کد خبر: ۶۳۶۵۷۵
تاریخ انتشار: ۰۷ مرداد ۱۳۹۷ - ۲۰:۵۴ 29 July 2018

در روزهای اخیر برخی خبرگزاری ها در تحلیل هایی از احتمال تشکیل ناتوی عربی توسط دولت آمریکا برای مقابله با قدرت منطقه ای جمهوری اسلامی سخن گفته اند. تجربه تاریخی ثابت کرده اگر چه چنین اقداماتی به افزایش تنش ها در منطقه منجر خواهد شد اما در دست یابی به اهدافی که برای آن بوجود آمده اند همیشه ناکام بوده اند.

بعد از خروج ترامپ از برجام، ایالات متحده آمریکا در تلاش است تا از طریق بازگشت تحریم ها و به راه انداختن جنگ اقتصادی با ایران، حداقل با محدود کردن قدرت راهبردی، رفتار سیاسی تهران را در عرصه خارجی تغییر دهد. بدون شک آمال و آرزوی واقعی محور غربی- عربی- عبری (که بعد از روی کار آمدن محمد بن سلمان در عربستان و حضور نتانیاهو به طرز بی سابقه ای به هم نزدیک شده اند) تغییر ساختار سیاسی ایران می باشد اما از آن جا که این امر بیش از حد آرمان گرایانه و خارج از مقدورات آنها می باشد به سمت تغییر رفتار حرکت کرده اند. به عبارتی بهتر آمریکا، عربستان و رژیم صهیونیستی در قبال ایران حداقل دو سناریوی حداکثری و حداقلی دارند که در قالب این دو، تغییر ساختار یا رفتار قرار می گیرد.

در این بین نباید چندان به صحبت های جیمز متیس، وزیر دفاع آمریکا که روز جمعه اعلام کرد راهبرد واشنگتن در قبال ایران بر پایه « تغییر رژیم» و «فروپاشی از درون» شکل نگرفته استناد کرد؛ چرا که امثال جیمز متیس در حال حاضر در دولت ترامپ از قدرت اثرگذاری چندانی به نسبت جان بولتون، جرد کوشنر، نیکی هیلی و مایک پمپئو برخوردار نمی باشند. اگر چه خود متیس نیز به به اتخاذ سیاست سخت در قبال ایران مشهور است اما وقتی کنار افرادی چون پمپئو و بولتون قرار می گیرد بدون تردید اوضاع تفاوت می کند.

در این راستا اخیراً خبرگزاری رویترز گزارش داده که دولت آمریکا در پی این است تا کشورهای عربی را در قالب ائتلافی تحت عنوان«ناتوی عربی» متحد کند تا با نفوذ و قدرت تاثیر ایران در منطقه مقابله نماید. البته ایده تشکیل ناتوی عربی در چند سال اخیر بارها مطرح شده اما سرانجام مطلوبی نیافته است. نانوی عربی قرار است بر اساس سازمان پیمان آتلانتیک شمالی که بعد از جنگ جهانی دوم برای مقابله با نفوذ شوروی در اروپا بوجود آمد شکل بگیرد.

طرح ناتوی عربی بر پایه همگرایی و ائتلاف نظامی و امنیتی شش کشور عربی(عربستان، امارات متحده عربی، کویت، عمان، اردن و مصر) بنیان گذاشته می شود. به گزارش رویترز دولت ترامپ در پی این است تا اواسط اکتبر(مهر ماه) در نشستی که در واشنگتن برگزار می شود رایزنی های بیشتری را جهت تشکیل چنین ائتلافی انجام دهد.

بیشتر بخوانید:

ترامپ به دنبال احیای ناتو عربی عليه ايران

اما بنا به دلایلی از همین حالا می توان پیش بینی کرد اگر چه در سیاست های خصمانه محور غربی- عربی- عبری تغییری در آینده رخ نخواهد داد اما این که چنین طرحی عملیاتی شود و در دست یابی به اهداف ضد ایرانی نیز موفق باشد بعید جلوه می کند. درباره این گفته می توان به دلایل زیر اشاره کرد:

- عربستان، امارات متحده عربی و مصر اختلافات اساسی با قطر دارند. کشور عمان نیز روابط نزدیکی با ایران دارد و از سوی دیگر اگر چه کویت تحت فشار عربستان همیشه علیه تهران موضع گیری هایی داشته اما سابقه و تجربه تاریخی نشان داده این کشور لزوماً همیشه در قالب و چارچوب محدود سیاست های ریاض حرکت نمی کند.

- به نظر می رسد یکی از دلایل عمده مطرح شدن طرح ناتوی عربی در این برهه زمانی، بهره گیری ترامپ از منابع و امکانات اعراب برای مقابله با ایران در راستای شعار انتخاباتی اول آمریکا می باشد؛ در واقع در چنین طرحی احتمالاً آمریکا بیشتر نقش هماهنگی و راهبری را برعهده خواهد داشت تا بدلیل رویکرد منفعت طلبانه ترامپ هزینه ای از خزانه آمریکایی ها صرف نشود. اما تجربه ثابت کرده ائتلاف کشورهای عربی هیچ موقع کارآمد نبوده است. در واقع اگر عربستان و امارات متحده به عنوان دو پایه اصلی چنین راهبردی از قدرت کافی برخوردار بودند بیش از سه سال در مقابل فقیرترین کشور جهان عرب یعنی یمن گرفتار نمی شدند که در حال حاضر نیز چشم انداز هر گونه موفقیت در جنگ تیره و تار می باشد.

- اما موضوع مهم این است اگر چنین سازمان ها و نهادهایی در مقابل ایران کارآمد بودند همین نهادهای فعلی مانند شورای همکاری خلیج فارس که برای مقابله با ایران بعد از وقوع انقلاب اسلامی بوجود آمدند مثمرثمر واقع می شدند.

با تمام این تفاسیر از چنین تحرکات ضد ایرانی که احتمالاً در آینده تشدید نیز خواهد شد نباید غافل شد. بخصوص این که افراطی های حاکم بر کاخ سفید حیثیت خود را بعد از کنار گذاشتن برجام بر عقب نشینی ایران قرار داده اند و امیدوار به این می باشند که با جنگ روانی و اقتصادی، تهران را وادار به کوتاه آمدن از سیاست های منطقه ای و برنامه دفاعی نمایند. در این بین تلاش مضاعف رژیم صهیونیستی برای درگیر کردن ایران در مشکلات داخلی نیز حائز اهمیت می باشد. عامل دیگر نیز که باید چنین اقداماتی را جدی گرفت ارتباط نزدیک افرادی مانند بولتون و جولیانی با سازمان منافقین و از سوی دیگر تقویت رابطه ریاض با این گروهک در سال های اخیر می باشد که احتمالاً از آنها در راستای متشنج کردن اوضاع و سوء استفاده از شرایط نه چندان مساعد اقتصادی بهره خواهند گرفت.الف

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار