جمعیتی با لباس‌های محلی در برنامه خندوانه، صدای مهدی یراحی که با ترجیع‌بند «حیک بابا، حیک»، ترانه مشهور ناظم الغزالی خواننده معروف عراقی را به عربی برای آلام مردم خوزستان می‌خواند و فولکلور‌های زیبا، چهار پنج سالی است برای ما از ایران رنگارنگ تصویرسازی می‌کنند.
کد خبر: ۶۲۹۷۰۶
تاریخ انتشار: ۲۲ تير ۱۳۹۷ - ۱۹:۵۷ 13 July 2018

اما «آیا رسانه ملی همواره با رنگارنگی قومی ایران این گونه برخورد کرده و آیا عملکرد کنونی تلویزیون نیز در همین اقدامات خلاصه و قابل ارزیابی است؟»
جنگ که بود می‌دانستیم همه باید یکصدا باشیم. اما سایه شوم جنگ که رفع شد، کم‌کم این روند هم‌گرایی رو به ضعف نهاد و جای خود را به غفلت داد؛ غفلتی که گاهی به رنگ و بویی از سیاسی‌کاری آمیخته بود.

**سریال‌های خاطره انگیز با لهجه
یکی از نخستین سریال‌های پربیننده تلویزیونی که لهجه مشخصی بر آن غالب شد، «قصه‌های مجید» ساخته کیومرث پوراحمد بود که بر پایه کتابی با همین نام از هوشنگ مرادی کرمانی ساخته شده بود. این سریال در اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 از شبکه اول سیما پخش شد و کسی اعتراضی از جانب اصفهانی‌ها نشنید. مجید با بازی زیبای خود، نوایی دل‌انگیز از لهجه یک پسربچه اصفهانی را در ذهن مردم ایران به یادگار گذاشت. باز هم اصفهانی‌ها با سریال «آقای گرفتار» به تلویزیون آمدند و با توجه به موضوع خاصش، حساسیتی برای مردم اصفهان ایجاد نکرد. 
یکی از محبوب‌ترین سریال‌های تاریخ تلویزیون با نام «روزی روزگاری» توسط امرالله احمدجو در اوایل دهه 70 ساخته و پخش شد. بعضی از دیالوگ‌های این سریال بعد از سال‌ها هنوز هم استفاده می‌شود؛ دیالوگ‌هایی که لهجه و زبان متفاوتی دارد. احمدجو درباره نقش لهجه‌ها گفته بود: «لهجه‌ها بسیار دلنشین و زیبا هستند و باید به این نکته توجه کنیم که مورد سوءاستفاده برخی از مردم قرار نگیرد. در روزی روزگاری من از یک لهجه و قوم استفاده نکردم، اما از شیوه دیگری استفاده کردم. در این سریال هفت برادر نماینده هفت قوم ایرانی بودند. پوشش لباس‌هایشان و لهجه‌های ترکیبی هر کدام آنها مختص یک شهر بود.»
این برنامه‌ها همگی مختص دورانی هستند که هنوز یکپارچگی حاصل از سختی‌های دوران جنگ هشت ساله باقی است. 

**شاکیان فراوان معمولی
دهه 80 و 90 را می‌توان اوج اعتراضات اقوام به برنامه‌های تلویزیون دانست. شخصیت‌پردازی قومیت‌های کشور در قالب افراد لوده، دغل، و طبقات فرودست جامعه از نظر اقتصادی، اجتماعی و تحصیلی، در کنار توهین‌های تاریخی در سریال‌های تلویزیونی، همواره اعتراضات اقوام مختلف را برانگیخته است؛ اعتراضاتی که گاهی با میانجی‌گری حل شده و گاهی تا مجلس شورای اسلامی و مقامات دولتی را درگیر کرده و نماینده مجلس و استاندار را وادار به عذرخواهی از مردم کرده است. 
این روند، مسئولان صداوسیما را واداشت با برخی اقدامات، به دلجویی از اقوام و همچنین معرفی فرهنگ قومیت‌های مختلف کشور اقدام کنند. 

**ظهور شبکه اختصاصی برای بازنمایی اقوام
در کنار راه‌اندازی شبکه‌های استانی، یکی از مناسب‌ترین اقدامات صداوسیما در ایجاد اتحاد و اختصاص فرصت برابر برای اقوام مختلف، تأسیس شبکه «شما» بود؛ شبکه‌ای که به صورت رسمی در هشتم مرداد 1390 با حضور محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهوری وقت و رئیس سازمان صداوسیما آغاز بکار کرد. پخش مستندها و سریال‌های بومی و استانی و حضور پررنگ موسیقی‌های محلی و قومی، این شبکه را به جایگاه ویژه‌ای رسانده بود. چهار سال بعد و به دلیل کمبود بودجه سازمان صدا و سیما، این شبکه در شبکه آموزش ادغام شد.
پس از عزل سرافراز و حضور علی عسگری، با هدف توجه به برنامه‌های تولیدی مراکز استان‌ها و پخش برنامه‌های شاخص مراکز استان‌ها در سراسر ایران و به دنبال حمایت مالی دولت دهم، شبکه شما دوباره در 29 شهریور 1395 افتتاح شد. 
این شبکه با اتکا به تولیدات برنامه‌ای سیمای مراکز استان‌ها از طریق تأمین و تولید برنامه، یکپارچگی اقوام و قشرها مختلف کشور را در عین گوناگونی نمایش می‌دهد و برخی برنامه‌هایش مانند «ترانه باران» و «من و شما» توانسته مخاطبان زیادی را جذب کند.
برنامه خندوانه نیز با برخی حرکت‌های مثبت توانست در این زمینه نقش‌آفرینی کند. این برنامه فرح‌بخش که از شبکه نسیم پخش می‌شود، گاهی با حاضرانی از شهرهای مختلف کشور با لباس‌های محلی و گاهی با حضور مهمانان ویژه و خوانندگان ویژه خود که کاملا با ظاهر محلی خود در برنامه حضور می‌یابند، توانسته در این مسیر به موفقیت دست یابد. همچنین خندوانه با شخصیت عروسکی خود به نام جناب خان که توانایی حرف زدن به لهجه‌ها، گویش‌ها و زبان‌های مختلف ایران دارد و با فرهنگ و شعرهای آنها آشناست، حرکت مثبتی را رقم زده است. 
همچنین حضور تعدادی از اهل سنت سیستان و بلوچستان در برنامه خندوانه در سال 94، نمونه موفقی از ایجاد اتحاد بین مذاهب مختلف بود.

**از خندوانه تا پایتخت در خدمت نمود فرهنگ اقوام
در شهریور 95 نیز برنامه خندوانه میزبان کردهای کشور از استان‌های مختلف بود. در بخشی از این برنامه، ظرافت‌های فرهنگ کردی معرفی شد و گروهی از جوانان کرد به رقص محلی پرداختند.
سریال پایتخت نیز که در ابتدا با مقاومت‌ها و اعتراضاتی از سوی مازندرانی‌ها مواجه بود، حالا بعد از پخش پنج فصل خود، یکی از محبوب‌ترین و موفق‌ترین آثاری است که در قالب طنز، به زبان یکی از اقوام کشور سخن گفته می‌شود.
پخش موسیقی‌های محلی از شبکه‌های مختلف تلویزیونی و همچنین شبکه رادیویی آوا با پخش فولکلورهای زیبا، بخشی از این موفقیت‌ها هستند که می‌تواند بیانگر رویکرد مثبت در مواجهه رسانه ملی با رنگارنگی اقوام باشد. 
اما همه عملکرد صداوسیما در این سال‌ها به این موارد ختم نمی‌شود. مواردی هم بوده که کم دقتی صداوسیما یا حساسیت اقوام باعث چالش هایی شده است.

**چرا مولوی عبدالحمید به سرافراز نامه نوشت؟
آبان93 بود که مولوی عبدالحمید، امام جمعه مسجد مکی اهل سنت زاهدان، پس از انتخاب محمد سرافراز به ریاست صدا و سیما با نوشتن نامه‌ای خواستار توجه ویژه و بی‌طرفانه صدا وسیما به اقوام و مذاهب شد. در بخش‌هایی از این نامه آمده بود: «انتظار می‌رود در این رسانه بزرگ، احترام همه اقوام و مذاهب و ادیان در سطح جهان و به‌ویژه در کشور مد نظر قرار گیرد و از زبان اقوام، لباس، فرهنگ و معتقدات دینی و مذهبی آنها با حرمت خاصی یاد بشوند. تلاش شود در فیلم‌ها و سریال‌ها و سایر برنامه‌های صدا و سیما به لباس و فرهنگ اقوام ایرانی و معتقدات مذهبی‏شان توهینی صورت نگیرد.»
اما علت نگارش نامه و درخواست مولوی عبدالحمید از رئیس وقت رسانه ملی چه بود؟ مصادیق اقدام نسنجیده درباره اقوام چه مواردی بودند؟

**آذری زبان‌ها علیه فیتیله‌ای‌ها
نیمه پاییز سال 94 پخش آیتمی در برنامه فیتیله‌ای‌ها خشم آذری زبان‌ها را برانگیخت. آنها اعتقاد داشتند برای چندمین بار متوالی با تمسخر، صدا و سیما توهین به یک قوم را با برنامه طنز به عمد و یا به سهو اشتباه گرفته است. مردم در شهرهای مختلف ارومیه، اردبیل و زنجان به خیابان‌ها ریختند. در نهایت، با عذرخواهی صداوسیما و ممنوعیت کار بازیگران فیتیله‌ای تا حدودی فضا آرام شد.

**استنداپ کمدی رامبد به قیمت تهدید به قتل
15 دی ماه 93 رامبد جوان به تاک‌شوی شبکه سه آمد و با درخواست علی ضیاء در برنامه زنده مواجه شد که از او خواست در حالی که تنها چهار دقیقه به پایان برنامه باقی مانده، یک استندآپ کمدی زنده اجرا کند! جوان که شگفت‌زده شده بود، گفت: «علی جان کار خیلی سختی است، باید از قبل طراحی‌اش می‌کردم» و زمانی که ضیاء از قاب دوربین‌ها خارج شد، جوان تازه ماجرا را جدی گرفت و وسط استودیو آمد. او با وجود اینکه آمادگی نداشت و غافلگیر شده بود، روایت کوتاهی از فرد زابلی که سگی به نام زنبور داشته و شب‌ها از مزرعه پنبه که گرازها به آن حمله می‌کردند مراقبت می‌کرده، تعریف کرد. همین استندآپ چهاردقیقه‌ای کافی بود تا موج اعتراضات سرازیر شود؛ تا جایی که رامبد در فضای مجازی، تهدید به قتل هم شد. جوان چند شب بعد و در برنامه زنده تلویزیونی «بعضیا» که در شب میلاد پیامبر اکرم(ص) و امام جعفر صادق(ع) از شبکه سه سیما پخش شد، به طور ویژه از مردم سیستان و بلوچستان عذرخواهی کرد.

**دردسر عظیم کمال تبریزی
اما سخت‌ترین اعتراض‌ها در سال‌های اخیر متعلق به بختیاری‌هاست. اواسط بهمن 92 بود که سریال سرزمین کهن ساخته کمال تبریزی پس از پخش تبلیغات گسترده و اختصاص هزینه بالا از شبکه 3 سیما پخش شد. هنوز قسمت‌های اول این سریال پخش می‌شد که یک سکانس همه سریال را روی هوا برد؛ امیر آقایی در نقش اردکانی، معلمی با اندیشه‌های چپ، رو به بیتا فرهی، در نقش خواهر ناتنی اردکانی، فریاد می‌کشد و می‌گوید: «به چه چیز خودتون افتخار می‌کنین؟ به کدوم اصل و نسب؟ به سرپاگرفتن سگ‌های انگلیسی و کاسه‌لیسی کنسول انگلیس؟ می‌خواین فردا سر کلاس برای بچه‌ها قصه اینکه بختیاری‌ها چطور بختیاری شدند رو بگم؟». ماجرای اعتراض‌ها از همین جا شروع شد. بختیاری نام خانوادگی خواهر ناتنی اردکانی است و استفاده از این نام خانوادگی برای بختیاری‌ها معنای توهین به این قوم را داشت. 
در بسیاری از شهرهایی که قوم بختیاری در آن ساکن بودند، موج اعتراض به این سریال راه افتاد. در الیگودرز حدود 10 هزار نفر از مردم مقابل فرمانداری تجمع کردند و خواستار عذرخواهی متولیان و توقف پخش این سریال شدند؛ برخی چهره ها نظیر محسن رضایی نیز حق را به هم قومی های خود دادند. توقف پخش این سریال قوی محقق شد و با وجود اصلاحات فراوان تاکنون هم که 5 سالی گذشته، همچنان ادامه دارد!
سریال «پایتخت» هم در فصل اول خود از اعتراض مصون نماند. برخی مازندرانی‌ها معتقد بودند در این سریال طنز خانوادگی، گویش مازندرانی تمسخر شده است. 

**نژادپرستی به سبک کلاه قرمزی!
کلاه قرمزی هم که یکی از خاطرات خوب دهه شصتی‌هاست، یکبار محل اعتراض قومیت‌ها بود؛ آنجا که ایرج طهماسب در برنامه نوروز 97 عروسک‌های اقوام مختلف را روی نقشه ایران قرار داد، اما به خوزستان که رسید عروسک دیگری را به جای عروسک عرب جای‌گذاری کرد. همین باعث شد مردم اهواز به خیابان بیایند. آنها این حرکت صداوسیما را انکار هویت مردم اهواز و حرکتی نژادپرستانه خواندند و خواستار عذرخواهی صداوسیما و توبیخ عوامل این برنامه شدند.

**صداوسیما، اقوام و عبور از بحران
این روزها همه متوجه حساس بودن شرایط و آمادگی فضا برای تبدیل کوچکترین مشکلات به بحران هستند. موضوع اقوام نیز از جمله مواردی است که خیلی راحت می تواند زمینه ساز شکاف و بحران و دلخوری جمعی هموطنان شود.
با نگاهی به اقدامات مثبت و چالش ساز یادشده، باید دید مدیران رسانه ملی تا چه حد آمادگی دارند با ضوابط و اعمال نظارت‌های جدی بر روند برنامه‌سازی‌ها، نه تنها مانع از تکرار اشتباهات و اقدامات دردسرساز شوند؛ بلکه زمینه ساز وحدت و همبستگی و تقلیل چالشهای دیگر شوند.
وقتی مردم خرمشهر به خاطر نداشتن آب آشامیدنی به خیابان آمدند، صداوسیما با پخش چندین باره کلیپ عربی متفاوت مهدی یراحی تلاش کرد آبی بر آتش بی آبی باشد؛ این رویکرد اگر به جای موسمی بودن، راهبردی و متوازن باشد، آثار زیادی دارد. ایران رنگین کمان اقوام است و حضور آنان فرصت است، نه تهدید.. اگر کمی هوشمندانه عمل کنیم.

گزارش از سید مهدی موسوی تبار

منبع: ايرنا
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار