همانطوری بارها در نمازهای یومیه خود عبارت و” لا الضالین ” را خوانده‌ایم .در چنین کشوری باید کمترین جرم و جنایت و فساد مالی و اخلاقی اتفاق بیفتد اما چه عاملی باعث می شود که هم در حوزه جرم و جنایت و هم در مسائل فساد های مالی گوی سبقت را از تمامی جوامع اطراف خود ربوده ایم و عاقبت و انجام ما به کجا خواهد رسید؟!!


متاسفانه امروزه این سنت به جامانده از فساد مالی برخی از مدیران درحال سرایت به افراد دیگر جامعه است. این معضل بزرگ اجتماعی را کدام ارگان ذیصلاح نقد و بررسی و علاج خواهد کرد؟! مسئولان غیر‌مسئول یا جامعه معلمان و دبیران کشور که امروزه در سایه همین بی‌مدیریتی‌ها و تورمها دیگر نه رمقی برایشان مانده و نه حوصله و امیدی.


در واقع اولین عاملی که باعث فراگیرشدن فساد اداری گردیده عدم نظارت و بعضا فساد در دستگاه های ناظر بوده . بعنوان مثال رسانه‌های کشور که در شمار مهمترین دستگاه های ناظر کشور تا چه حد در این امر مهم توفیق یافته است؟!


حقیقتا در جوامعی که رسانه ها شجاعانه و جسورانه قدرت شفاف‌سازی و اطلاع رسانی دارند، فساد بیشتر فرصت ظهور یافته یا در جوامع بسته محافظه‌کاری که حتی رسانه نیز تابع و تحت نفوذ برخی مدیران اجرایی قرار گرفته یا به هر دلیل بنا به “ملاحظاتی” ناچار به سکوت نگه داشته شده است؟؟ آیا کشور ایران اسلامی فاقدجوانان شجاع و نترس می باشد؟ هرگز اینگونه نیست و شهادت نوجوانان و جوانان در هشت سال دفاع مقدس خود بهترین گواه این مدعاست… 


مشکل نبود فضایی باز و شفاف برای رسانه است که قرار بود بیست یا سی سال قبل برای آنها به وجود بیاید تا بتوان در سایه قواعد مجاز رسالت رسانه‌ای، بتوان شجاعانه و دلسوزانه مدیران و مسئولین استانی و کشوری را نقد کرد و نقاط ضعف و قوت هر دستگاه را به روشنی در جامعه نمود داد.


اینجانب چندین سال پیش مطلبی نوشت که مورد بازخواست قرار گرفت و در آن میان اولین پرسش قاضی از بنده این بود که: تو چه کاره ای؟؟؟ و اصلا به تو مربوط نیست!!!
با این اوضاع آیا جرات و شهامتی برای یک ژورنالیست می‌ماند تا نقطه نظری سازنده یا یا نظارتی داشته و جرات ابراز پیدا کند ؟!


ما به جای اینکه روزنامه و رسانه را سوق دهیم تا نقطه نظارتی شود، آنها را تبدیل به “روزی نامه” نمودیم و برخی ازجوانان را آوردیم تا فقط ملا بنویس و خبرنویس شوند بدون اینکه هیچ نقد و تحلیلی بر رویدادهای جامعه انجام شود؟


چرا باید نقد کردن مساوی شود با قطع روزی ؟


متاسفانه دولتمردان ما به جای اینکه چرخ اقتصادی رسانه ها را به تبلیغات اتحادیه معطوف نماید رسانه ها را سوق داد به رپرتاژ گیری و تعریف و تملق دستگاههای بعضا مریض و پر از فسادهای مدیریتی و مالی…


با این وجود چگونه یک رسانه می توانند چشم و گوش مردم باشد؟!!


با اوضاع شک نکنید که رسانه ها تبدیل به “صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ” خواهند شد.


در استان گیلان نیز از دولت گذشته رسم شد تا رسانه ها به عنوان مشاورین دستگاه های دولتی انجام وظیفه نمایند و این روال همچنان ادامه دارد و خواهد داشت و اگر رسانه نخواهد در این وادی وارد شود.


قدرمسلم توان سرپا ماندن را نخواهد داشت.باقی حوزه های نطارتی نیز کم و بیش همین وضعیت را دارند. البته اگر امروز می بینید رسانه ها کمی شجاعانه مطلب می نویسند و دولت کم رنگ‌تر اعمال نفوذ میکند به دلیل وجود شبکه های مجازیست که امروزه به مدد رسانه های امده‌اند. 


عواملی چون کاهلی یا نداشتن برنامه مدون و بروز، آینده نگرنبودن دولتمردان، فرو رفتن در چالش های بین المللی باعث شده فضاهای کسب و کار محدود شود، شرکت های تولیدی بسته یا تعطیل گردند، کشاورزی نابودشود و یا به ورطه پرتگاه هدایت گردد، شعارهای خصوصی سازی در حدحرف باقی بماند، تعاون نتواند فضای اشتغال را فراهم نماید و همه و همه اینها موجب گشت تا جوانان به چند دسته تقسیم شوند: یا بیکار شدند و جیره خور پدر یا محکومان ورطه اعتیاد ، یا امرار معاش از راههای خلاف و….در نهایت آنچه از جوانان دیده نشد تخصص،استعداد و همه ویژگی ها‌ی مثبت جوانان ما بود و فقط ژن های به اصطلاح خوب بود که روی کارآمد و تنها حرف جایگزین عمل و درمان شد. در این وان افزا دینمان کجا ماند و دینداریها در کجا به ورطه فراموشی سپرده شد؟!


افسوس تا بازار چاپلوسی داغ است و دستگاههای اجرایی مریض ، فقیرهایمان فقیرتر و غنی هایمان ،غنی تر می گردند…


رهبر انقلاب که به خوبی متوجه اوضاع بد اقتصادی شد سالها حرف از حمایت از تولید، اقتصاد زد ولی گوش شنوایی نبود که نبود .


البته در گیلان این مسئله ملموس تر است از وضعیت نابسامان کشاورز و چایکارمان بگیر تا دستگاههای اداری و اجرایی و غیره غیره .

چایکار ما امسال برداشت می کند و تا سال آینده باید منتظر پولش بماند،دیگرخبر چندانی از تولید کرم ابریشم هم نیست ،تولید باغات دیمی و عدم اطمینان از میزان تولیدات نیز خود باعث شد تولیدات رها و همه به مصرف کننده تبدیل شوند تا برمیزان حاشیه نشیان شهرها اضافه گردد. 


عموما در این استان هر جا سرمایه ای انباشه شده برحسب ویژگی ها و تخصص نیست و چه و چه و چه که دیگر نقل آن در حوصله هیچ یک از ما نیست.

 

 

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار