تابناک: عادت کرده‌ایم کنار سوژه‌ها بایستیم و روایت کنیم اما این بار تصمیم گرفتیم خرق عادت کنیم، برویم در جلد سوژه، این بار ما نه عکاس بودیم نه خبرنگار ما دستفروش بودیم.
کد خبر: ۳۱۲۵۹۱
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۳۹۵ - ۱۷:۴۳ 16 October 2016
تابناک اصفهان: عادت کرده‌ایم کنار سوژه‌ها بایستیم و روایت کنیم اما این بار تصمیم گرفتیم خرق عادت کنیم، برویم در جلد سوژه، این بار ما نه عکاس بودیم نه خبرنگار ما دستفروش بودیم. سخت بود قرار بود در یک زمان کوتاه یک تجربه جدید را داشته باشیم. کار را با جمع‌آوری اطلاعات شروع کردیم. گام اول عملیاتی کردن ، انتخاب مکان بود و این مکان خودش داستانی بود، باید جایی انتخاب می‌شد که ماموران شهرداری کمتر در آن تردد می‌کنند این را از پیشکسوت‌ها یاد گرفتیم که خطر اول ماموران شهرداریند .

گام دوم خرید جنس بود هرچند اطلاعات زیادی گرفتیم و نام چند فرد برده شد اما ما که آماتور بودیم دست آخر مجبور به تهیه جنس از این فروشندگان نشدیم. به ناچار از یکی از همین مغازه‌های نزدیک محل کار جوراب‌ها را تهیه کردیم که حجم خرید و گفتن اینکه جنس‌ها را برای فروش می‌خواهیم قیمت را حسابی پایین کشید.اما قصه کتاب‌هایمان متفاوت بود آن‌ها از مغازه نیامدند از خانه همکارم آمدند .

گام سوم شروع کار بود، شروع کار بسیار سخت و نفس گیر بود ولی همین که بساط ما کنار تاکسی‌ها پهن شد راهنمایی‌ها از همه جا به سوی ما روانه شد تا بر اوضاع مسلط باشیم. راننده‌ها یکی یکی به سراغمان می‌آمدند و هشدار می‌دادند که حداقل یک نفر را برای نگهبانی بگذارید که اگر مامورهای شهرداری سر رسیدند سریع بساطتان را جمع و جور کنید وگرنه جنس‌ها، و شاید خودتان را هم ببرند. البته که ما آماده این موضوع هم بودیم، سه حالت برای برخورد با ماموران وجود داشت، یکی تذکر به جمع کردن بساط، دومی جمع آوری جنس‌ها و ضبط آن‌ها و سومین حالت که در صورت درگیری با ماموران اتفاق می‌افتاد دستگیری خودمان بود.

گام چهارم فروش بود شروع کار زیاد خوب نبود. کسی سراغی از چیزهایی که در بساط ما وجود داشت نمی‌گرفت تا اینکه...




تجربه دستفروشی میگه، وقتی حاضر شدی کاری رو بکنی که هیچی برای از دست دادن نداری پس ساکت ایستادن بی فایده است، باید به هر قیمتی فروخت. پارازین شیش تا چهار هزار تومن.

حجم خرید و گفتن اینکه جنس ها رو برای فروش می خوایم قیمت رو حسابی پایین کشید.

باید خلاق باشید، توجه به نیاز بازار خیلی مهمه، وقتی کسی جوراب نپوشیده حتما احتیاج داره پس اونو ترغیب به خرید کنید.

یاد گرفتن زبان انگلیسی برای بچه ها خیلی مهمه، پس حتما توی بساط چیز به درد بخور داشته باشید.

بعضی وقت ها هم باید به همکارت اجازه بدی که کارشو بکنه.سر و صدای بیخودی مشتری های اونو میپرونه فقط!

مشتری خوب کسی هست که کارت رو به بقیه معرفی کنه! این آقا جزو بهترین مشتری های ما بود. البته قیمت هم تاثیر زیادی توی معرفی تو به بقیه داره.

ممکنه با همکارای سابقت روبرو بشی، اصلا نترس حتی اگر قیمتت از قیمت اونها بالاتر باشه، میتونی باز هم از خلاقیتت استفاده کنی!

این هم نمایی دیگر از بساط ما، لطفا به انتخاب محل خیلی دقت کنید.

سرباز ها، افراد میان سال و خانم های خانه دار جزو مشتری های اصلی ما بودن.

اینجا همون اتفاقی که همه هشدار داده بودن افتاده، مامور های شهرداری سر رسیدن!

اینکه همیشه دوربین به دست بودی برای عکاسی از هر چیزی سوژه شدنت رو تحت تاثیر قرار میده!

این هم اوایل کارمونه که زیاد تجربه نداشتیم!

وقتی دور بساطتون شلوغ میشه زیاد غرق توی کارتون نباشید، حواستون به همه چیز باید باشه!

بعضی وقت ها هم نمیشه که نمیشه، ولی نا امید نشید.

همکارات خیلی دوستانه برخورد میکنن، ولی وقتی آمار میخوان ازت حواست باید جمع کار باشه، هر چی دست زیاد تر بشه سود تو کمتر میشه!

یکی از موارد نادر اما شدنی میتونه دیدارتون با یکی از اقوام و آشناها باشه، اصلا نگران این یکی هم نباشید، میتونید بگید داریم گزارش یا مستند کار میکنیم! خیلی هم شیک و مجلسی

امان از وقتی مامورهای شهرداری سر برسن، ناخود آگاه به غلط کردن میفتی!البته برخورد این مامور محترم خیلی خوب بود، صرفا گفت که میدونین کارتون جرمه! دفعه بعد چهار دست و پا می برمتون

وسیله نقلیه مناسب برای فرار از صحنه جرم حیلی مهمه!

هیچوقت مایوس نشید پارک هم میتونه جای خوبی باشه واسه بساط کردن، ولی لطفا جوراب و کتاب اونجا نبرید. پفک، چیپس و آدامس جزو موارد پیشنهادی هستند.

نکته آخر هم نهاری بود که با پول حلال خوردیم و خیلی چسبید، اما از انتشار عکس برای جلوگیری از تشویق مردم به این کار خودداری میکنیم
منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار