نماینده ولی فقیه در اصفهان:
کد خبر: ۱۴۸۷۱۱
تاریخ انتشار: ۳۰ آذر ۱۳۹۴ - ۰۲:۰۳ 21 December 2015
اصفهان چهارراهی دارد که از چهارسو به چهار خیابان از قدیمی‌ترین خیابان‌های شهر منتهی می‌شود. از یکجانب به نقش‌جهان می‌رسد؛ می‌دانی که مقر حکومت حاکمان روزگار صفویه بوده است. از سوی دیگر، خیابان احمدآباد را در مقابل دارد؛ خیابانی که پای ثابت مراسم استقبال از روسای جمهور و راهپیمایی‌های سالانه است. در گوشه دیگر از این چهارراه، خیابانی رخ می‌نماید که نام نخستین وزیر خارجه ایران -عبدالوهاب نشاط اصفهانی- را یدک می‌کشد. خیابان هاتف نیز که سرانجامش به می‌دانی کهن و دیرینه می‌رسد، در ضلع دیگر چهارراه جا خوش کرده است. چهارراهی که روزگاری قلب سیاسی، تاریخی و اجتماعی شهر بوده، حالا دفتر نماینده ولی‌فقیه در استان را نیز در گوشه‌ای از خود جای‌داده است. ساختمانی نه سنتی و نه مدرن؛ اتاق آیت‌الله طباطبایی در طبقه اول قرار دارد. اتاقی که نزدیک به 14 سال است در آن رفت‌وآمد دارد و در کسوت امام‌جمعه اصفهان، میزبان شخصیت‌های بسیاری بوده است؛ از دولتمردان قدیم و جدید گرفته تا دیگر چهره‌ها. قرار بود در همین اتاق، پای گفت‌وگو با ما بنشیند. قصد دیدار، طراحی اولیه گفت‌وگو بود که درازدامنی پرسش‌ها سبب شد یک ساعت به طول بینجامد. به‌هرروی، آیت‌الله طباطبایی‌نژاد آماده بود تا هم از اهمیت انتخابات پیش رو بگوید و هم از افراط‌وتفریط‌ها.

مشروح گفت‌وگو با نماینده ولی‌فقیه در استان و امام‌جمعه اصفهان را در زیر می‌خوانید.

 

نقش ائمه جمعه در نظام اسلامی چیست؟

نماز جمعه در اسلام اهمیت فراوانی دارد، به‌طوری‌که در روایات آمده است که ا گر کسی عمداً و از روی بی‌اعتنایی نماز جمعه را برای چند هفته ترک کند، از جرگه مسلمانان خارج است. در زمان غیبت امام زمان (عج)، برادران اهل تسنن نماز جمعه را واجب می‌دانند، اما درأین‌باره بین علمای شیعه اختلاف بوده است؛ بعضی آن را واجب عینی می‌دانند؛ برخی کفایی؛ عده‌ای مانند امام (ره)، مقام معظم رهبری و برخی دیگر از علما آن را واجب تخییری دانسته و برخی هم آن را مستحب می‌دانند. همان‌گونه که گفتم، امام راحل (ره) ازجمله کسانی بودند که آن را واجب تخییری دانسته و بر برپایی نماز جمعه در انقلاب هم، آن‌قدر آن را بااهمیت می‌دانند که می‌فرمایند:«ا گر این انقلاب هیچ کار دیگری نمی‌کرد همین‌که نماز جمعه برپا شد، کار بسیار اساسی صورت گرفت». اکنون هرچه زمان می‌گذرد، بیشتر به مفهوم این فرمایش حضرت امام(ره) پی می‌بریم و اهمیت نماز جمعه را بیشتر متوجه می‌شویم. نماز جمعه، اجتماعی است که مسلمانان هر هفته یک‌مرتبه، در روز جمعه که یکی از اعیاد اسلامی است دورهم جمع می‌شوند، خطبه‌هایی خوانده می‌شود که مسائل سیاسی، اجتماعی و... را برای مردم تبیین می‌کند و در حقیقت، نوعی بصیرت و بیداری، دشمن‌شناسی و نحوه مبارزه را برای آن‌ها ایجاد می‌کند. در انقلاب اسلامی و به‌ویژه جنگ تحمیلی، نقش نماز جمعه را به‌خوبی حس کردیم. بالاخره مردم از همین پایگاه‌ها به سمت جبهه‌های دفاع از کشور و اسلام بسیج می‌شدند. در حال حاضر، بیش از 700 نماز جمعه در کل کشور برگزار می‌شود. در استان اصفهان هم در 82 نقطه، نماز جمعه برپا می‌شود که رتبه نخست کشور را در اختیار دارد و بعدازآن، استان فارس قرار دارد.

تریبون نماز جمعه چگونه می‌تواند در یک استان وحدت‌آفرین و مرکز ثقل معنوی نظام باشد؟

این موضوع به امام‌جمعه بستگی دارد که توجه داشته باشد همه مردم باید تحت انقلاب و دین قرار بگیرند و آنچه را که در خطبه‌ها بیان می‌کند نباید منجر به اختلاف شود؛ ضمن اینکه، مشکلات کشور و مسائلی را که گاهی رخ می‌دهد نیز باید یادآوری کند.

نزدیک به یک هفته تا آغاز نام‌نویسی کاندیداهای انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری فاصله داریم و کشور کم‌کم وارد فضای انتخاباتی خواهد شد. شرایط کلی کشور و همچنین استان را در آستانه انتخابات اسفندماه چگونه ارزیابی می‌کنید؟

ابتدا به اهمیت این دو انتخابات اشاره می‌کنم. برای اولین بار، انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری همزمان با یکدیگر برگزار خواهد شد. انتخابات خبرگان، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است، زیرا اولاً محور حکومت کشور، ولایت‌فقیه است؛ یعنی با سایر حکومت‌های اسلامی که اکنون در کشورهای دیگر برقرار است، تفاوت دارد. در قانون اساسی کشور آمده است که یک فقیه عالم، عادل، مدبر و حکیم در رأس نظام باشد. تشخیص چنین فردی طبعاً بسیار حساس است و فنی. این‌گونه نیست که کسی با چشم بتواند به علم و تدبیر پی ببرد بلکه برای فهم آن، نیاز به یک متخصص و خبره وجود دارد. این امر، موضوع جدیدی نیست. در دنیا، برای بررسی همه امور حساس همچنین فنی و تخصصی به خبره آن حوزه مراجعه می‌شود. تشخیص یک عالم فقیه، به‌طور طبیعی باکسانی است که در فقه کارکرده و پای درس علما و مراجع نشسته باشند. به‌عنوان نمونه، درباره خوب بودن یک پزشک نمی‌توان به نظر یک بیمار که به او مراجعه می‌کند، بسنده کرد و باید از مدارک تحصیلی و تخصص او آگاه بود. بر همین اساس، در قانون اساسی آمده است که باید عده‌ای از علما و بزرگانی که پای درس علمای بزرگ نشسته و با آن‌ها آشنایی داشته و در مسائل فقه، اصول، فلسفه و... آگاهی دارند، دورهم بنشینند و برای تعیین رهبری و انتخاب یک فرد از میان علما تصمیم‌گیری کنند. دوماً بعد از تعیین رهبر، اعضای خبرگان باید بر کار وی نظارت داشته باشند تا ا گر خدای‌ناکرده انحرافی برای او پیش آمد تذکر دهند؛ ا گر قبول کرد و متوجه اشتباه خود شد، که مسئله‌ای نیست؛ چراکه ما افراد را معصوم نمی‌دانیم و ممکن است یک اشتباه هم مرتکب شود؛ اما اگر دیدند فردی می‌خواهد به انحراف خود ادامه دهد، خبرگان در این صورت می‌توانند او را از کار برکنار و حذف کنند. بنابراین، کار خبرگان بسیار اساسی و مهم است؛ در واقع مهم‌ترین کار در نظام جمهوری اسلامی را خبرگان انجام می‌دهند. این بدان معنا نیست که حجم کار فراوان باشد، اما کار، کاری اساسی است. بعد از رحلت امام (ره)، دشمن بسیار به کشور نظر داشت و فکر می‌کرد که بعد از ایشان، کشور به هم می‌ریزد و اوضاع قابل جمع کردن نیست، اما مشاهده کردیم که خبرگان در آن زمان، یک روز هم نشد که مقام معظم رهبری، حضرت ‌الله خامنه‌ای را انتخاب کردند و انصافاً هم، هرچه زمان می‌گذرد متوجه می‌شویم که چه انتخاب بجا و درستی بوده است. خبرگان اکنون هم هر شش ماه یکبار اجلاس عمومی دارند و کمیسیون‌های تخصصی، بر کارهای سیاسی و اجتماعی مقام معظم رهبری نظارت دارند، ولی خوشبختانه در طول سال‌هایی که آیت الله خامنه‌ای، رهبری نظام را بر عهده گرفته‌اند، کوچک‌ترین اشتباهی از سوی ایشان به ذهن خبرگان نیامده است. اعضای مجلس خبرگان در دیدارهای خود با رهبری، اشکالات کشور را مطرح می‌کنند، اما در رابطه با خود مقام معظم رهبری، ا گر هم اشکالی به ذهن آمده، جواب ایشان قانع کننده بوده است.

شما عضو کمیسیون نظارت مجلس خبرگان هستید؟

خیر؛ اما ارتباط دارم. بالاخره، عضو کمیسیون نظارت هم که نباشیم، در جمعی که حضور داریم، نظرات را مطرح می‌کنیم و خوشبختانه تاکنون مشکلی به وجود نیامده است. بنابراین، کار خبرگان، روزمره نیست و به همین علت هم حقوق ندارند. ا گر کوچ‌کترین انحرافی در این کار رخ دهد و به عنوان نمونه، فردی که لیاقت رهبری را ندارد نصب کرده یا اشتباهاتش را نادیده بگیرند، جامعه بی‌رهبر خواهد شد؛ مانند برخی کشورهای اسلامی که امروز مشاهده می‌کنیم؛ چون رهبر اسلامی ندارند، کامل تابع اجنبی و آمریکا قرار گرفته‌اند و انقلاب‌هایشان با شکست مواجه شده است.

دومین انتخابات پیش رو، انتخابات مجلس شورای اسلامی است که آن هم به سهم خود از اهمیت زیادی برخوردار است، زیرا نمایندگان این مجلس، تعیین بودجه کشور، عزل و نصب وزیران و... را در دست دارند و ا گر افراد نالایق به این مجلس راه یابند و خشت اول کج گذاشته شود، سایر امور نیز به همین ترتیب پیش خواهد رفت. تصویب قانون و نظارت بر اجرأی صحیح آن از سوی دولت نیز از دیگر وظایف مجلس شورای اسلامی است. مردم باید توجه داشته باشند که در هر دو انتخابات، ا گر دین و انقلاب و مملکتشان را می‌خواهند، افراد لایق را بر سر کار بیاورند. داشتن حزب و گروه مسأله‌ای ندارد، اما ا گر انسان مشاهده کرد فردی که حتی به گروه دیگری تعلق دارد، لیاقت بیش‌تری برای این امور دارد، آن وقت ا گر به او رأی نداده و به افراد گروه خود رأی دهد، تعصب به خرج داده است؛ تعصبی که یک اقدام جاهلی به حساب می‌آید تا کاری عاقلانه. مثلا کسی بگوید چون فلانی طرفدار من است، ولی با اینکه می‌دانم به درد مملکت نمی‌خورد، او را نصب کنم، این عین خیانت است. در روایتی از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) داریم که می‌فرمایند: ا گر کسی ، فردی را به عنوان عامل قرار دهد درحالی که می‌داند بهتر از او وجود دارد، خیانت به خدا، رسول خدا و تمام مسلمانان کرده است.

به جهت جایگاه مهمی که مقام معظم رهبری در نظام دارند و علاقه‌ای که نسبت به ایشان وجود دارد، بعضاً طرح این‌گونه مسائل سخت است، اما اخیراً یکی از اعضای مجلس خبرگان هم به این موضوع اشاره کرده بودند؛ حتی در بین متدین‌ها و انقلابیون نیز این دغدغه وجود دارد که بعد از صد سال، ا گر خبرگان روزی نا گزیر به انتخاب دیگری شدند، نظام با خلأ شخصیت در این حوزه مواجه می‌شود و این، یک بحران است. با توجه به اینکه مقام معظم رهبری در حال حاضر نه تنها در کشور که در منطقه و جهان اسلام حکم رهبر معنوی و فکری را دارند و جبهه مقاومت اسلامی و انقلابی با محوریت شخص ایشان قدرت گرفته است، آیا خبرگان تدبیری برای این امر اندیشیده‌اند؟

بله، اندیشه دارند؛ در ذهن خود افرادی را مطرح می‌کنند و بعد از مدتی ممکن است بعضی از آنها را حذف کنند. کمیسیونی وجود دارد که افرادی را در نظر گرفته و آنها را رتبه‌بندی می‌کند. گاهی براساس برخی مسائل سیاسی، رتبه عده‌ای جابه‌جا می‌شود. البته این صحبت‌ها در زمان امام (ره) هم از سوی دوست و دشمن مطرح می‌شد که اگر امام رفت چه می‌شود. ما اعتقاد داریم مشکل که طبعا پیش می‌آید، اما با توجه به قانون اساسی و مجلس خبرگان، با لطف خدا هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد؛ ضمن اینکه آرزو داریم حضرت آقا همیشه سایه‌شان بر سر همه ما باشد.

شما زمانی گفته بودید گروهی به دنبال مجلس خبرگان جوان هستند. از سویی دیگر این موضوع مطرح می‌شود که برخی به دلیل اینکه مجتهد ندارند، به دنبال مجلس جوان هستند؛ آیا اساساً ملاک جوانی یا مسن بودن در انتخابات مجلس خبرگان مطرح است؟

نه؛ لزومی ندارد که پیر باشند؛ لزومی هم ندارد که جوان باشند. یعنی هیچ یک از اینها امتیاز نیست؛ بحث بر سر خبره بودن است. البته برای مجتهد بودن باید تحصیلات خاصی را داشته باشند، اما ممکن است کسی جوان باشد، اجتهادش هم تأیید شود و استعداد هم داشته باشد. براساس ماهیت کار، طبیعتا مسن بهتر است، زیرا حتی ا گر فرد جوانی استعداد زیادی هم داشته باشد، تجربه یک شخص مسن را ندارد. فردی که سن بالایی دارد، بیش از 40 سال در حوزه‌های علمیه بوده و بیش‌تر با علما و بزرگان ارتباط دارد و شاید بهتر بتواند تشخیص بدهد، اما این باعث نمی‌شود که بگوییم نمی‌توانیم جوان با استعدادی داشته باشیم که هم مجتهد باشد و از آن فرد مسن هم بیش‌تر بفهمد. به هر حال، سن مطرح نیست. آنهایی که می‌گویند خبرگان حتماً باید جوان باشد، اشتباه می‌کنند و آنهایی که می‌گویند حتما مسن، آنها هم اشتباه می‌کنند، زیرا نمایندگی خبرگان، کاری اجرأیی نیست که سن بالا مانع از انجام آن شود،بلکه از فکرشان کار می‌گیرند و به همین دلیل علما دچار آلزایمر هم نمی‌شوند چون فکر کردن نوعی ورزش برای ذهن است.

شما در صحبت‌های خود به موضوع انتخاب افراد لایق از سوی مردم اشاره کردید. در عین وجود شورای نگهبان در ساختار نظام جمهوری اسلامی که وظیفه بررسی و نظارت بر صلاحیت کاندیداها را بر عهده دارد، چطور می‌شود در این حوزه از اعمال سلیقه جلوگیری کرد؟

براساس قانون اساسی، شورای نگهبان بر انتخابات‌های گوناگون نظارت دارد؛ نه به موضوع نظارت استصوابی اشاره‌ای شده و نه غیراستصوابی. از سویی دیگر، در همین قانون اساسی آمده است که این قانون را شورای نگهبان تفسیر میکند. یعنی ا گر جایی در فهم صحیح معنای قانون اساسی دچار مشکل شدیم، شورای نگهبان باید معنای آن را تعیین کند. اوایل انقلاب، قبل از اینکه شورای نگهبان بر روی موضوع نظارت تفسیری داشته باشد، در خصوص این موضوع بحث شد. بعضی معتقد بودند که نظارت به معنای این است که دولت به کار خود بپردازد و اعضای شورای نگهبان فقط ناظر باشند؛ یعنی نگاه کنند و حق ندارند بگویند این خوب است و آن بد؛ بلکه باید فقط اطلاع داشته باشند. شورای نگهبان اما این موضوع را معنا و تأکید کرد که تفسیر قبلی به معنای نظارت نیست و تنها جنبه استطلاعی دارد؛ کاری که هر کسی می‌تواند انجام دهد. اطلاع داشتن صرف که اثری ندارد. استصواب یعنی طلب درستی کردن، یعنی شورای نگهبان باید بر درستی امر هم نظارت داشته باشد. به عنوان نمونه، فلان فرد می‌تواند به مجلس برود یا خیر، انتخابات درست انجام گرفت یا نه و ا گر درست نیست، جلوی آن را بگیرد. مثل فردی که می‌خواهد از دنیا برود، یکی از فرزندانش را به عنوان وصی قرار می‌دهد و یکی دیگر از آنها را ناظر. این نظارت یعنی اینکه ا گر فرزند وصی، خلافی مرتکب شد، فرزند ناظر جلوی او را بگیرد؛ وگرنه اینگونه نیست که او هر کاری می‌خواهد بکند و فرزند ناظر هم فقط اطلاع داشته باشد و نه ورودی پیدا کند و نه حرفی بزند. این موضوع یک مسأله بسیار معقول است. کسانی که غیر از این را مطرح می‌کنند، واقعاً بدون غرض نمی‌دانم. کسانی که می‌گویند استصوابی نه و استطلاعی آری، بدون شک مغرض هستند. از اول با تفکرات اینها آشنا بوده‌ام، زیرا دو دوره هم نماینده مجلس بودم. بارها و بارها امام (ره) علیه آنها صحبت کردند که اینگونه اظهارات را مطرح نکنند، اما بازهم تکرار می‌کردند. برخی همیشه به دنبال این بوده‌اند که نظارت شورای نگهبان، استطلاعی باشد؛ به این معنا که هرکسی بتواند برای کاندیداتوری ثبت نام کند و این مردم هستند که باید انتخاب بکنند. درست است که مردم باید انتخاب کننده باشند، اما گروهی باید بر آنها نظارت داشته باشند؛ زیرا مردم که از همه جا اطلاع ندارند. بعضی اوقات که به برخی از کاندیداها مراجعه می‌کنیم، می‌بینیم که اصلاً سواد ندارند؛ دزد هستند و سابقه بد دارند. مردم از سابقه افراد خبر ندارند و بنابراین، گروهی باید این افراد را پالایش جزیی بکنند و برای بررسی در اختیار مردم قرار دهند. اما اینکه بدون پالایش به مردم بگویید خودتان انتخاب کنید، مردم آگاهی ندارند. مثل این است که بگوییم یک سوپر مارکت می‌تواند همه نوع غذایی را در مغازه خود عرضه کند، اعم از اینکه تاریخ گذشته باشد یا خیر؛ یعنی هیچ‌کس هم به او کاری نداشته باشد. مردم خودشان انتخاب کنند؛ ولی در حقیقت، همه مردم که به تاریخ مصرف توجهی نمی‌کنند؛ پس دولت باید بر کالاها نظارت استصوابی داشته باشد. اصلاً استاندارد به چه معناست؟ یعنی اینکه باید این استاندارد کالاهایی را که برای مصرف بدون اشکال هستند تأیید کرده و در اختیار مردم قرار دهد. این‌گونه مسائل کاملا طبیعی است و کسانی که آنها را مطرح می‌کنند یا جاهلند یا مغرض. کسی نمی‌گوید مردم رأی ندهند، بلکه باید به کسانی که استانداردهای لازم را دارند رأی دهند. بالاخره گروهی باید تعیین کنند که کاندیداهای مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری از شرایط لازم برای نمایندگی برخوردارند.

در میان فعالان سیاسی کشور که هر سه جناح اصولگرا، اصلاحطلب و اعتدالیون را هم شامل می‌شوند، علی‌رغم اعتقاد به نظارت استصوابی، درباره شیوه اعمال آن صحبت‌هایی مطرح می‌شود. به عنوان نمونه، در دوره قبلی انتخابات مجلس، افرادی در استان رد صلاحیت شدند که وقتی به شورای نگهبان تهران مراجعه کردند، آنها از رد صلاحیت این افراد تعجب کرده بودند. برخی معتقدند که موضوع رد صلاحیت‌ها ممکن است گاهی درگیر بحث‌های شخصی شود.

ما نمی‌خواهیم بگوییم که شورای نگهبانی‌ها چه در شهرستان چه در مرکز، اصلاً اشتباه نمی‌کند؛ ما به این معتقد نیستیم. کما اینکه در همین مثال‌های ساده‌ای که بنده زدم هم، ما معتقد نیستیم که فلان دکتری که بر روی گوشت مصرفی مردم مهر بهداشت می‌زند، اصلاً اشتباه نمی‌کند، بلکه می‌گوییم کار، کار درستی است. بله، ممکن است اشتباه کند در تشخیص یا خدایی نکرده عمداً پولی به او داده باشند که بر روی یک گوشتی خراب مهر تأیید بزند. احتمال این جور مسائل وجود دارد و ما آن را نفی نمی‌کنیم. در تشخیص اشتباه هم یک وقت می‌گوییم حتما با غرض است که این مسأله را واقعا نمی‌توان به یک مسلمان نسبت بدون دلیل داد؛ اینها قانون اسلام است. اگر ثابت شد، آن مسأله دیگری است، اما تا زمانی که چیزی ثابت نشده است، حق نسبت دادن نداریم؛ ما باید فعل مسلم را حمل بر صحت کنیم، زیرا در غیر این‌صورت سنگ روی سنگ بند نمی‌شود. حالا فردی برای انتخابات رد صلاحیت می‌شود، شورای نگهبان هم که از علما تشکیل شده است پس چه دلیلی دارد که ما فعل را حمل بر غرض بکنیم؛ این خلاف شرع است. دیگر این بین آنها و خودشان است که غرض داشته‌اند یا نه، اما ما حق نداریم این صحبت‌ها را مطرح کنیم، بنابراین کسانی که این نسبت‌ها را به شورای نگهبان میدهند، اصل کارشان قطعاً حرام است.از طرفی دیگر، شورای نگهبانی‌ها اشتباه هم ممکن است بکنند، زیرا آنها اطلاعاتشان را از وزارت اطلاعات و جاهای دیگر به دست می‌آورند. ممکن است نظر دهند که فلان شخص نباید کاندید شود، اما دفعه بعد متوجه می‌شوند که مثلاً اطلاعات اشتباه کرده و اجازه کاندیداتوری او را میدهند.

تحقیقات محلی هم از دیگر منابعی است که اطلاعات را در اختیار شورای نگهبان قرار می‌دهد.

بله؛ ممکن است در این تحقیقات محلی غرضی باشد و افرادی بی‌جهت از کسی تعریف یا علیه او صحبتی را مطرح کنند. اینکه می‌بینیم گاهی شورای نگهبان نظری را اعلام می‌کند و بعد از رأی خود بر می‌گردد، به خاطر همین تحقیقات است. اینها هم بالاخره انسان هستند، اینکه مثلاً یک فردی را تأیید و دوره بعد رد صلاحیت می‌کنند؛ ما با اینکه می‌دانیم اینها معصوم نیستند، اما حکم معصوم را برایشان جاری می‌کنیم و می‌گوییم مگر می‌شود؟! بله، می‌شود. همان‌گونه که ما اشتباه می‌کنیم، آنها هم اشتباه می‌کنند. بنابراین نباید آن را بر غرض حمل کنیم که سلیقه و ... در کار بوده است؛ اینها خلاف اسلام است، ولی اشتباه بله، ممکن است اشتباه بکنند.

به انتخابات مجلس شورای اسلامی می‌پردازیم. هرکس، ترکیب مجلس دهم را به گونه‌ای پیش‌بینی می‌کند؛ عده‌ای می‌گویند مجلس دهم باید مجلس اعتدال باشد، عده‌ای معتقدند که مجلس کارشناسان خواهد بود و... ؛ با توجه به شرایط موجود کشور، فکر می‌کنید مجلس دهم باید چگونه مجلسی باشد؟

بدون شک، اینکه مجلس باید متشکل از افراد باتجربه، متدین و کارشناس باشد، همیشه مطرح بوده است، ولی هرکسی کاندیدای خود را دارای این صفات می‌داند.

برخی می‌گویند مجلس دهم باید مجلس اعتدال باشد.

کدام اعتدال؟ اعتدال در حال حاضر بر مبنای طرفداری معنا می‌شود؛ هرکسی طرفدار آنها باشد، معتدل و هرکسی طرفدار آنها نباشد، تندرو و غیرمعتدل است. نمی‌گویم راستی‌ها هم اینگونه نیستند؛ آنها هم ا گر می‌خواستند اعتدالی باشند، همین‌گونه بودند. متاسفانه عدالت الهی و اسلامی وجود ندارد.

نزدیک به دو سال و نیم از عمر دولت آقای روحانی می‌گذرد؛ عملکرد دولت یازدهم را در این مدت چگونه ارزیابی می‌کنید؟

دولت یازدهم، آن چیزهایی را که می‌گفت، نتوانست چندان انجام دهد، اما دو کار بسیار مهم و خوب داشت؛ نخست، طرح تحول نظام سلامت که بالاخره بخشی از درآمد حاصل از هدفمندی یارانه‌ها به درستی مصرف می‌شود. دوم هم به مذا کرات هسته‌ای باز می‌گردد که به نظر من، یک کار بسیار قوی و درستی انجام گرفت؛ حالا نتیجه‌اش هرچه می‌خواهد باشد ولی نفس مذا کرات را انصافاً با قدرت در مقابل همه دنیای کفر انجام دادند و قابل تحسین هستند.

در بحث مذاکرات هسته‌ای، حتی در میان جریان اصولگرای مجلس هم دو دیدگاه کاملاً متفاوت وجود داشت؛ عده‌ای معتقد بودند که برجام از اساس خیانت است و عده‌ای دیگر مانند آقای لاریجانی معتقد بودند که خیانتی در کار نیست.

وقتی نزدیک به دو سال، عده‌ای از ایران بروند و در مقابل بزرگ‌ترین حقوقدانان دنیا بنشینند و کم نیاورند و بتوانند در مقابل آنها حرف بزنند، هرکس این را اشتباه بداند و بگوید ارزش نیست، به نظر من معنای ارزش را نمیفهمد؛ تیم ایرانی کار بسیار ارزشمندی را انجام دادند، اما اینکه آمریکایی‌ها به تعهداتشان عمل بکنند یا نه، این بحث دیگری است.

نظر شما درباره توافق هستهای چیست؟

همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند همیشه این دلهره وجود دارد که آنها به تعهداتشان عمل نکنند، اما ا گر به تعهداتشان عمل بکنند به نظر من خوب است.

شما از جمله افرادی هستید که درباره نقش زنان در جامعه صحبت‌های زیادی را مطرح می‌کنید؛ زنان در اسلام و نظام اسلامی از چه جایگاهی برخوردار هستند؟

در سال های قبل، در خصوص خانواده و نقش زن مدت‌ها صحبت کردم. شاید نزدیک به یک سال در مورد کتاب حقوق امام سجاد(ع) که به این موضوع اشاره دارد حرف زدم و هفته‌ها هم به جایگاه زن در اسلام پرداختم، اما اخیراً که سروصداهای زیادی هم به راه انداختند، در رابطه با اولویت کاری زن نسبت به مرد صحبت کردم. ببینید، حرف‌هایی را که ما می‌زنیم بد تیتر می‌کنند؛ یعنی بعضی هستند که می خواهند روزنامه‌ها و سایت‌هایشان رونق بگیرد و جنجالی به پا کنند وگرنه، حرف من بر مبنای قرآن است و به نفع زن خواهد بود. نمی‌گویم زنان کار نکنند، بلکه آنها حتی باید کارهای اجتماعی هم انجام دهند. وقتی می‌گوییم زن تا جایی که امکان دارد نزد پزشک مرد نرود، یعنی اینکه باید پزشک خانم وجود داشته باشد؛ وقتی می‌گوییم خوب است زن به زن تدریس کند، پس معلم خانم هم می‌خواهیم.

در اینگونه موارد ما هیچ حرفی نداریم. حتی یک خانم دانشجویی گفته بود که امام جمعه معتقد است زن نباید در دانشگاه باشد؛ من هیچ زمان چنین صحبتی را مطرح نکردم، بلکه معتقدم دانشگاه‌ها باید از هم جدا باشد و طبعاً در دانشگاهی که دختران دانشجویان آن هستند، باید مدیر و استاد و... زن داشته باشد. اسلام به زن اهمیت فراوانی داده است، زیرا او کانون خانواده است؛ اما برخی کارها خاکستری هستند؛ یعنی هم مرد و هم زن می‌تواند انجام دهد. از نظر اجتماعی، آیا این کار را بهتر است به مردان بیکار بسپاریم یا به زنان؟! من می‌گویم وقتی این کار را به مرد بدهیم، مرد پولدار می‌شود و می‌تواند زن بگیرد و بنابران، زنان هم بی شوهر نمی‌مانند. مرد تحمل پول زن را ندارد و زیر بار او نمی‌رود.

کسانی که مخالف صحبت‌های من هستند اصلاً این موضوع را نمی‌فهمند. مرد ا گر هم زیر بار برود، عقده‌ای می‌شود و سر مسائل بی‌جهت با همسرش دعوا می‌کند. بخشی از طلاق‌ها مربوط به همین مسأله است. بنابراین مردان یا به خاطر بی‌پولی اصلاً ازدواج نمی‌کنند یا ا گر هم ازدواج کنند، دعوا و عقده به وجود خواهد آمد. ما که در جامعه‌ای اسلامی زندگی می‌کنیم و معتقدیم که خرج خانواده با مرد است، پس باید شرایط کار را برای او فراهم کنیم. کسانی که مخالف این صحبت‌ها هستند، نمی‌فهمند؛ نه نماز جمعه می‌آیند و نه حرف‌های من را کامل می‌خوانند و آن را تحریف هم می‌کنند! مثلاً بعضی مشاغل مانند کار معدن یا کشاورزی هیچ نیازی به زنان ندارد. بنده معتقد هستم اگر دولت‌های ما، به این موضوع توجه داشتند، مرد بیکار وجود نداشت و زن بی‌شوهر هم خیلی کم بود. همه این حرف‌ها را با استدلال و روایت و قرآن ثابت می‌کنم. بله در برخی جاها مجبوریم که زنان بر سر کار باشند، مثل پزشکی. متأسفانه چون نظارت در سیستم آموزشی کشور وجود ندارد، مهندس کشاورزی و راه و ساختمان زن هست، اما سونوگراف زن نداریم. بحثی در این نیست که به قول قدیمی‌ها، زن و مرد از یک پدر و مادر هستند و هر دو، استعداد رشد دارند، اما طبیعتاً در برخی چیزها با هم متفاوت هستند و باید براساس طبیعت خود حرکت کنند وگرنه ضرر خواهند کرد.حرف‌های من را اشتباه می‌فهمند، مثلاً روزنامه آرمان در مورد صحبت‌های اخیر من تیتر زده بود و بعضی‌ها هم زیر آن هرچه دلشان خواسته بود گفته بودند؛ اینکه مثلاً خود تو ماهیانه شش میلیون تومان حقوق می‌گیری و نفست از جای گرم بلند می‌شود!

حالا واقعاً چقدر حقوق می گیرید؟

الان که حقوق‌ها زیاد شده، ائمه جمعه شهرستانها، ظاهرا 160 تا 180 هزار تومان می‌گیرند، اما ائمه جمعه مراکز استانها، 40 هزار تومان.

این روزها، از افراط و تفریط صحبت می‌شود. تعریف شما از افراط و تفریط چیست؟

هم افراط و هم تفریط غلط است. خداوند در قرآن می‌فرماید:«ما شما را امت معتدل قرار دادیم»؛ منتها منظور از این اعتدال، اعتدال الهی است، نه اعتدالی که حالا می‌گویند. حضرت علی (علیه السلام) می فرماید:«جاهل یا افراط می‌کند یا تفریط»، بنابراین، مُفرط و مُفرَط جاهل و نادان هستند. وگرنه یک انسان دانشمند و عاقل در هیچ کاری، نه دوستی و نه دشمنی افراط و تفریط نمی‌کند. با دشمنش هم عادلانه رفتار می‌کند. مومن، معتدل است؛ اصلاً عدل یعنی اعتدال. افراط و تفریط، فسق است.

شما اخیرا دیداری با بسیج دانشجویی دانشگاه هنر داشتید و در آن، از اقدام آنها در تجمع علیه حضور جک استراو در اصفهان حمایت کردید. بعد از آن دیدار، برخی سایت‌ها اعلام کردند که امام جمعه حرف‌های قبلی‌اش درباره حضور استراو در اصفهان را پس گرفته است.

من اصلاً حرفم را پس نگرفتم. من آن زمان، شلوغ کردن در مقابل دولت را نادرست خواندم، زیرا فردی که وارد یک کشور می‌شود، با تأیید دولت آمده و همانگونه که حضرت آقا فرموده‌اند، تضعیف دولت، تضعیف نظام است. اینکه دولت ما به کسی اجازه ورود بدهد و ما از آن طرف جلویش را بگیریم غلط است، اما اینکه حالا چهارتا شعار هم بدهیم که او بفهمد ما دوستش نداریم، حرف دیگری است. حالا در صحبت اولم این کلمه را نگفته بودم، در دومی گفتم؛ یعنی اینکه مسأله را تکمیل کردم نه اینکه نظرم عوض شده باشد. بعضی از آقایان آن زمان گفتند که حضور این شخص در کشور نفوذ است، اما من قبول نداشتم. همین الان هم می‌گویم که ورود یک فرد به کشور به معنای نفوذ نیست. مگر سرطان دارد؟! نفوذ یعنی نفوذ فکری؛ یعنی اینکه می‌خواهند در فکر سران کشور نفوذ کنند، نه اینکه از اینجا رد شوند و ما خیال کنیم که وبا دارد و به ما سرأیت می‌کند.

در جلسه ستاد امر به معروف استان، گفته بودید که این جوانان را هدایت کنید، اما یکی از خبرگزاری‌ها درباره دیدار اخیر شما با بسیج دانشجویی، جمله‌ای مبنی بر تقدیر امام جمعه از تجمع اعتراض آمیز به سفر جک استراو منتشر کرد.

در این دیدار، از من پرسیدند اشکالی داشت که ما تجمع کردیم و چیزهایی گفتیم، گفتم نه. اینها حالا همه را به هم وصل کرده‌اند. من در جلسه ستاد امر به معروف گفتم این سفر به معنای نفوذ نیست. حتی در خطبه‌های نماز هم گفتم پس اینکه حالا گروه گروه از خارجی‌هایی که با ما مخالف بودند برای امضای قرارداد به کشور می‌آیند، پس این نفوذ است؟! حالا یک کسی به عنوان سیاح آمده و نیروهای اطلاعات ما هم همه چیز او را تحت نظر دارند، این اسمش نفوذ است؟! به خاطر همین من گفتم که جوانان را هدایت کنید که بدانند اینها نفوذ نیست، بلکه نفوذ، نفوذ فکری است و مراقب باشید که حواستان جایی دیگر نرود و غلط فکر نکنید. حالا هرکسی که می‌خواهد باشد؛ اوباما هم اگر بیاید اینجا، این به معنای نفوذ نیست؛ یعنی ما اینقدر ضعیف هستیم که وقتی کسی از کنارمان رد می‌شود، آمریکایی شویم؟! مطرح کردن این صحبت‌ها، از روی نادانی است. هزاران ایرانی در کشورهای غربی مشغول تحصیل هستند، یعنی در آنها نفوذ میکنند؟!

در این ماجرا، برخی گروه‌ها جریان سازی‌هایی را علیه شما مطرح کردند و از ارسال نامه سرگشاده طلاب حوزه علمیه و بسیج های دانشجویی به امام جمعه خبر دادند. آیا چنین نامه‌هایی اصلا به دست شما رسیده است؟

خیر. هارون الرشید به امام موسی بن جعفر (علیه السلام) گفت: که پشت سر شما زیاد صحبت می‌کنند؛ نامه‌هایی را هم به دست امام داد. حضرت فرمودند امتحان ما اهل بیت (علیهم السلام) به همین دروغ هایی است که پشت سرمان می‌گویند؛ خدا هم دروغ‌های اینها را می‌پوشاند و هم می‌بخشد. ما هم امیدوار هستیم که خداوند اینها را ببخشد. بعضی رسانه‌ها همچنین بعد از این دیدار اعلام کردند که حمایت امام جمعه از دولت مانند گذشته نیست. آیا واقعا حمایت شما از دولت روحانی کم شده است؟ حمایت من مثل حمایت مقام معظم رهبری از دولت است. هم این دولت و هم دولت قبل. هم حمایت می‌کنم و هم انتقاد. انتقادها از دولت یازدهم بیشتر بوده یا حمایت‌ها؟ به هر حال، اشتباهات هر کسی کمتر از کارهای درستش است.

در مجموع، عملکرد این دولت در مقایسه با دولت قبلی چگونه است؟

در خیلی از موارد شبیه هم هستند و هر دو هم خراب کرده‌اند. به عنوان نمونه، در مسأله اقتصادی هیچ کدام نتوانستند درست عمل کنند. در سیاست داخلی، آقای احمدی‌نژاد این اواخر خراب کرد. در سیاست خارجی هم دولت یازدهم بهتر عمل کرد.

می‌توانیم نظرتان را راجع به برخی از شخصیتهای کشور بدانیم؟

بفرمایید، هر جایی را که توانستم می‌گویم.

می‌گویند شما از قدیم با آیت الله هاشمی رفسنجانی رفاقت دیرینه دارید. نظرتان راجع به ایشان چیست؟

هیچ رفاقت دیرینه‌ای با ایشان نداشته‌ام و در طول عمرم هم هیچ وقت 10 دقیقه با آقای هاشمی ننشسته‌ام، ولی تا برای انقلاب کار و خدمت می‌کرد مثل افراد دیگری که به آنها ارادت داشتم، به ایشان هم ارادت داشتم. ا گر هم ببینیم که کسی انحرافی پیدا کرده با او انحراف پیدا می‌کنم. آنهایی که از رابطه من و آقای هاشمی می‌گویند فقط به خاطر این است که عده‌ای می‌خواستند در نماز جمعه به ایشان فحش دهند و من اجازه ندادم. خدا شاهد است که به هر کسی که می‌خواستند فحش دهند، اجازه نمی‌دادم، زیرا نماز جمعه یکسری شعارهای مشخص دارد؛ حتی وقتی خود من آمدم، صلوات فرستادند که گفتم صلوات نفرستید چون در این صورت، هر گروهی می‌خواهد شعارهای خود را سر بدهد. الان از خود این افراد بپرسید که مگر من از او چه طرفداری کرده‌ام؟! اینکه شاید زمانی به ایشان رأی داده‌ام! خب بعدها هم به آقای احمدی نژاد رأی دادم. به دیگران هم رأی دادم.

در حاضر چه نظری نسبت به ایشان دارید؟

الان هم نظر بسیار تندی که برخی علیه او دارند را ندارم، ولی نظر خوبی هم ندارم، پس بنابراین در انتخاب رییس مجلس خبرگان هم به آقای یزدی رأی دادم.

حسن روحانی؟

با ایشان سال‌ها رفیق بودیم. آدم خوبی است. هنوز نمی‌توانم در مورد عملکرد ایشان کامل قضاوت کنم، البته در مورد امور سیاسی، مشکلی در کار ایشان نمی‌بینم؛ در برخی مسائل اقتصادی هم، بالاخره همه تقصیر ایشان نیست و وضعیت نفت به هم خورده و مشکلاتی از سابق وجود دارد، اما در بحث یارانه‌ها، ماهیانه نزدیک به سه هزار میلیارد و 500 میلیون تومان باید به مردم پرداخت کنند. من به دولتی‌ها هم گفته ‌ام که مسیر اشتباه قبل را ادامه ندهید و این کار را به کمیته امداد محول کنید. به 75 میلیون نفر یارانه دادن، شوخی نیست. دولت مدام باید به فکر جور کردن این پول باشد؛ از این وزارتخانه و آن وزارتخانه می‌گیرد و در نتیجه رکود ایجاد می‌شود.

آقای احمدی نژاد برای پرداخت یارانه پول چاپ کرد و به کشور ضرر زد، اما اینها از این اداره و آن سازمان ‌یرند. ولی انتقاداتی در مورد برخی مسائل فرهنگی مثل مبحث ممیزی کتاب و برخی صحبت های حاشیه‌دار ایشان و... به خصوص اعتدال که قبلاً هم عرض کردم هست؛ یعنی اعتدال ایشان در حال حاضر بر مبنای طرفداری معنا می‌شود؛ هرکسی طرفدار آنها باشد، معتدل و هرکسی طرفدار آنها نباشد، تندرو و غیرمعتدل است.

محمود احمدی نژاد؟

آقای احمدی نژاد علی رغم خدماتی که در طول هشت سال انجام داد، آخر کار بی‌سلیقگی کرد و کار خلاف انجام داد؛ یعنی با عقل رفتار نکرد.

آیت الله مصباح یزدی؟

ایشان بالاتر از آن هستند که من بخواهم درباره‌شان نظر بدهم. ایشان اصلاً در کار سیاسی نیستند و از بزرگان و راهنمایان ما محسوب می‌شوند.

عملکرد استاندار اصفهان را چگونه ارزیابی می کنید؟

با توجه به شرایطی که مملکت در حال حاضر دارد، خوب بوده است.

برای انتخابات مجلس خبرگان کاندیدا می شوید؟

ان شاءالله.

به نظر شما در حال حاضر مهم ترین مشکل استان چیست؟

همیشه گفته‌ایم که مهم‌ترین مشکل استان اصفهان، آب است. آسمان‌نگری هم مشکلی را حل نمی‌کند؛ اینکه بنشینیم و ببینیم چه زمان باران خواهد بارید، فایده‌ای ندارد. دولت باید بالاخره در این باره فکری کند. اصفهان، استانی است که یک روز، 100 هزار نفر جمعیت داشت و از آب این رودخانه استفاده می‌کرد؛ حالا نزدیک به پنج میلیون نفر فقط از آب این رودخانه برای شرب استفاده می‌کنند. علی‌رغم اینکه ادعای دولت یازدهم این است که تاکنون هیچ دولتی به اندازه این دولت برای آب کار نکرده، اتفاقاً این دولت هیچ کاری انجام نداده است؛ نه فقط برای اصفهان که برای هیچ‌جای دیگر هم کاری در مورد آب نکرده‌اند. زمانی به آقای روحانی هم گفتم که شما چرا چنین صحبتی را مطرح می‌کنید، گفت یعنی اینکه پول بیش‌تری برای این کار گرفته‌ایم؛ البته از حضرت آقا اجازه گرفته‌اند و پولی را برای این کار گرفته‌اند، اما هنوز کاری نکرده‌اند.

 

منبع: اصفهان زیبا

منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار