شاعر یزدی تشریح کرد
شاعر یزدی به تشریح ابعاد شعر در ماه مبارک رمضان پرداخت و گفت: واژه رمضان و روزه‌داری در نظر شاعران فارسی جایگاه ویژه‌ای داشته است.
کد خبر: ۶۱۷۰۸۶
تاریخ انتشار: ۲۰ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۱:۱۰ 10 June 2018

غلامرضا محمدی با اشاره به اینکه ماه رمضان را ماه کسب فضایل، ماه تقرب به خدا، ماه آشنایی با قرآن، شب قدر و امام علی (ع) است، گفت: این ماه، ماه عشق و شور بندگی و ماه سحرخیزی، اشک، دعا و راز و نیایش است.

وی افزود: این ماه، ماه محبوب خدا، پیامبر و ائمه (ع) و ماه اولیاء خداست، به‌ویژه اینکه در آن ماه، شب قدر قرار دارد که قرآن در آن نازل‌شده و ارزش هزار ماه را دارد و ازآنجاکه ادبیات هر جامعه آیینه تمام نمای فرهنگ و معنویت آن جامعه است در ادبیات فارسی ما وصف و شرح رمضان بسیار است و هنگامی‌که می‌گوییم رمضان؛ یعنی فرهنگ رمضان و شامل دعا، قرآن، سحرخیزی، نماز شب و حالت‌های معنوی این ماه می‌شود.

این شاعر یزدی بابیان اینکه رمضان برای همه فرهنگی شیرین و خاطره آمیز دارد، تصریح کرد: شاعران زیبایی این خاطرات و عظمت و معنویت رمضان را در شعرهای گاهی به طنز، گاهی به جد، گاهی با ناله و اشک و سوز دل و خلاصه همه گونه حالت را در شعرهای خود آورده‌اند.

محمدی اظهار داشت: شاعرانی بزرگ چون مولانا، سعدی، صائب، بیدل و نظامی شعرهایی دشوار و عمیق گفته‌اند و دیگران هم کم نگذاشته‌اند و شاعران امروزی هم شعرهایی بسیار زیبا دارند که به آن می‌پردازیم.

گاهی شاعری به طنز شعر گفته و نظرش جلب‌توجه اغنیا به فقرا بوده است مانند عهدی ترشیزی که می‌گوید:

آمد رمضان نه صاف داریم و نه دُرد

وز چهره ما گرسنگی رنگ ببُرد

در خانه ما ز خوردنی چیزی نیست

 ای روزه برو ورنه ترا خواهم خورد

گاهی شاعر عاشقانه رمضان را دستمایه عشق قرار می‌دهد، مانند شاطر عباس صبوحی که این‌گونه می‌سراید:

روزه‌دارم من و افطارم از آن لعل لب است

 آری افطار رطب در رمضان مستحب است

روز ماه رمضان زلف میفشان که فقیه

بخورد روزه خود به گمانش که شب است

سعدی بسیار زیبا برای روزه شعر گفته و گاه می‌خواهد بگوید روزه این نیست که روز چیزی نخوری و شب به‌جای آن پرخوری کنی.

مسلم کسی را بود روزه داشت

که درمانده‌ای را دهد نان و چاشت

وگرنه چه لازم که زحمت بری

 ز خود بازگیری و هم خودخوری

حافظ آن شاعر سخنور درجایی می‌گوید:

بازآی و دل‌تنگ مرا مونس جان باش

 وین سوخته را محرم اسرار نهان باش

زان باده که در میکده عشق فروشند

 ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش

و درجایی دیگر می‌گوید:

ثواب روزه و حج قبول آن‌کس برد

 که خاک میکده عشق را زیارت کرد

هیچ‌کدام از شاعران بیشتر از مولانا، رمضان را با همه ظرافتش شتایش نکرده است که می‌گوید:

تا سفره و نان بینی کی جان و جهان‌بینی

رو جان و جهان رو جو ای جان و جهان من

شعر زیبای دیگری مولانا دارد که می‌گوید:

این دهان بستی دهانی باز شد

 تا خورنده لقمه‌های راز شد

لب فروبند از طعام و از شراب

 سوی خوان آسمانی کن شتاب

چند خوردی چرب و شیرین از طعام

امتحان کن چند روزی در صیام

شعر معاصران برای رمضان هم کم از پیشینیان نیست و گاه شاعرانی همچون قزوه عالی سروده‌اند.

جعفر ابراهیمی می‌گوید:

لحظه افطار وقتی می‌رسد

سفره پر می‌شد ز عطر و موی یاس

لحظه‌ای احساس می‌کردم که من

 نور دارم بر تنم جای لباس

سر می‌شد با پدر باغ دعا

نرم می‌خواند از کتابی آشنا

با فطیر تازه مادر می‌رسید

دست‌هایش داشت بوی ربنا

قیصر امین پور درجایی می‌گوید:

عید است و دلم خانه ویرانه بیا

این خانه تکاندیم ز بیگانه بیا

یک ماه تمام میهمانت بودیم

 یک روز به مهمانی این خانه بیا

مهرابی نژاد نیز می‌گوید:

عشق آمد و کوفت بر در خانه

 ما عطر رمضان ریخت به کاشانه ما

هرروز به افطار عطش خواندمان

 بر سفره مهر خویش جانانه ما

عطار هم شعرهای خوبی دارد که می‌گوید:

ای دوست ماه روزه رسید و تو خفته‌ای

 آخر ز خواب غفلت دیرینه سر بر آر

اوحدی مراغه‌ای هم زیبا می‌گوید:

روزه‌دار و به دیگران بخوران

 نه مخور روز و شب شکم بدران

روده پیچ‌پیچ را چه کنی

 ای کم از هیچ هیچ را چه کنی

تو ز کم‌خواری و ز کم‌خوابی

 یابی ارزان که دولت یابی

صائب تبریزی غزل بسیار عالی دارد که می‌گوید:

افسوس که ایام شریف رمضان رفت

سی عید به یک‌مرتبه از دست جهان رفت

بی ورزی ما چون نشود فاش به عالم

 ماهی که شب قدر در آن بود نهان رفت

البته شاعرانی به‌مانند جیحون یزدی از رفتن ماه روزه اظهار خوشحالی می‌کند و می‌گوید:

عید آمد و ما رو از غم روزه رها کرد

 این مرحمت از عید نیاید که خدا کرد

سعدی شعری دارد در وداع با ماه مبارک رمضان که خیلی زیباست که مقطع آن این است.

برگ تحویل می‌کند رمضان

بار تودیع بر دل اخوان

منبع: فارس
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار