بازخواني آراي انتخابات‌ اخير مجلس در اصفهان؛
کد خبر: ۲۴۲۲۲۵
تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۶:۵۸ 07 June 2016

تابناك اصفهان: خبرها حكايت از 13 نفره شدن اعضاي شوراهاي اسلامي شهرهايي نظير اصفهان در دوره پنجم دارد. اين تغيير تعداد، برنامه‌ريزي جريان‌هاي سياسي براي انتخابات سال آينده را دچار دگرگوني و تفاوت‌هاي چشمگير با دوره پيشنن خواهد كرد. هدف نوشتار حاضر نيز؛ گمانه‌زني در اين موضوع است.

پس از سال‌ها فضاي سياسي اصفهان با وزن‌كشي انتخابات اخير مجلس، به هم خورد. البته در پايان اين زورآزمايي بر سر كرسي‌هاي عالي‌قاپونشيني، اوزان واقعي طرفين رقابت سياسي مشخص نشد و دو رقيب، به تورنومنت‌هاي انتخاباتي نظير رياست جمهوري دوازدهم چشم دوخته‌اند تا شايد با موج‌سواري‌ بر حواشي آن، بتوانند دست برتر خود را با ورود به تالار دروازه دولت اصفهان اثبات كنند.

با اين وجود، نتايج انتخابات مجلس تاحدودي به شفاف‌سازي و رونق فضاي سياسي شهر كمك كرد. چرا كه در سال‌هاي بعد از وقايع 88، سكوت سنگيني بر اردوگاه چپ‌گراهاي شهر حاكم بود. سكوتي كه البته تولد دوباره‌اي به همراه داشت. آنان در انتخابات مجلس، درايت و واقع‌بيني در مديريت عرصه‌ سياسي به نمايش گذاشتند. در برابر سكوت آنان، اكثريت وحاكميت 13 ساله اصولگرايان در مديريت شهري و مجلس، فضاي متفاوت‌تري مي‌طلبيد. آنان تجارب تلخي از شكست‌هاي پيشين در حافظه تاريخي خود دارند و لذا اصول‌گرايان سنتي در چنين مواقعي به دنبال تشكيل لويه ‌جرگه‌ براي وحدت حداكثري در انتخابات‌ هستند. البته ابن نگراني‌ «سنت‌طلب‌ها»، كمتر مانع شد تا جوان‌ترها به بهانه اعتراض هم كه شده؛ فرصت‌ تجربه‌هاي ذي‌قيمت مديريت فضا و عرصه در انتخاب‌هاي 13 ساله اخير را از دست بدهند!

جسارت و ماجراجويي جوان‌ترها در تعدد ائتلاف‌ها و مقاومت بزرگان براي ليست‌ واحد در اين سال‌ها، خود سابقه تاريخي و حكايت‌هاي شنيدني دارد. ائتلاف‌هاي متعدد و متفاوتي كه با حضور برخي چهره‌هاي شاخص خارج از ليست اصلي، به مرور مولفه‌هاي تحول در مديريت صحنه‌ و عرصه‌ سياسي شهر را هم معنا مي‌كرد.

راهبردهاي انتخاباتي جريان‌هاي سياسي اصفهان 94

اين تنها اصلاح‌طلبان نبودند كه آن هم در سال 94، به جوان‌گرايي صددرصدي رو آوردند. سال‌ها پيش از آن و در انتخابات شوراي دوم شهر، اين اصولگرايان اصفهان بودند كه در چنين تحولي، پيش قدم شدند. در آن انتخابات پيشكسوتان جريان اعلام بازنشستگي سياسي كردند و صددرصد انتخابات به جوانان واگذار شد. بماند كه اين تجربه متحورانه توام با وحدت، تحمل نشد و بازنشسته‌هاي سنت‌طلب، در اولين فرصت جايگاه‌هاي مديريتي را تصاحب كردند و تا همين سال پيش اكثريت مناصب مديريت شهري را در اختيار داشتند.

جالب‌تر آن كه، ناكامي سال 81 پايان كار جوان‌ترها نشد و موج «تحول در مديريت عرصه و فضاي سياسي» به انزوا نرفت. پس از آن و به مرور «تحول‌خواهي» معناي خاصي يافت و ليست‌هاي «هواي تازه»، اصولگرايان تحول‌خواه» و «انتخاب فرايندمدار» در انتخابات‌هاي بعدي خودنمايي كرد و به‌رغم بي‌توفيقي 10 ساله؛ به يك باره «تحول‌خواهان» در ائتلاف با «پايداري» توانستند مديريت شوراي چهارم و اداره شهر را در دست گيرند.

ماجراي رويش‌هاي اصولگرايي در سال‌هاي اخير به اين‌ مورد منتهي نگشت و در رقابت‌هاي اين سال‌هاي اصولگرا‌يان سنتي و تحول‌خواه، گرايش‌ها و رويكردهاي آشكار و پنهان ديگري ظهور و به مرور جا باز كردند. در اين كشمكش‌ها اما، يكي از اين رويكردها به آرامي در بدنه شهرداري متولد شد. امكانات داخل مديريت شهري و فرصت‌هاي دانشگاهي دولت نهم و دهم‌، به گروهي با ادبيات ترجمه‌اي براي اداره شهر هويت داد. اين عده در خلاء تئوري مديريت شهري اصول‌گرايانه و ‌ناديده‌گرفتن ديگر ظرفيت‌هاي انساني، از همه پيشي گرفتند و در فرجام مچ‌اندازي‌هاي سنتي‌ها و تحول‌خواهان، به «دروازه دولت» وارد شدند؛ هر چند بخش‌هايي همچنان در اختيار سنتي‌ها و تحول‌خواهان باقي ماند.

بد نيست ايده‌‌هاي اداره اصول‌گرايانه شهر نيز به اختصار اشاره شود. سنت‌طلب‌ها اگر چه با تغييراتي؛ شهر را به شيوه‌هاي نعل به نعلِ پيش از اصول‌گرايان اداره كردند. تحول‌خواهان كه شعارهاي «شهر اسلامي» و «كار شهرداري فقط ساخت و ساز نيست» سردادند؛ تاكنون تاخبر 13 ساله در ئئوري‌سازي از شعارهاي خود دارند و تجددگراها از سوغات فرنگي شهروندي، گردشگري، توسعه پايدار، دانش‌محوري، شهر خلاق و... كپي‌برداري كاريكاتوري كردند.

مرزهاي هويني در اصولگرايي اصفهان

بنابراين ارمغان مديريت 13 ساله شهري براي اصولگرايي اصفهان، طيف گسترده‌اي از ديدگاه‌هاي نظري و روايت‌هاي ناتمام از شهر است كه مي‌توان اميد داشت برآيند و آميزش سه گرايش اصلي آن شامل؛ سنت‌طلب، تحول‌خواه و تجددگرا، براي آينده مديريت شهري مفيد و خالي از لطف نباشد. شايد اين مساله كم اهميتي باشد كه سهم هر يك به چه ميزان است، هر چند كه به سادگي هم نتوان وزن و عرض و طول هر كدام از آنها را مشخص كرد. البته مي‌توان با نيم نگاهي به انتخابات‌هاي پيشين، سهم برخي را بيشتر از ديگران پيش‌بيني كرد.

حال شايد اين پرسش كوته‌نگرانه پيش آيد كه با وجود چنين پراكندگي‌، چگونه سبد آراي اصولگرايان اصفهان مديريت شود؟ در پاسخ به اين پرسش، بد نيست نيم نگاهي به بخشي از آراي انتخابات مجلس گذشته بيفكنيم. انتخابات اين دوره مجلس اصفهان در چند زمينه برجسته بود و پديده‌هاي‌متعددي را به خود ديد كه برخي از آنها به شدت بزرگ‌نمايي رسانه‌اي شد. اما يك مساله از نگاه‌ تحليل‌گران و رسانه‌ها - سهواً يا تعمداً -دور ماند. مساله‌اي كه شناخت آن براي انتخابات آينده مهم است و به هم‌افزايي و ايجاد برآيند موثرتري از نوان همه گرايش‌هاي اصول‌گرايي كمك مي‌كند. در واقع اين اتفاق چيزي جز تركيب آراي «حميدرضا فولادگر» نبود كه پديده‌ اصلي انتخاب مجلس شد. شايد در نگاه اول، بسياري اين كسب رتبه بالا و انتخاب اول شهر شدن را ساده ديدند اما مساله قابل تامل در اين پديده، احساس «هم‌هويتي» و «وفاق ارزشي» گرايش‌هاي پيدا و پنهان اصول‌گرايي اصفهان در يك فرد است.

بدون‌شك بسياري از ويژگي‌هاي هويني منتخب اول شهر، او را از بقيه همكاران قديم و جديدش متمايز مي‌كند. دكتر فولادگر در كنار تعهد و ارزش‌مداري، داراي تخصص كاربردي و تجارب اجرايي است و تنها نماينده اصفهاني عضو كميسيون‌هاي صنايع و اصل 44 در مجالس پيشين بود كه با نطق‌هاي تخصصي و فني در مجلس و حضور در مناظره‌هاي جدي تلويزيوني ظاهر مي‌شد و در موضوع‌هاي مختلف ملي و استاني مرتبط با زندگي مردم و به زبان آنان سخن مي‌گفت و مهم‌تر از همه؛ همدلي مي‌كرد. او كه به سختي و در رقابت دور دوم، به مجلس نهم راه يافت با عملكرد چهار ساله، توانست گرايش‌هاي مختلف اصول‌گرا را با تلاش خود به «وفاق ارزشي» برساند. او نه تنها رقباي اصلاح‌طلبان را با فاصله زياد جاگذاشت بلكه از هم‌‌ائتلافي‌هاي حاصل از وحدت اصول‌گرايان نيز فاصله معناداري گرفت و اين به معني آن است كه هميشه امكان جلب آراي بالاتر از تراز انتخاباتي توسط اصول‌گرايان وجود دارد به شرط آن كه بر آرمان‌هايي «وفاق ارزشي» داشته باشند كه هويت اصلي اصولگرايي است، نه آن كه با وحدت گروه‌ها و تشكل‌هايي با اختلاف سلايق ريز و درشت، ليستي حاصل شود كه تصوير غيرواقعي، بي‌منطق و غيرقابل دفاع از اصول‌گرايي را در انظار عمومي نمايش مي‌‌دهد.

اما آنچه بيش از پيش در شيوه تعاملي فولادگر درس‌آموز است حضور پررنگ و ارتباط صادقانه و چهره به چهره در حوزه انتخابيه و پيگيري مشكلات و مطالبات منطقه‌اي در فضاي ملي است و از اين‌رو گزاف نباشد اگر بگوييم كه؛ «فولادگر خود يك رسانه شد». اهميت اين مساله از آنجاست كه برخي برآوردها، موفقيت رقيب اصول‌گرايان در انتخابات گذشته را در استفاده از شبكه‌هاي اجتماعي و دست‌چين كردن آراي بخش‌هاي خاصي از گروه‌هاي اجتماعي تحليل مي‌كنند و گروهي معتقدند به‌رغم بكارگيري تبليغات گسترده شهري، آنان در جلب آراي اقشار متنوع جامعه ناكام ماندند. بررسي دقيق‌تر مساله اخير از حوصله اين نوشتار خارج است و فرصتي مناسب در آينده مي‌خواهد.

يكي از نتايج «فولادگر خود يك رسانه شد» اما، كسب آراي لازم نوسط اصول‌گرايان؛ آن هم با سرمايه‌گذاري در فضاي اول است و چنين به نظر مي‌رسد كه آنان نبايد در برآورد سهم رسانه‌هاي مدرن و نوين دچار اغراق شوند و همچنان سهم اصلي در حساس‌سازي پايگاه‌هاي اجتماعي طيف گسترده‌ اصول‌گرايان را به ارتباطات چهره به چهره دهند. درباره اين رويكرد تبليغاتي نيز در نوشتار مجزايي و به تفصيل سخن خواهيم گفت.

در پايان به گمانه‌زني درباره سازوكار مديريت صحنه‌ و عمليات در عرصه‌هاي‌ سياسي و انتخاباتي در طول يك سال آينده بازمي‌گرديم. به نظر مي‌رسد تجارب انتخابات فرآيندمدار دوره چهارم شورا، كرسي‌هاي نقد و تحليلغيرسياسي اخير و هم‌هويتي و رسانه‌اي شدن در انتخابات مجلس پيشين را بتوان در قالب يك مدل پيشنهادي داد كه راه را براي «رسيدن به كانديداهايي بالاتر از تراز انتخابات شوراها»، «ارتباط چهره به چهره صادقانه و تعاملي»، «به اشتراك‌گذاري معناهاي جديد براي اداره شهر» و «وفاق ارزشي بر آرمان‌هاي انقلاب» هموار مي‌سازد. البته هر كدام از مولفه‌هاي آن، لوازم و شروطي مي‌خواهد كه نمونه متفاوت و اثربخشي نسبت به تجارب گذشته ارايه شود. ناگفته نماند اين يك مدل اوليه است و خالي از پنهان‌كاري نيست و پس از مرور تجارب پيشين و با هم‌فكري خوانندگان مي‌تواند اصلاح و تكميل شود و در يك مطالعه دقيق‌تر، لوازم و شروط مولفه‌هاي آن نيز بيان گردد.

معناسازي، رسانه‌اي شدن و انتخاب كانديداهاي اصولگرايان اصفهان


* يادداشت از محمد آذراني - سردبير وي‍ژه نامه هم محله اصفهان زيبا در رويش نيوز
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار