کد خبر: ۴۵۱۸۵۱
تاریخ انتشار: ۱۱ تير ۱۳۹۶ - ۱۵:۳۸ 02 July 2017
تابناک / به سراغ مدیرعامل محجوب فوتبال رشت رفتیم که مهندس الطافی در گفتگو با وارش اسپرت-تارنمای هواداران داماش گیلان به صورت تفصیلی و صریح با رسانه ی هواداری داماش سخن گفت که در ادامه می خوانید…

 

*می توانیم خواهش کنیم با صراحت و بدون مصلحت اندیشی به سوالات ما پاسخ بدهید؟

باید توجه کرد که مصلحت اندیشی در حق چه کسی و چه چیزی؟ اگر این مصلحت در قبال داماش باشه هنوز هم معتقدم باید مصلحت داماش در گفتگو در نظر گرفته شوم اما اگر در قبال من باشد مصلحت اندیشی اهمیتی برایم ندارد چرا که این گونه زندگی کرده ام. من با یک دروغ می توانستم در لیست اصلاحات قرار بگیرم و الان عضو شورای شهر بودم! شورای اصلاح طلبان گیلان دو روز مانده به انتخابات گفتند که باید سوگندنامه را امضا کنید که اگر در لیست قرار نگرفتید باید به نفع لیست اصلاحات استعفا بدهید که همه امضا کردند اما من و مهندس شگفت تنها افرادی بودیم که حاضر به این کار نشدیم و خیلی از افراد به ما گفتند شما فقط امضا بکنید… اما من و مهندس شگفت اعلام کردیم که اهل دروغ گفتن نیستیم! و در ایام انتخابات دیدیدم کسانی سوگندنامه را امضا کرده بودند که در لیست اصلاحات قرار نگرفتند استعفا ندادند و از قضا جزء منتخبین شورای پنجم هم شدند!

 

*دلایل عدم صعود داماش به لیگ یک از نظر شما چه بود؟

بر اساس سابقه و شناختی که از فوتبال و داماش دارم، باید بگویم که تیم ما نباید صعود می کرد که اگر این اتفاق می افتاد، خیلی از معادلات فوتبال غلط بود.

داماش شروع خوبی نداشت و هیات مدیره در تشکیل آن هیچ نقشی نداشت. آقای سامیر رجب اف به عنوان سرمایه گذار آمدند، مربی مد نظر خودشان را آوردند؛ ایشان هم کمک های خودشان را آورد و بازیکنان مد نظر خودش را جذب کرد و بنده هیچ نقشی در این کارها نداشتم. نه در بودجه برای بازیکنان، نه سطح فنی آنها و نه چیدمان و… هیچ نقشی نداشتم و می توانم بگویم اسماعیل حاجی پور هم نقشی نداشت!

به هوای اینکه یک سرمایه گذار خارجی آمده بود، اسماعیل حاجی پور از من کمک خواست و ما هم بدون هیچ چشم داشتی کمک کردیم. رامیز محمداف هم با اینکه قبلا در رشت بازی کرده بود، اما به خاطر سال ها دوری از ایران و عدم آشنایی لازم با جو فعلی فوتبال کشور، گزینه مناسبی برای سرمربیگری داماش نبود و افرادی هم که به همراه او آمده بودند، سطح آنچنان بالایی نداشتند و نمی شد انتظار موفقیت از آنها داشت.

ما در همان ابتدا هم به آقای سامیر گفتیم که درست است که شما سرمایه گذار تیم هستید و حق تصمیم گیری دارید ولی ما هم به عنوان اعضای هیات مدیره هر زمان که دیدیم نتایج دارد به ضرر داماش تمام می شود، سرمربی را برکنار خواهیم کرد. پس از برکناری رامیز هم به سراغ هادی طباطبایی رفتیم. این در حالی است که در ابتدای فصل، هادی را برای مدیرعاملی باشگاه در نظر گرفته بودیم که میسر نشد چرا که بنده هیچ علاقه ای به مدیرعاملی نداشته و ندارم. حال با در نظر گرفتن بودجه باشگاه و گزینه های سرمربیگری، هادی بهترین گزینه بود و انصافا هادی خیلی از خود گذشتگی و ریسک کرد. البته این ریسک دو طرفه هم از جانب او و هم از جانب ما بود. هم ما اولین تجربه سرمربیگری اش را در اختیارش گذاشتیم و هم او شخص بااعتباری در فوتبال کشور بود و انصافا هم پس از آمدن او، تیم بهتر شد ولی همچنان مشکل داشت. متاسفانه در نیم فصل هم نتوانستیم آن طور که باید تیم را تقویت کنیم که مسلما در این خصوص هادی مقصر نبوده است بلکه دست ما خالی بود. به طبع در کل فصل هم شاید داماش در دو سه بازی خیلی بدشانسی آورد و نتیجه نگرفت اما در مجموع داماشِ فصل قبل تیمی نبود که بتواند صعود کند. چون نقاط ضعف و ناهماهنگی های زیادی داشت.

 

*شایعه شده بود که باشگاه به هادی طباطبایی گفته بود دستش برای جذب بازیکن باز است؟ تا چه حد صحت داشت؟

من چیزی در این مورد نشنیدم ولی باید به او گفته باشند. ما هم خیلی مایل بودیم همه جوره کمک کنیم ولی از لحاظ مالی آنچنان چیزی در چنته نداشتیم. در مجموع انتظارات هادی انتظارات معقول یک سرمربی بود که هم برای بهبود شرایط تیم و هم پیشرفت هادی به عنوان مربی نیاز بود و شاید در برخی از موارد نتوانستیم حتی نصف این انتظارات را برآورده کنیم. با این حال تلاشمان را کردیم که تیم به بهترین نحو به سفرهای خارج از خانه برود و در بهترین هتل ها اقامت کند. آقای حاجی پور هم انصافا تمام زندگی اش را به پای تیم گذاشت و خود هادی هم امید زیادی برای صعود تیم داشت. گرچه از نظر من امیدی به موفقیت تیم نبود. این را هم باید در نظر گرفت که لزوما یک مربی خوب بودن برای مربیگری در لیگ دو کافی نیست و این لیگ به مانند لیگ یک و لیگ برتر شرایط خاص خودش را دارد.

 

*یکی از ایراداتی که به تیم داماش وارد بود، این بود که باشگاه تشکیلات مدیریتی مشخصی نداشت و این در خیلی از تصمیم گیری های باشگاه نمود پیدا کرد و حتی برخی از اعضای هیات مدیره از برخی اتفاقات و تصمیمات مطلع نبودند. در این مورد توضیح دهید…

در تیم ما شرایط به گونه ای بود که خیلی از تصمیم ها توسط مدیریت باشگاه گرفته نمی شد و حتی بنده و آقای حاجی پور با دو سه روز تاخیر از این تصمیمات آگاه می شدیم. گرچه ما هر هفته بلا استثنا جلسات هیات مدیره داشتیم، ولی شاید به آن صورت مدیریت منسجم و اتاق فکر برای تصمیم گیری های باشگاه نداشتیم و علی رغم اینکه در برخی تصمیمات از ما مشورت می گرفتند اما خیلی از تصمیم ها درون تیمی گرفته می شد.

 

*شما سابقه زیادی در مدیریت فوتبالی و غیرفوتبالی داشتید. به نظر شما اینکه شما به عنوان مدیرعامل در خصوص بسیاری از مسائل باشگاه بی اطلاع باشید، یک نقطه ضعف برای مدیریت شما نیست؟!

صد درصد قبول دارم. من هیچ کجا این چنین مدیریت نکردم. این مدیریت بیشتر در حد رفاقت بود تا مدیریت. به عبارتی ما همیشه یک قدم از تیم عقب تر بودیم و باید می دویدیم تا مشکلات تیم را رفع کنیم. ما همه فقط به دنبال رفع و رجوع تیم بودیم و این اصلا طریقه صحیح مدیریت نیست. در واقع اصلا مدیریت نیست! چون ما اصلا قرار نبود مدیریت کنیم. آقای حاجی پور قرار نبود سرمایه گذاری کند. بلکه قرار بود با دادن منافعی به یک سرمایه گذار خارجی، او را به حمایت مالی از تیم ترغیب کنیم تا به این طریق نیازهای باشگاه برآورده شود و بنده هم اصلا به فکر مدیرعاملی داماش نبودم.

 

*آیا این روند مدیریت در فصل آینده هم ادامه خواهد داشت؟

صد درصد نه. برای فصل آینده برنامه ریزی بهتری خواهیم داشت و قطعا مدیرعامل و هیات مدیره داماش جوان خواهند شد!

با صحبت های اولیه ای که با هیأت مدیره انجام شد، تصمیم بر این شد که اولا بازیکنان تیم اکثرا بومی باشند و ثانیا اکثرا جوان و با میانگین سنی پایین باشند و سرمربی تیم را هم در همین راستا انتخاب کردیم.

 

*یکی از انتقاداتی که هواداران در فصل گذشته مطرح می کردند این بود که در مقاطع بحرانی و در میان حاشیه های موجود در باشگاه، مدیریت باشگاه در سکوت خبری به سر می برد و با یک یا دو مصاحبه و واکنش، جو ملتهب را آرام نمی کند. دلیل این روند چیست؟

توقعات متفاوت است. مدیرعاملی به این نیست که فقط مرتب راجع به تیم مصاحبه کرد. در ضمن من که درون ذهن سرمربی نیستم. مربی ایده هایی دارد که بر اساس آنها پیش می رود که گاه صحیح و گاه غلط است. مربی همواره در حال فکر کردن است و هر گونه دخالت مدیر، مالک، سرپرست و دیگران به چیزی ختم می شود که این روزها در فوتبال ایران شاهد هستیم که تیم هایمان هر چقدر در داخل موفق هستند، در خارج از آن موفقیتی ندارند. چون همیشه یک مدیرعاملی هست که مرتب مصاحبه می کند، انتقاد می کند، ارنج تیم را می چیند، تلفنی ترکیب را می گوید و… بعد هر باخت تیم، من چه واکنشی باید انجام بدهم؟ باید بگویم گوش مربی را می کشم یا او را نوازش می کنم؟ هر واکنشی انجام بدهم، عده ای خوشحال و عده ای ناراحت می شوند و در واقع نباید واکنشی انجام بدهم.

نیاز نیست بعد هر نتیجه بگویم بازی بعدی را می بریم. چون همیشه هدف این است که ببریم. هواداران هم می دانند که من با هر برد خوشحال و با هر باخت ناراحت می شوم و نیازی نیست که واکنش انجام بدهم و مصاحبه کنم. کار ما به عنوان مدیریت باید انگیزشی باشد. به صورتی که قبل هر بازی به بازیکنان بگوییم که در صورت برد پاداش خواهند داشت و طبیعتا در صورت عدم کسب نتیجه جریمه هم باید بشوند. من مدیریت با آرامش را ترجیح می دهم

 

*بعد از اتمام فصل، سکوت ترسناکی باشگاه را فرا گرفت که کمی باعث نگران هواداران شده که شاید باشگاه قصد تیمداری ندارد یا تیمداری را از روی رفع تکلیف انجام می دهد. آیا این سکوت باشگاه برنامه ریزی شده برای هدفی است یا ادامه روند فعلی مدیریت است؟

دو دلیل می تواند داشته باشد. اولا که ما هیاهویی برای تیمداری نداریم. چون همانطور که گفتم از ابتدا قرار نبود ما تیمداری کنیم. ثانیا ما باید دقیقا به این نتیجه برسیم که چه کار کنیم. چه برنامه ریزی انجام بدهیم. اگر تیمداری کنیم، هزینه دارد و تیمداری نکنیم آن هم هزینه های خودش را دارد و ما حامی مالی هم نداریم. بنابراین در حال سبک سنگین کردن شرایط هستیم. تلاش ما این است که ابتدا بدهی ها را صاف کنیم و در ادامه با جذب بازیکنان جوان تر، هزینه کمتری متحمل شویم.

 

*درست است که برای این فصل سقف قرارداد ۳۰ میلیونی تعیین کرده اید؟

خیر. ما هنوز سقف قرارداد تعیین نکردیم. ولی در صدد هستیم که کمتر هزینه کنیم و به دنبال مهره های سرشناس با مبالغ بالا نیستیم. بلکه ترجیح می دهیم سطح قراردادها در یک اندازه باشد و کسی نباشد که از دیگران بیشتر دریافتی داشته باشد.

 

*پرداختی های فصل گذشته کامل پرداخت شده است؟

خیر. اما در صدد هستیم بدهی ها را پرداخت کنیم و آقای حاجی پور پیگیر این کار هست تا انشاالله در ده دوازده روز آینده ابتدا بدهی های بیرونی و سپس بدهی های بازیکنان و کادر را پرداخت کنیم.

 

*آیا جریمه هایی هم در نظر خواهید گرفت؟

قطعا جریمه هایی هم خواهیم داشت. این گونه نیست که فقط با برد، پاداش بدهیم و وقتی تیم نتیجه نمی گیرد، باید جریمه شود. نباید اینطور باشد که فقط ما هزینه کنیم و آنها نتیجه نگیرند.

 

*آیا قبول دارید که داماش علی رغم داشتن نامی بزرگ و داشتن سرمربی با برند ملی، در بحث رسانه ضعیف عمل کرد و در مقابل اتفاقات زیادی از جمله ناداوری های پیاپی، واکنش آنچنانی نشان نداد؟ آیا این سیاست باشگاه بود؟

این تیم دو ضعف داشت. یکی مدیرعامل و دیگری مدیر رسانه! مدیر رسانه هم توسط هیات مدیره انتخاب نشده بود. به مانند بازیکنان و سایر اعضای تیم، مدیر رسانه ای هم انتخاب شد.

آقای میثم محبوب انسان فوق العاده محجوب و شریفی است و کم کاری نکرد. ما برای هر بازی نامه زدیم و اعتراض کردیم اما این موضوع را به چند دلیل رسانه ای نکردیم… یکی اینکه هیچ تأثیری ندارد و فقط محض دل خوش کردن است. در واقع ما از همان ابتدای فصل در حال اعتراض بودیم. چون برخی از بازیکنان خوبمان از جمله مختاری در همان ابتدای فصل با محرومیت دو سه جلسه ای مواجه بودند. با این حال می دانستیم این اعتراض ها ثمری ندارد. این نکته را هم ذکر کنم که از نظر من تیم فصل گذشته داماش، بداخلاق ترین تیم ادوار فوتبال جهان است! هم از لحاظ تعداد کارت زرد و هم کارت قرمز و بلا استثنا ما هر بازی به همین دلیل کارت زرد زیاد جریمه شدیم که فکر کنم این در دنیا بی نظیر است؛

ما در مجموع صد میلیون پول جریمه های کارت های زرد و قرمز بازیکنان را پرداخت کردیم. به هر حال این هم تبعات تیمداری است. متأسفانه داماش هنوز در گذشته اش زندگی می کند و برای هواداران مقایسه این تیم با تیم سابق داماش سخت است. برای مثال کسی باور نمی کند داماش از تیمی مثلی شهرداری کاشان چهار گل دریافت کند و همین دیدگاه خیلی به ضرر تیم تمام شد. اما باید دانست که این آن داماش سابق و قوی نبود که چهار گل خورد. این تیم داماش فعلی است و باید با شرایط حال کنار آمد.

 

*وحید رضایی سرمربی داماش شد که مورد استقبال هواداران هم قرار گرفت. این انتخاب بر چه اساسی بود؟

ما در این شهر مربی های خوبی داریم و من همه آنها را دوست دارم. اما نمی خواستیم یک تجربه را دوبار تکرار کنیم. در ضمن آمدن هر کدام از آنها هم واکنش مثبت و منفی خاص خودش را در پی می داشت و عده ای بسیار خوشحال و عده ای بسیار ناراحت می شدند و ما نمی خواستیم مربیان با ارزش بومی مان این وسط متضرر شوند. بنابراین تصمیم گرفتیم مربی غیربومی بیاوریم که سابقه روشن و موفقی به خصوص در دسته دو هم داشته باشد و در این زمینه کسی موفق تر از وحید رضایی نبود. او شخص بسیار متینی است و در هنگام مذاکره حرفی از مبلغ قرارداد نزد و با شرایط ما کاملا کنار آمد.

 

*آیا وحید رضایی گزینه دوم یا سوم باشگاه برای سرمربیگری داماش بود که در صورت عدم توافق با دیگر گزینه ها، با او مذاکره کنید؟

با برخی گزینه ها در حد صحبت، مذاکره داشتیم که این طبیعی است. اما گزینه اصلی ما که با او رسما توافق کردیم، وحید رضایی بود. او خودش هم تمایل داشت در رشت کار کند چون قبلا یک سال در فصل ۸۶-۸۵ در این تیم عضویت داشت و با حال و هوای فوتبال رشت آشنایی دارد. او گفت، گیلان پر از استعداد است و این همه استعداد در شیراز وجود ندارد و آرزو دارد بتواند این استعدادها را شکوفا کند و ما دیدیم که هدف او واقعا مربیگری و بزرگ شدن از راه درست است. او به مانند یک معلم است و من واقعا به او علاقمند شدم.

 

*به نظر می رسد یکی از پارامترهای مدیریت فعلی برای انتخاب سرمربی، سابقه بازی در این تیم بوده است. چون هم رامیز، هم طباطبایی و هم رضایی سابقه بازی در این تیم داشته اند.

می تواند یکی از پارامترها باشد. چون گیلان فرهنگی خاص دارد و ما تمایل داشتیم کسی بیاید که این فرهنگ را از نزدیک لمس کرده باشد. حتی اگر فصل قبل به مربیگری رامیز محمداف رضایت دادیم، به همین خاطر بوده است.

 

*تزریق مالی در فصل آینده چگونه خواهد بود؟ آیا هنوز هم باید آقای حاجی پور فعلا از جیب خرج کند؟

فعلا بله. ولی در حال مذاکره با چند گروه هستیم پیشنهاداتی هم شد. ما می خواهیم به راحت ترین شکل ممکن وارد معامله شویم و با گروهی توافق کنیم که با آنها هم بتوانیم نام داماش را حفظ کنیم و هم با حمایت مالی آنها بتوانیم به دسته بالاتر راه پیدا کنیم.

 

*تفاوت نسل فعلی با نسلی که قبلا در آن مدیریت کردید چیست؟

یک چیزی به نام عِرق تقریبا از بین رفته است. عرق و علاقه به باشگاه و عرق و علاقه به افراد. در گذشته ما با بازیکنان رفیق بودیم. اما در حال حاضر چیزی به نام نزدیکی بین مدیریت و بازیکنان وجود ندارد و انگار دو مجموعه سوا هستند. ما موظف به هزینه کردن و آنها موظف به بازی کردن هستند و هیچ رنگ و بوی عاطفی در این بین نیست و حتی دیدید در مراسم ختم برادر آقای حاجی پور به جز دو سه بازیکن، هیچ بازیکن دیگری حضور نداشت!  رفتن یا نرفتن به مراسم ختم کسی، چیزی به ما اضافه یا از ما کم نمی کند، بلکه محبت و انسانیت آدم را نشان می دهد و فرد صاحب عزا احساس می کند برای او ارزش قائل شده اید.

البته این عرق و علاقه فقط در این زمینه نمود نمی کند. برای مثال در آن دوران من به امید هرندی ۸۰ هزار تومان پیشنهاد دادم و سپیدرود ۳۴۰ هزار تومان. اما امید پیشنهاد مرا قبول کرد، چون به تیم عرق داشت. همین باعث شد برخی بازیکنان دیگر هم با دیدن امید هرندی و مبلغ دریافتی اش، به پیروی از او به تیم ما بیایند. همین ها باعث می شد مردانگی و رفاقت در تیم ما شکل بگیرد. من با این تیم فعلی تا خمام هم نرفتم اما با آن تیم در تمام بازیها حضور داشتم. چون آن رفاقت و انسجام در تیم فعلی وجود ندارد. همه ما تک بعدی شده ایم. یعنی فقط فوتبال. در حالی که باید فوتبال باشد و انسانیت.

 

*جذب بازیکنان از چه زمانی شروع می شود؟

انشاالله پس از تست گرفتن از بازیکنان تستی و شروع تمرینات، جذب بازیکنان آغاز می شود و اولویت ما بازیکنان جوان هستند.

 

*به عنوان سوال آخر عملکرد هواداران را در فصل گذشته چگونه دیدید و اگر در پایان حرفی با آن ها دارید بفرمائید.

ما هوادارانی داریم که عاشق هستند و به معنای واقعی، تحفه هستند. در این میان اشتباهاتی هم دارند که اگر نداشتند حتما باید فرشته می بودند چون هر آدمی اشتباه می کند. ولی در بسیاری از پارامترها به معنای واقعی نمونه اند و عشقشان فراتر از یک عشق ورزشی است و بیشتر یک عشق آسمانی است.

من از وجود چنین هوادارانی لذت می برم. از آنها می خواهم که صبور باشند. اینطور نیست که هر چه را بخواهیم بلافاصله به دست بیاوریم. من هم برای شورای شهر رای نیاوردم اما دنیا برایم به آخر نرسید. داماش هم به دسته یک صعود نکرد اما زندگی ادامه دارد و باید به آینده امیدوار بود. می دانم که خیلی تحمل کردند اما امیدوارم درک کنند این داماش با داماش سابق فاصله زیادی دارد.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار