عجب حلوای قندی تو، امیر بی‌گزندی تو...
تابناك اصفهان: «امیر بی گزند» ترانه روز است و بالطبع خیلی از جوانها آن را گوش می دهند. شعر از مولانا است و مضامین بسیار زیبایی که منطبق بر مقامات مولا علی علیه السلام است
کد خبر: ۲۵۱۲۳۱
تاریخ انتشار: ۰۵ تير ۱۳۹۵ - ۱۵:۵۳ 25 June 2016

«امیر بی گزند» ترانه روز است و بالطبع خیلی از جوانها آن را گوش می دهند. شعر از مولانا است و مضامین بسیار زیبایی که منطبق بر مقامات مولا علی علیه السلام است

تابناك اصفهان: محسن چاوشی (متولد ۱۳۵۸) زادهٔ خرمشهر است و اصالتی کردتبار دارد. وی فرزند پنجم خانواده و دارای دو خواهر و سه برادر است. چاوشی فعالیت حرفه‌ای خود را در زمینهٔ موسیقی از سال ۱۳۸۲ با آلبوم نفرین آغاز کرد و پس از اخذ مجوز در سال ۱۳۸۷ آلبوم یه شاخه نیلوفر را منتشر کرد. از وی تا کنون بیش از ۱۵۰ قطعه موسیقی شنیده شده‌است، که شامل ۱۱ آلبوم و نیز چندین تک آهنگ است.

آلبوم امیر بی گزند (شعر از مولانا) هشتمین آلبوم رسمی محسن چاوشی است که دارای مضامین زیبایی منطبق بر مقامات مولا علی علیه السلام است و در ادامه به شرح آن می پردازیم.


امیر بی گزند محسن چاوشی

متن:الله اکبر…

شرح:درود ما بر مردی که، آغاز کلام در مورد او مستحب است با تکبیر همراه باشد… الله اکبر؛ تا عظمت او، ما را در خداییش به اشتباه نیندازد.

مردی برای تمام زبانها و زمانها، مذاهب و اصناف و انواع از فرش تا عرش (اگر دقت کنید در این ترانه انواع الحان از بودایی و مسیحی و مسلمان و… با موسیقی که گاهی به سمت موسیقی محلی، گاهی به سمت موسیقی چینی و هندی و… سوق پیدا می کند، تا نشان دهد در مورد شخصیتی که گمشده همه انسان است صحبت می شود).

متن: عجب سروی، عجب ماهی، عجب یاقوت و مرجانی، عجب جسمی، عجب عقلی، عجب عشقی، عجب جانی

شرح:درود خدا بر او علیه السلام که گویی هم «لفظ» و هم «معنای» اعجاب برای او منظور شده و «عجب»، درباره اش تمامی ندارد… یا مظهر العجائب (نادِ عَلیاً مَظهَرَ العَجائِب تَجِدهُ عَوَناً لَکَ فِی النَوّائِب)
متن:عجب لطف بهاری تو / عجب میر شکاری تو
شرح:عجب از این همه جمع اضداد که هم لطف بهار را داری و هم شکار امیر را؛ مردی که نه زره اش پشت داشت و نه شمشیرش غلاف؛ شمشیرش در میان نیزه ها، باد بود در میان برگان خزان و زانوان سترگش کُنده بود در میان گلستان ایتام.
متن:در آن غمزه چه داری تو؟ / به زیر لب چه می‌خوانی؟
شرح:مولا جان! با ما چه کرده ای؟ با چشم و ابرو و اشارات و اوراد و کلامت و همه چیز و همه چیزت ما را عاشق خودت کرده ای.
متن:عجب حلوای قندی تو، امیر بی‌گزندی تو/ عجب ماه بلندی تو، که گردون را بگردانی…
شرح:مولاجان! تو چقدر شیرینی (اسماءکم احلی من العسل) و چه عجب که امیری اما گزندی و ظلم و بدی از تو به هیچ کس حتی آن مورچه نمی رسد گرچه عالم و عالم را به تو علیک السلام بدهند. تو ماهی، تو نوری، تو علی و عالی هستی مردی از جنس آسمان که گردش نظام هستی در کف با کفایت توست (إِرَادَهُ الرَّبِّ فِی مَقَادِیرِ أُمُورِهِ تَهْبِطُ إِلَیْکُمْ وَ تَصْدُرُ مِنْ بُیُوتِکُم)

متن:به هر چیزی که آسیبی کنی، آن چیز جان گیرد / چنان گردد که از عشقش بخیزد صد پریشانی

شرح:نور و عشق تو پرش هر چیز و هر کسی را بگیرد (آسیبی کنی ظاهرا یعنی عنایتی بکنی چون آسیب زدنی است اما اینجا گفته آسیبی کنی یعنی اصابت کنی و ایصال و وصلی اتفاق بیفتد به عبارت دیگر توجهی بکنی) آن چیز حیات و زندگی می یابد بگونه ای که یک دل نه صد دل عاشق و پریشان و شیدا و دل باخته تو می شود.
متن:مروّح کن دل و جان را، دل تنگ پریشان را / گلستان ساز زندان را، برین ارواح زندانی
شرح:مولا جان! ما دلتنگ و پریشان توئیم و بدون تو جسم بی روح هستیم بیا و با عنایی به ما روح و جان ببخش.

ای مولا و آقای ما! با ولایت و عشق و عنایاتت زندان دنیا را بر ما گلستان کن (اشاره دارد به الدنیا سجن المؤمن)

متن:تویی کامل منم ناقص، تویی خالص منم مخلص / توی سور و منم راقص، من اسفل تو معلایی

شرح:در این بیت از سبک خود مولا در زیارت حضرت امیر در مسجد کوفه استفاده کرده «انت الحی و انا المیت و …»

تو در نشان دادن اوصاف و اسماء الهی انسان کاملی (و علّم آدم الاسماء کلها) و من انسان ناقص، پس لازم است که تو را ستایش و نیایش بکنم تا بلکه در پرتو عنایات حضرتت رشد کنم.
«سور»؛ تو غذای جانی، تو شادی و طراوت زندگی هستی و من از سرمستی عشق و ولایت تو علیک السلام به رقص و شادی و سیر و سلوک درآمده ام.
تو از همه زشتی ها و رجس ها خالص و پاکیزه هستی (انّما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا) و من مخلص شما هستم (ان شاء الله).

*ندای اصفهان- مهران آدرویش
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار