کد خبر: ۶۵۷۴۷۵
تاریخ انتشار: ۲۹ شهريور ۱۳۹۷ - ۲۰:۵۵ 20 September 2018

آن صاحب دولت خانه نهم و دهم ، آن بر فنا دهنده معاون اول و دویم ، آن سوژه لایتناهی اهل طنز ، آن گاف دهنده در سطح کهکشان ،آن حامی بزرگ رخت خواهر سرینا ویلیامز ، آن کاشف جزیره انگلیس ز غرب آفریقا ، آن سرکار رفته در اکانت فیک ترامپ، شیخنا و مولانا استاد اعظم محمود احمدی نژاد ( حفظ الله فیک العزیز ) از نوادر و نوابغ زمان بوده و بسی کرامات داشت زین سبب چو رخت ریاست ز تن کند دگر بار توهم ارجاع به ریاست به کله اش خطور کرده پس مریدان روانه میدان رقابت کرده لیک جملگی رد صلاحیت گشته مقهور به امامزده ای پناه برده دگر بار چو موجی ز هر سوی سیاست وزید محمود و یاران بر تخته پاره ای نشسته شیطنت ها پیشه کرده پس به یک باره چشم باز کرده جملگی در مقابل سفارت استعمارگر پیر پیاده گشته پس چندی لاف و گزاف زده ، کاغذی بسوزاندی دگر روز زین عمل ، مریدان ارشدش ز کف بداد و جمله بندی گشته به حبس افتادندی،

پس چندی بعد
پیری ز عالم اوهام بگفت: در رویا مردی با هاله نور سوار بر پژوی سفید رنگی چهار نعل میتاخت، به تعجیل بگفتم: به کجا ای کاشف جزیره انگلستان..‌‌. پس هاله نور لختی توقف بنمود و بگفت: رحیم داداش برات بمیره ،هم اینک تو و باقی بزرگان دولت نهم و دهم در حبس بودندی ، پس دم فرو بندید و رونق بازار توهم بر من بنهید کین طریقت استادی صاحب سبک گشته ام

چون هاله نور کم رنگ گشت رحیم یقه جر داده و زاری ها کرد و بگفت: تف بر جفای روزگار ، این کجای عدالت و مهرورزی است که ما جملگی ز حبس آب خنک خورندی آن محمود خیر ندیده ز پوشش جدید خواهر سرینا ویلیامز حمایت کنندی!

این مقال بگذریم ،
کاتبان روایت کنندی که در عصر محمود ، از دولتی سر بهار ، مملکت ز هر چه فرو ماند در بخش طنز و کاریکاتور بسی پیشرفت بنمود و چنان در این عرصه توسعه یافت که در پایان دولت دهم ، جمله طنز نویسان عزا گرفته کی محمود جان در نبودت چه کنیم ، پس چه سان خرج خود در آوریم !؟
اما آن کاشف یارانه طاقت رنج طنازان نداشتی پس دگر بار بی هیچ منتی راه توهم پیشه کرده همی طنز نویسان بر خر مراد می نوشتند و رعیت شادی ها می کرد.

نقل است چون برای روشندلان هنرمند، دست تکان دادی ، تاریخ طنز جهان متحول گشته ، دگر بار جهان به هنر طنز فیزیکی که مرحوم چارلی چاپلین مبدعش بود دلخوش گشت و بسی خریدار یافت.

دگر خدمت بزرگش به پستخانه بود کین تشکیلات ز بعد دوره جیمیل و ایمیل بسی مهجور مانده پس محمود با نوشتن چندین نامه به اوباما و ترامپ همه را مبهوت و شگفت زده کرد.
گویند در دفعت اول نامه را به دربان سفارت سوییس دادی لیک دربان نامه را در کمال وقاحت دور انداخت و بگفت : داداش اینجا که پستخونه نیست !
پس چو محمود این جمله سخیف شنید متحول گشته با یک جهش ژنتیکی ببخشید تکنیکی صاحب پستی در توییتر گشته چون در این وادی مهارتی نداشت بجز اسم و فامیل همه نوشته های پروفایل اوباما را کپی بنمود در پروفایل خود بنهاد ، پس چون تیک آبی بگرفت به جلدی به سراغ ترامپ برفت ، بسی او را نکوهش بنمود لیک کاشف گشت صاحب پیج ترامپ نباشد و دگر بار محمود سرکار برفت.

و آخرین قصه این شاهکار خلقت ، شایعه چوپان شدنش توسط کاربران مجازی ترکیه است ، اینکه چطور کاربران ترکیه در این وانفسای گرانی ارز فریب عکس محمود عصا به دست خورده و یقین کرده رئیس دولت دهم چوپان گشته بسی عجیب بود لیک رویترز لطف بنمود کاربران را زین اشتباه اگاه بنمود و بنوشت که همه مریدانش بندی گشته خود نیز دوری مباشد که عاقبت به خیر شود.
انتهای پیام/*

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار